English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
Other Matches
classic مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
classics مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
derby مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
motorcycle with side car موتورسیکلت با جای اضافی وجدا موتورسیکلت با سایدکار
Conservative Party یکی از دوحزب مهم سیاسی انگلستان که جانشین حزب " توری "است که حزب اخیر در قرن 81 و 91 در انگلستان فعالیت داشته
cay ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
cay تخته سنگ ساحلی درجزیره
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
maroon شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
championship مسابقههای قهرمانی
campaigned مسابقههای فصلی
campaigning مسابقههای فصلی
elimination tournament مسابقههای حذفی
campaigns مسابقههای فصلی
dual meet مسابقههای تیمی
campaign مسابقههای فصلی
knockout competition مسابقههای حذفی
scrambles tournament مسابقههای غیررسمی
championships مسابقههای قهرمانی
game مسابقههای ورزشی
motor assisted bicycle موتورسیکلت
bike موتورسیکلت
autocycle موتورسیکلت
motorcycles موتورسیکلت
motorcycle موتورسیکلت
bikes موتورسیکلت
alpine combined مجموع مسابقههای الپاین
league مسابقههای دورهای باشگاهها
sprints انواع مسابقههای سرعت
sprinted انواع مسابقههای سرعت
sprint انواع مسابقههای سرعت
preseason مسابقههای پیش از اغازفصل
tasman series مسابقههای اتومبیلرانی استرالیا
leagues مسابقههای دورهای باشگاهها
freestyle مسابقههای اسکی ازاد
sidecars اتاقک موتورسیکلت
motorcycle headlamp نورافکن موتورسیکلت
sidecar اتاقک موتورسیکلت
handle bar دسته موتورسیکلت
biker موتورسیکلت سوار
play offs مسابقههای حذفی پایان فصل
agonistical وابسته به مسابقههای باستانی یونان
motor cycle دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
luggage carrier ترک بند موتورسیکلت
annuals سالانه
yearly سالانه
annual سالانه
per annum سالانه
bump start اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
trialling مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
drag bike موتورسیکلت مخصوص مسابقه سرعت
moto بخشی از مسابقه موتورسیکلت رانی
drag racing مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت
toured مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tour مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
touring مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
tours مسابقههای حرفهای هفتگی گلف درشهرهای مختلف
annual wage دستمزد سالانه
anuual discharge بده سالانه
yearbooks گزارشات سالانه
yearbook گزارشات سالانه
annual income درامد سالانه
annual increase رشد سالانه
annual budget بودجه سالانه
yearly profit سود سالانه
annuity پرداختهای سالانه
annual leave مرخصی سالانه
annual patent fee حق الامتیاز سالانه
annual increase افزایش سالانه
annual earnings درامد سالانه
annual earnings عواید سالانه
annual storage مخزن سالانه
annual accumulation of sediment ته نشست سالانه
annuities مقرری سالانه
annual rainfall بارش سالانه
tax year مالیات سالانه
annual preciptation ریزش سالانه
annual report گزارش سالانه
Olympic Games مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
fixture برنامه سنتی سالانه
annual financial statement گزارش مالی سالانه
interest rate per annum نرخ بهره سالانه
annual rate of growth نرخ رشد سالانه
AGM مجمع عمومی سالانه
annual general meeting مجمع عمومی سالانه
AGMs مجمع عمومی سالانه
clutch start روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
agoines مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
annuity مستمری سالانه مقرری مستمر
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
annuitant دریافت دارنده مقرری سالانه
off road racing مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
sidecar جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
trail bike موتورسیکلت کوچک سبک برای مسیرهای خارج از جاده
sidecars جای اضافی چرخ دار پهلوی راننده موتورسیکلت
speedway مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
Bang went our annul holidays. تعطیلات سالانه ماهم مالیده (ملغی شد)
locarno treaty انگلستان
anglian انگلستان
central treaty organization انگلستان
England انگلستان
big five انگلستان
field events مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
field event مسابقه پرشهای طول وارتفاع و بانیزه مسابقههای پرتاب وزنه و دیسک و چکش
arrendare اجاره دادن ملک یا زمین به طور سالانه
king of england پادشاه انگلستان
Englishwoman اهل انگلستان
Church of England کلیسای انگلستان
the united kingdom انگلستان وایرلند
Englishwomen اهل انگلستان
anglophobe بیمناک از انگلستان
north country انگلستان شمالی
off roader شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل
pavilions باشگاه بازیگران در انگلستان
pavilion باشگاه بازیگران در انگلستان
rennet مایه سیب انگلستان
jockey club باشگاه سوارکاران انگلستان
bcs انجمن کامپیوتر در انگلستان
his britannic majesty اعلیحضرت پادشاه انگلستان
the middlands استانهای مرکزی انگلستان
yorkshire ایالت یورکشایردرشمال انگلستان
periodicals مجلاتی که بصورت دورهای ماهانه سه ماهه سالانه و ... منتشر میشوند
master tournament مسابقه ازاد سالانه گلف بین قهرمانان دعوت شده
Midlands ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
Welsh اهل استان ولز انگلستان
lord chief justice رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
MI6 بخش 6 اطلاعات ارتش انگلستان
foot guards پیاده نظام های انگلستان
f.a cup جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
welcher اهل استان ولز انگلستان
welsher اهل استان ولز انگلستان
MI5 بخش 5 اطلاعات ارتش انگلستان
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
trade follows the flag تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
oaks مسابقه مادیانهای اصیل جوان در انگلستان
Cornish وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
anglophobe کسی که از انگلستان بیم وتنفر دارد
britishism لغت یا لهجه یا زبانزد ویژه انگلستان
Elizabethan architecture معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
gin-palace [خانه عمومی مزین شده در انگلستان]
longbow کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbows کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
moto cross مسابقه موتورسیکلت رانی درمسیر خاکی محدود تپه و پیچ جاده و پرش در دو بخش 03یا 54 دقیقه
bale [نام نوعی مقبره در کاتس وود انگلستان]
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) . اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
wilton نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
one thousand guineas مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
ashes جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
arrentation پروانه یا جواز بهره برداری ار اراضی جنگلی در ازای پرداخت اجاره سالانه معین
noctule یکجور شب کور در انگلستان که از همه شبکورهای دیگران کشوربزرگتراست
the big four درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
English style [نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
big five پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
land's end دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
Georgian architecture معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
Gothic Revival [سبک احیای گوتیک در انگلستان در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی]
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
the big three ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
dump شکست دادن حریف درمسابقه موتورسیکلت رانی یااتومبیل رانی یا قایق قایقرانی سرعت
ride سواری
riding سواری
rides سواری
driving سواری
Woman sitting on the man کیر سواری
laced window [مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
saddler اسب سواری
surf riding موج سواری
saddle horse اسب سواری
to take a drive سواری کردن
skim boarding موج سواری
jumble سواری کردن
horsemanship اسب سواری
jockeying اسب سواری
manege اسب سواری
motorcar خودرو سواری
jumbling سواری کردن
jumbles سواری کردن
passenger car اتومبیل سواری
jumbled سواری کردن
to take a ride سواری کردن
top boot چکمه سواری
roadsters اسب سواری
autos ماشین سواری
roadster اسب سواری
passenger car trailer تریلرخودروی سواری
surf موج سواری
saddles سواری کردن
saddled سواری کردن
saddle سواری کردن
hacking jacket کت اسب سواری
auto ماشین سواری
troopers اسب سواری
trooper اسب سواری
hacking jackets کت اسب سواری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com