Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 203 (11 milliseconds)
English	Persian
prurigo	مرض خارش پوست
Search result with all words
rash	محل خارش یاتحریک روی پوست
rashes	محل خارش یاتحریک روی پوست
Other Matches
urticant	خارش دار چیزی که خارش بیاورد
endermic	انجه که درروی پوست یا دربین پوست عمل میکند
scleroderma	مرض پینه خوردگی پوست تصلب پوست
scabies	خارش
psora	خارش
itchless	بی خارش
itch	خارش
tingled	حس خارش
tingles	حس خارش
dry scall	خارش
itching	خارش
tingling	حس خارش
pruriency	خارش
itches	خارش
pruritus	خارش
scall	خارش
itched	خارش
tingle	حس خارش
prurience	خارش
dermatological	مربوط به پوست شناسی یا امراض پوست
urticaria	خارش سوزش
itchy	خارش دار
urticarial	بدن خارش
pruriginous	خارش دار
scabietic	خارش دار
prurigo	خارش سخت
prurigmous	خارش دار
itching palm	کف خارش دار
itchiness	احساس خارش
urticaria	بدن خارش
urticarial	خارش سوزش
prurient	خارش دار
papula	برامدگی خارش دار
itch	خارش کردن خاریدن
urtication	ایجاد خارش وسوزش
itched	خارش کردن خاریدن
itches	خارش کردن خاریدن
paresthesia	اختلال حس لمس بصورت خارش
tingles	سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
tingled	سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
tingle	سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
tingling	سوزش کردن حس خارش یاسوزش داشتن
skins	پوست کندن با پوست پوشاندن
skin	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinned	پوست کندن با پوست پوشاندن
skinning	پوست کندن با پوست پوشاندن
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
peels	پوست انداختن پوست
tegumnentum	پوست طبیعی پوست
peel	پوست انداختن پوست
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
neurilemma or lema	پوست پی
barked	پوست
goat	پوست بز
shale	پوست
skin	پوست
parer	پوست کن
peltry	پوست
cortices	پوست
skinned	پوست
cortex	پوست
skins	پوست
skinning	پوست
peel	پوست
goats	پوست بز
husk	پوست
husks	پوست
hide	پوست
hides	پوست
rind	پوست
dermatalgia	پوست
rinds	پوست
crustal	پوست
peels	پوست
shell	پوست
shells	پوست
shelling	پوست
glume	پوست
peeling	پوست
flayer	پوست کن
dermis	پوست
cuticle	پوست
encrustation	پوست
goatskins	پوست بز
goatskin	پوست بز
bark	پوست
swanskin	پوست قو
strippers	پوست کن
tegmen	پوست
tegmentum	پوست
scalp	پوست سر
encrustations	پوست
tunc	پوست
barking	پوست
barks	پوست
skinner	پوست کن
skinless	بی پوست
stripper	پوست کن
hull	پوست
hulls	پوست
integument	پوست
decorticate	پوست کندن از
cutis	پوست زیرین
cuticular	پوست مانند
cuticular	وابسته به پوست
sheep skin	پوست گوسفند
calfskin	پوست گوساله
calf skin	پوست گوساله
dermatozoa	انگلهای پوست
dermatosis	اماس پوست
dermatopathy	ناخوشی پوست
dermatology	پوست شناسی
encrustations	پوست زخم
parchmenty	پوست مانند
dermatoid	پوست مانند
dermatography	شرح پوست
dermatographia	پوست نگاری
beaver	پوست سگ ابی
derm	زیر پوست
beavers	پوست سگ ابی
debark	پوست کندن از
picked	پوست کنده
taxidermy	پوست ارایی
chafing	پوست رفتگی
chafes	پوست رفتگی
chafe	پوست رفتگی
skins	پوست پوستی
chap	ترک [در پوست]
skin	پوست پوستی
skinning	پوست پوستی
to strip something off	کندن [پوست]
chap	شکاف [در پوست]
chap	خشگی پوست
skinned	پوست پوستی
aboveboard	پوست کنده
broadtail	پوست بره
blach hulled	سیاه پوست
bast	پوست درخت
corticated	پوست دار
corticate	پوست دار
onion skin	پوست پیاز
barky	پوست دار
apple peel	پوست سیب
alphosis	بیرنگی پوست
albinism	سفیدی پوست
dermoid	شبیه پوست
hypodermis	پوست زیرین
melanotic	سیاه پوست
mesoderm	میان پوست
moleskin	پوست کورموش
molt	پوست اندازی
negress	زن سیاه پوست
slipe	پوست کندن از
onionskin	پوست پیاز
oxhide	پوست گاو
melanic	سیاه پوست
taxidermist	پوست ارا
impassiveness	پوست کلفتی
in plain english	پوست کنده
tegmentum	پوست طبیعی
kid skin	پوست بزغاله
rhytidome	پوست درخت
kipskin	دسته پوست
malacodermous	نرم پوست
malicorium	پوست انار
pachydermatous	ستبر پوست
pachydermatous	پوست کلفت
pachydrmatous	پوست کلفت
pityriasis	شوره پوست
skin effect	اثر پوست
skin and bone	پوست واستخوان
shuck	پوست نخودوغیره
scscalable	پوست کندنی
scarf skin	پوست برونی
scalable	پوست کندنی
ross	پوست کندن
phyma	برامدگی پوست
periderm	پوست اطراف
papillose	مانندبرامدگی پوست
parachroma	بیرنگی پوست
skiver	پوست تراش
parer	پوست تراش
peltmonger	پوست فروش
skinner	پوست فروش
percutaneous	از راه پوست
periderm	پوست برونی
ross	پوست درخت
husked	پوست کنده
dermoid	پوست مانند
drumhead	پوست طبل
dry bones	پوست واستخوان
whity	سفید پوست
ecdysis	پوست اندازی
ecdysis	پوست ریختن
ectorderm	برون پوست
egg shell	پوست تخم
whitey	سفید پوست
Afrikaner	سفید پوست
Afrikaners	سفید پوست
dermoidal	شبیه پوست

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com