Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
two mover
مسئله مات در دو حرکت
Search result with all words
three mover
مسئله مات با سه حرکت
Other Matches
differential ailerons
ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
cases
مسئله
case
مسئله
issue
مسئله
issues
مسئله
theorems
مسئله
problem solving
حل مسئله
problem
مسئله
solution of a problem
حل یک مسئله
catechist
مسئله گو
example
مسئله
problems
مسئله
resolvent
حل حل مسئله
theorem
مسئله
issued
مسئله
examples
مسئله
test problem
مسئله ازمابنده
jeopardy
مسئله بغرنج
problem state
وضعیت مسئله
toss-up
مسئله مشکوک
side issue
مسئله فرعی
side issues
مسئله فرعی
the eastern question
مسئله خاور
dilemmas
مسئله غامض
dilemma
مسئله غامض
benchmark problebm
مسئله محک
benchmark problem
مسئله محک
solves
حل کردن مسئله
solved
حل کردن مسئله
identification problem
مسئله شناسائی
solving
حل کردن مسئله
problem definition
تعریف مسئله
question
استفهام مسئله
questioned
استفهام مسئله
questions
استفهام مسئله
chess problem
مسئله شطرنج
check problem
مسئله ازمایشی
solve
حل کردن مسئله
check problem
مسئله مقابلهای
solution to a problem
راه حل یک مسئله
troublemaker
مسئله آفرین
problem description
شرح مسئله
problem identification
شناسایی مسئله
toss up
مسئله مشکوک
problematic
<adj.>
مسئله آفرین
toughy
مسئله بغرنج
crux
مسئله دشوار
problem oriented
مسئله گرا
toughie
مسئله بغرنج
problem description
تشریح مسئله
identification problem
مسئله تعیین هویت
conundrum
مسئله بغرنج وپیچیده
problem child
فرزند مسئله دار
to revisit an issue
مسئله ای را بازدید کردن
problem oriented language
زبان باگرایش مسئله
conundrums
مسئله بغرنج وپیچیده
buring question
مسئله هیجان اور
problem analysis
تجزیه و تحلیل مسئله
question in dispute
مسئله متنازع فیه
problem oriented language
زبان مسئله گرا
that is not the proposition
مسئله چیز دیگر است
issued
مسئله قضیه تحویل جنس
issue
مسئله قضیه تحویل جنس
on line problem solving
حل مسئله بطور درون خطی
primary cognizance
تحقیقات اولیه روی یک مسئله
to crack a problem
مسئله ای را حل کردن
[ریاضی یا فیزیک]
eight queens problem
مسئله هشت وزیر شطرنج
issues
مسئله قضیه تحویل جنس
determinate problem
مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
combinatorial explosion
موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
More money is not the answer to this problem.
پول بیشتر حل این مسئله نیست.
waves
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feint
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feints
فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouses
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouse
نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order
ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
cogo
یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
porism
قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
context sensitive help key
کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
stress
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
catechetics
فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
stressing
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses
یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
imbroglio
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglios
قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
trackball
وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
move off the ball
حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
tape
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroked
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
strokes
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroke
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruises
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing
حرکت نوسانی یا تاب
[تریلر در حال حرکت]
stroking
حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes
وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise
سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
demarche
عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
counter clockwise
حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transfers
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion
حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
rhetorical question
مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
problem program
برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
the German question
مسئله آلمان
[تاریخ]
[بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German issue
مسئله آلمان
[تاریخ]
[بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
assistance
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
gpss
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
aberration
جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
dragged
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drags
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag
حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse
وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum
سرعت حرکت شتاب حرکت
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.
زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
collectivism
اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
angle of depression
میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
design heuristics
راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
skull
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens
مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls
حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch
راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
nodes
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
bounding overwatch
حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding
سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
race condition
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
background noise
در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
stabile
بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics
مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum
اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
convoy schedule
برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
approval by acclamation
تصویب به وسیله کف زدن وابراز احساسات این گونه تصویب زمانی مصداق پیدامیکند که مخالف جدی وجودنداشته باشد و طبعا" مسئله شمردن صاحبان اصوات تحسین امیز منتفی است
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
social contract
اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
notification
عملی است که دولتی برای اگاه ساختن دولت دیگر برای اطلاع از مسئله مهمی انجام میدهد و هدف از این عمل ان است که طرف از مسیله مذکور قانونا"مطلع تلقی شود
power traverse
مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
move on
ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
convoy route
مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
k day
روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
bolshevism
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
motioning
حرکت
behaviour
حرکت
stir
حرکت
demeanor
حرکت
shift
حرکت
shifted
حرکت
shifts
حرکت
agog
در حرکت
travels
حرکت
as you were
حرکت از نو
traversing
حرکت
stationary
بی حرکت
stirred
حرکت
ambulation
حرکت
agoing
در حرکت
stock still
بی حرکت
travel
حرکت
motions
حرکت
traveled
حرکت
stirrings
حرکت
circulation
حرکت
progress
حرکت
progressed
حرکت
progresses
حرکت
progressing
حرکت
motion
حرکت
circulations
حرکت
frozen
بی حرکت
movement
حرکت
oi
در حرکت
on the move
در حرکت
otiose
بی حرکت
departures
حرکت
motionless
بی حرکت
moveless
بی حرکت
stock-still
بی حرکت
vapid
بی حرکت
maneuver
حرکت
stiller
بی حرکت
moved
حرکت
motioned
حرکت
departure
حرکت
stillest
بی حرکت
stills
بی حرکت
immobile
بی حرکت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com