Dictiornary-Farsi | مسابقه دادن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 219 (21 milliseconds)

English	Persian
compete	مسابقه دادن
competed	مسابقه دادن
competes	مسابقه دادن
tourney	مسابقه دادن
to scamper	مسابقه دادن


Search result with all words

handicap	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicaps	مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
observer	گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers	گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
race	مسابقه دادن بسرعت رفتن
raced	مسابقه دادن بسرعت رفتن
races	مسابقه دادن بسرعت رفتن
bump start	اغاز مسابقه با هل دادن موتورسیکلت
campaing	شرکت دادن اسب در یک دوره مسابقه
experimental free handicap	دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
prodify	تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
row a race	مسابقه کرجی رانی دادن
To stay the course .	تا آخر ماندن ( به مسابقه و مبارزه وغیره تا آخر ادامه دادن )
to show somebody up [in a competition]	کسی را شکست دادن [در مسابقه ورزشی]
Other Matches

skull practice	کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan	مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war	مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race	مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
opener	مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater	اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
senior	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors	مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play	مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
stable	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables	گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
dragway	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
quadrangular meet	مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
slaloms	مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
slalom	مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ
ice racing	مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ
reduces	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing	تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
dragger	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
consented	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consenting	اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
competitions	مسابقه
match	مسابقه
matches	مسابقه
chace	مسابقه
kyorougei	مسابقه
game	مسابقه
setters	یک مسابقه
race	مسابقه
meet	مسابقه
meets	مسابقه
raced	مسابقه
setter	یک مسابقه
races	مسابقه
contest	مسابقه
competitions	مسابقه ها
contests	مسابقه ها
ski racer	مسابقه رو
ball games	مسابقه
chases	مسابقه
chased	مسابقه
chase	مسابقه
contest	مسابقه
contested	مسابقه
competition	مسابقه
contesting	مسابقه
contests	مسابقه
racing	مسابقه
tournament	مسابقه
chasing	مسابقه
tournaments	مسابقه
tourney	مسابقه
competition	مسابقه
event	مسابقه
events	مسابقه
agonism	مسابقه
ball game	مسابقه
touring	یک دوره مسابقه
finish	پایان مسابقه
toured	یک دوره مسابقه
stables	اتومبیلهای مسابقه
endurance race	مسابقه استقامت
finishes	پایان مسابقه
come off	پایان مسابقه
home run	مسابقه پرامتیاز
elapsed time	مدت مسابقه
single	مسابقه یکنفره
tour	یک دوره مسابقه
criterium	مسابقه جاده
stable	اتومبیلهای مسابقه
series	یک دوره مسابقه
homestretch	مسیرانتهایی مسابقه
tours	یک دوره مسابقه
enduro	مسابقه استقامت
friendliest	مسابقه دوستانه
final	مسابقه نهایی
finals	مسابقه نهایی
championship	مسابقه قهرمانی
championships	مسابقه قهرمانی
friendly	مسابقه دوستانه
slugfest	مسابقه سنگین
a game of chess	یک مسابقه شطرنج
friendlies	مسابقه دوستانه
epee	مسابقه اپه
friendlier	مسابقه دوستانه
play	اداره مسابقه
played	اداره مسابقه
playing	اداره مسابقه
plays	اداره مسابقه
consolation	مسابقه جبرانی
race horse	اسب مسابقه
race course	میدان مسابقه
fencing	مسابقه شمشیربازی
bullfighting	مسابقه گاوبازی
courses	پیست مسابقه
racetrack	خط سیر مسابقه
tournaments	یک دوره مسابقه
dogsled	مسابقه سورتمه با سگ
races	مسابقه سرعت
tandem	مسابقه دو نفره
tournament	یک دوره مسابقه
meeting	یک دوره مسابقه
meetings	یک دوره مسابقه
racetracks	خط سیر مسابقه
tandems	مسابقه دو نفره
retire	کناررفتن از مسابقه
singles	مسابقه انفرادی
figure skating	مسابقه اسکیت
course	پیست مسابقه
retires	کناررفتن از مسابقه
time trial	مسابقه دوتمرینی
invitational	مسابقه دعوتی
match	مسابقه کبریت
coursed	پیست مسابقه
matches	مسابقه کبریت
to breast the tape	مسابقه دورابردن
racehorse	اسب مسابقه
victors	برنده مسابقه
hash mark	خط شروع مسابقه
seasons	فصل مسابقه ها
seasoned	فصل مسابقه ها
season	فصل مسابقه ها
bobsledding	مسابقه لوژسواری
Test matches	مسابقه ازمایشی
bobsleigh	مسابقه لوژسواری
bobsleighs	مسابقه لوژسواری
Test match	مسابقه ازمایشی
racehorses	اسب مسابقه
legs	قسمتی از مسابقه
racecourse	دور مسابقه
juniors	مسابقه نوجوانان
victor	برنده مسابقه
nightcaps	اخرین مسابقه
nightcap	اخرین مسابقه
formula car	اتومبیل مسابقه
footrace	مسابقه دویدن
raced	مسابقه سرعت
race walking	مسابقه راهپیمایی
foot race	مسابقه راهپیمایی
race	مسابقه سرعت
racecourses	دور مسابقه
junior	مسابقه نوجوانان
leg	قسمتی از مسابقه
marathons	مسابقه دوصحرایی
track	مسابقه دویدن
bouts	مسابقه بوکس
bout	مسابقه بوکس
postboy	سوارکار مسابقه
walk	مسابقه راهپیمایی
walked	مسابقه راهپیمایی
walks	مسابقه راهپیمایی
marathon	مسابقه دو ماراتون
tracked	مسابقه دویدن
clutch	سستی در مسابقه
pigeon racing	مسابقه کبوترها
heats	مسابقه مقدماتی
tracks	مسابقه دویدن
motordrome	پیست مسابقه
racing course	مسافت مسابقه
A hurdle race .	مسابقه دو با مانع
To win the match(race,contest).	مسابقه رابردن
heat	مسابقه مقدماتی
marathon	مسابقه دوصحرایی
racing car engine	موتور مسابقه
prize ring	گود مسابقه
all play all	مسابقه دورهای
wrestling match	مسابقه کشتی
invitation	مسابقه دعوتی
an entrant for arace	دواطلب مسابقه
laws of the game	مقررات مسابقه
rematch	مسابقه برگشت
winner of a match	برنده مسابقه
prep	مسابقه ازمایشی
marathons	مسابقه دو ماراتون
wresthing match	مسابقه کشتی
arms race	مسابقه تسلیحاتی
clutches	سستی در مسابقه
racing	مسابقه دهنده
clutching	سستی در مسابقه
air racing	مسابقه هواپیمابری
barnburner	مسابقه مهیج
airplane racing	مسابقه هواپیمابری
invitations	مسابقه دعوتی
scratch line	خط شروع مسابقه
track meeting	مسابقه دوومیدانی
horse	اسب مسابقه
distances	مسیر مسابقه
shiai	مسابقه جودو
scurry	مسابقه کوتاه
agonistics	علم مسابقه
shot clock	ساعت مسابقه
clutched	سستی در مسابقه
scurrying	مسابقه کوتاه
coursing	مسابقه سگدوانی
bullriding	مسابقه گاوسواری