Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (12 milliseconds)
English
Persian
telephone exchange
مرکز تلفن خودکار
telephone exchanges
مرکز تلفن خودکار
central exchange
مرکز تلفن خودکار
exchange office
مرکز تلفن خودکار
telephone central office
مرکز تلفن خودکار
switching central
مرکز تلفن خودکار
Search result with all words
automatic toll exchange
مرکز تلفن خودکار سیستم سلکتوری
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
junction selector
مرکز تلفن خودکار سلکتوری
magneto exchange
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
tandom exchange
مرکز تلفن خودکار تاندوم
Other Matches
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
automatic telephone system
تلفن خودکار
automatic telephone
تلفن خودکار
toll exchange
مرکز تلفن
switchboards
مرکز تلفن
switchboard
مرکز تلفن
telephone exchange
مرکز تلفن
telephone exchanges
مرکز تلفن
central office
مرکز تلفن
telephore e.
مرکز تلفن
manual telephone system
تلفن غیر خودکار
automatic telephone system
سیستم تلفن خودکار
semi automatic telephone system
تلفن نیم خودکار
telephone switching technique
تکنیک مراکز تلفن خودکار
telephone plant
تشکیلات مراکز تلفن خودکار
international exchange
مرکز تلفن بین المللی
trunk exchange
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
telephone switchboard
قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
autos
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
sidekick
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
sidekicks
تقویم ملاقات وشماره گیر خودکار تلفن ارائه میدهد
auto
توانایی مودم برای پاسخ خودکار به تلفن پس از زنگ زدن
automating
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
central
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
ani
سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howlers
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howler
صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
acoustic coupler
وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
medical assemblage
مرکز جمع اوری پزشکی مرکز تجمع بیماران
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
centrifugal
با سیستم گریز از مرکز با نیروی گریزاز مرکز
weather central
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
telephony
مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
provision center
مرکز تدارکات مرکز توزیع اماد
telephone booth
کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booths
کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler
وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
autoloader
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
submachinegun
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic check
کنترل خودکار بررسی خودکار
automatic
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatics
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
center mark
علامت مرکز نشانه مرکز
collision parameter
در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
whole blood center
مرکز کنترل و اهداء خون مرکز جمع اوری خون
aided tracking
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
phones
تلفن تلفن زدن
phoning
تلفن تلفن زدن
phoned
تلفن تلفن زدن
phone
تلفن تلفن زدن
army operations center
مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
calling dial
صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
telephone operation
طرز کار تلفن کار تلفن
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
phones
تلفن
service man
تلفن چی
operator
تلفن چی
operators
تلفن چی
telephoning
تلفن
telephone code
کد تلفن
telephone circuit
خط تلفن
telephones
تلفن
telephoned
تلفن
telephone
تلفن
telephone operator
تلفن چی
telephone jack
جک تلفن
phoned
تلفن
phone
تلفن
phoning
تلفن
telephone line
خط تلفن
pen
خودکار
mechnical
خودکار
ball pens
خودکار ها
self-starter
خودکار
self-starters
خودکار
preset
خودکار
self acting
خودکار
automatic
خودکار
unmanned
خودکار
auyomated
خودکار
automatic pipet
پی پت خودکار
autonomic
خودکار
automatics
خودکار
automatous
خودکار
ballpoints
خودکار ها
ballpoint pens
خودکار ها
automaticity
خودکار
unattended
خودکار
ballpens
خودکار ها
automotive
خودکار
telephone directories
کتاب تلفن
telephone number
شماره تلفن
earphones
گوشی تلفن
telephone receiver
گوشی تلفن
telephone box
کیوسک تلفن
telephone plug
دوشاخه تلفن
telephnone book
دفتر تلفن
telephone boxes
کیوسک تلفن
telephoned
تلفن کردن
telephoned
تلفن زدن
telephone
تلفن کردن
telephone numbers
شماره تلفن
telephone
تلفن زدن
hotter
خط تلفن مستقیم
telephone directory
کتاب تلفن
telephone relay
رله تلفن
telephone switching technique
فن سوئیچینگ تلفن
telephone book
دفتر تلفن
telephone cabin
کیوسک تلفن
telephone network
شبکه تلفن
telephone loope
حلقه تلفن
telephone jack
مادگی تلفن
address book
دفترچه تلفن
telephoning
تلفن زدن
telephoning
تلفن کردن
telephone booth
اتاقک تلفن
telephone operation
عملکرد تلفن
telephone booth
کیوسک تلفن
table telephone
تلفن رومیزی
telephone book
راهنمای تلفن
telephone books
دفتر تلفن
telephones
تلفن زدن
telephones
تلفن کردن
telephone books
راهنمای تلفن
earphone
گوشی تلفن
telephone booths
کیوسک تلفن
telephone booths
اتاقک تلفن
telephone fuse
فیوز تلفن
logs
شماره تلفن
party lines
خط خصوصی تلفن
headset
گوشی سر تلفن
telephone station
تلفن خانه
headsets
گوشی سر تلفن
telephone conduit
کانال تلفن
autos
شماره تلفن
telephone cord
بند تلفن
call box
اتاقک تلفن
call box
کابین تلفن
call box
کیوسک تلفن
party line
خط خصوصی تلفن
handsets
تلفن در یک قطعه
telephoner
تلفن کننده
telephony
علم تلفن
personal
شماره تلفن ها
telephone transformer
مبدل تلفن
log
شماره تلفن
extensions
تلفن فرعی
extension
تلفن فرعی
telephone system
سیستم تلفن
handset
تلفن در یک قطعه
to ring up
تلفن کردن به
call box
تلفن صحرایی
telephone station
جایگاه تلفن
telephone earphone
گوشی تلفن
hottest
خط تلفن مستقیم
telephone channel
کانال تلفن
hot lines
تلفن قرمز
telephone cable
کابل تلفن
telephone ringer
زنگ تلفن
telephone d.
دفتر تلفن
telephone equipment
دستگاه تلفن
telephone condenser
خازن تلفن
hot line
تلفن قرمز
telephone service
سرویس تلفن
call boxes
اتاقک تلفن
auto
شماره تلفن
telephone current
جریان تلفن
call boxes
کابین تلفن
telephone density
تراکم تلفن
call boxes
کیوسک تلفن
call boxes
تلفن صحرایی
telephone set
دستگاه تلفن
telephone charge
هزینه تلفن
hot
خط تلفن مستقیم
telephone equipment
تجهیزات تلفن
radio telephone
تلفن بی سیم
central
تلفن چی مرکزی
telephone circuit
مدار تلفن
phoned
تلفن کردن
receiver
گوشی تلفن
receivers
گوشی تلفن
phones
تلفن کردن
photophone
تلفن نوری
phoning
تلفن کردن
residance telephone
تلفن منزل
radiotelephone
تلفن بی سیم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com