English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
special sheaf مروحه مخصوص
Other Matches
linear sheaf مروحه در خط
sheaf مروحه
parallel sheaf مروحه موازی
open sheaf مروحه باز
converged sheaf مروحه جمع
linear sheaf مروحه خطی
opened مروحه را باز کنید
opens مروحه را باز کنید
open مروحه را باز کنید
large spread مروحه خیلی باز است
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registering که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
delete کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deletes کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
special مخصوص
specifics مخصوص
franchises حق مخصوص
vest pocket مخصوص
francs حق مخصوص
franc حق مخصوص
particulars مخصوص
favorites مخصوص
favourite مخصوص
favourites مخصوص
particular مخصوص
especial مخصوص
extra special مخصوص
franchise حق مخصوص
specific مخصوص
special drawing right حق برداشت مخصوص
bolt پیچ مخصوص قفل کردن در
unit weight وزن مخصوص
special session جلسه مخصوص
habiliments لباس مخصوص
special services خدمات مخصوص
terminology اصطلاح مخصوص
terminologies اصطلاح مخصوص
special corrections تصحیحات مخصوص
general معمولی و نه مخصوص
exempted station یکان مخصوص
generals معمولی و نه مخصوص
special damage خسارت مخصوص
dry gap bridge پل مخصوص اب بریدگی
proper مخصوص مقتضی
special troops یکانهای مخصوص
aide de camp اجودان مخصوص
aide-de-camp اجودان مخصوص
densities جرم مخصوص
deffered maintenance نگهداری مخصوص
specific weight وزن مخصوص
specific search شناسایی مخصوص
specific مخصوص معین
selective signalling ارتباط مخصوص
specific resistivity مقاومت مخصوص
special passport پاسپورت مخصوص
game کامپیوتر مخصوص
specific energy انرژی مخصوص
favorite مخصوص سوگلی
favourite or vor ویژه مخصوص
specific capacity فرفیت مخصوص
aides-de-camp اجودان مخصوص
g man بازرس مخصوص
specifics مخصوص معین
built in jack جک مخصوص نصب
marque علامت مخصوص
bluck density وزن مخصوص
marque مدل مخصوص
specific gravity ورن مخصوص
idoneous مختص مخصوص
chorea تشنج مخصوص
idiosyncrasies حال مخصوص
special مخصوص خاص
heavy-duty مخصوص کارسنگین
heavy duty مخصوص کارسنگین
idiocrasy حالت مخصوص
parts peculiar قطعات مخصوص
specific gravity وزن مخصوص
valetdechambre پیشخدمت مخصوص
density جرم مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
low resistivity مقاومت مخصوص کم
idiosyncrasy حال مخصوص
specific gravities وزن مخصوص
specially مخصوص خاص
resistivity مقاومت مخصوص
maid in waiting پیشخدمت مخصوص
specific gravities ورن مخصوص
commando افراد نیروی مخصوص
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
podiums بالکن جایگاه مخصوص
particle density وزن مخصوص حقیقی
lecterns میز مخصوص قرائت
roughshod دارای میخ مخصوص
podium بالکن جایگاه مخصوص
dump box فرف مخصوص زباله
skeeter قایق مخصوص روی یخ
sla انجمن کتابخانههای مخصوص
insulativity مقاومت ایزولاسیون مخصوص
melinite مخصوص تهیه چاشنی
jemmy دیلم مخصوص دزدان
effective unit weight وزن مخصوص موثر
jemmies دیلم مخصوص دزدان
klister واکس مخصوص کف اسکی
exception reporting گزارش گیری مخصوص
lectern میز مخصوص قرائت
jacklight نورافکن مخصوص ماهیگیری
oil color روغن مخصوص نقاشی
one horse مخصوص یک اسب بی مایه
fisherman's bend گره مخصوص قایقرانی
nursery rhymes اشعار مخصوص کودکان
nursery rhyme اشعار مخصوص کودکان
freestone سنگ مخصوص تراش
kitchen gardens باغ مخصوص سبزیکاری
kitchen garden باغ مخصوص سبزیکاری
g suit لباس مخصوص هوانوردی
blower ماشین مخصوص دمیدن
weightless دارای وزن مخصوص کم
pricket شمع مخصوص شمعدان
prerogatives امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative امتیاز مخصوص حق ارثی
poolroom اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
harrier تازی مخصوص شکارخرگوش
finishing limes اهک مخصوص اندود
ladies-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting مستخدمه مخصوص ملکه
opera glass دوربین مخصوص اپرا
commandos افراد نیروی مخصوص
respective بترتیب مخصوص خود
hollers صدای مخصوص هر حیوان
hollering صدای مخصوص هر حیوان
hollered صدای مخصوص هر حیوان
holler صدای مخصوص هر حیوان
processor پردازنده جانبی مخصوص
opiumden محل مخصوص تریاکها
pack saddle زین مخصوص بار
handrails نرده مخصوص دستگیره
slang بزبان یا لهجه مخصوص
handrail نرده مخصوص دستگیره
lady-in-waiting مستخدمه مخصوص ملکه
phonograph connection پریز مخصوص پیکاپ
acetarious سبزیهای مخصوص سالاد
gaskets نوعی ابزار مخصوص
cuisse زره مخصوص ران
cuish زره مخصوص ران
crewel نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
significance معنای مخصوص دارد
boudoir اطاق کوچک مخصوص زن
sign languages زبان مخصوص کرها
towline طناب مخصوص صیدبالن
duckings کد مخصوص درگیریهای هوایی
ducked کد مخصوص درگیریهای هوایی
duck کد مخصوص درگیریهای هوایی
tramline خط مخصوص واگن برقی
teleplay نمایشنامه مخصوص تلویزیون
tramlines خط مخصوص واگن برقی
boot band کش مخصوص گتر شلوارنظامی
gasket نوعی ابزار مخصوص
spud تیشه مخصوص کندن یخ
a special menu صورت غذای مخصوص
red carpet علامت پذیرایی مخصوص
boudoirs اطاق کوچک مخصوص زن
sign language زبان مخصوص کرها
catcher's box محوطه مخصوص توپگیر
cargo liners خط کشتیرانی مخصوص بار
canalboat قایق مخصوص کانال
spuds تیشه مخصوص کندن یخ
built up edge لبه مخصوص نصب
columbia round تیراندازی مخصوص زنان
registers 1-محل مخصوص درCPU
registering 1-محل مخصوص درCPU
register 1-محل مخصوص درCPU
conductibility ضریب هدایت مخصوص
ducks کد مخصوص درگیریهای هوایی
anvil block سندان مخصوص اهنگری
nipples پستانک مخصوص شیربچه
nipple پستانک مخصوص شیربچه
special weapons جنگ افزار مخصوص
valets پیشخدمت مخصوص ملازم
valeting پیشخدمت مخصوص ملازم
valeted پیشخدمت مخصوص ملازم
valet پیشخدمت مخصوص ملازم
specific electrical conductivity هدایت الکتریکی مخصوص
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
special operations عملیات مخصوص یا ویژه
all weather hood کلاهک مخصوص هوا
harpoons زوبین مخصوص صیدنهنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com