Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (17 milliseconds)
English
Persian
foil
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiled
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foiling
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
foils
مسابقه شمشیربازی فویل شمشیر با گارد کاسهای وتیغه قابل انعطاف
Other Matches
electric foil
شمشیر فویل با نوک برقدار
doubled up
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double
مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
fencing
مسابقه شمشیربازی
guard line
خط اغاز مسابقه شمشیربازی
fencing time
زمان مسابقه شمشیربازی
president
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
presidents
مدیر یا رئیس مسابقه شمشیربازی
tilt
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted
شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
director
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
directors
مدیر یارئیس مسابقه شمشیر بازی
elastic
قابل کش امدن قابل انعطاف
pliable
قابل انعطاف
flexible
قابل انعطاف
flexible shaft
محور قابل انعطاف
flexible cord
سیم قابل انعطاف
flexible disk
دیسک قابل انعطاف
lock step
غیر قابل انعطاف
flexible lead
اتصال قابل انعطاف
flexible joint
اتصال قابل انعطاف
unalterably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
immutably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
unchangeably
<adv.>
به طور غیر قابل انعطاف
flexible metal hose
لوله فلزی قابل انعطاف
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
flexible brake tubing
لوله قابل انعطاف ترمز
selling plater
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
flexible fuel tubing
لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
inelastic
غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
bine
هرنوع ساقه نرم و قابل انعطاف
air foil
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
case
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
covered
گرفتن شمشیر به وضعی که شمشیر خودبخود در حمله حریف منحرف نشود
horse guards
گارد مخصوص سواره نظام گارد سوار نگهبان سوار
praetorial
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
foilist
شمشیرباز فویل
foilsman
شمشیرباز فویل
cupular
کاسهای
crateriform
کاسهای
monosepalous
تک کاسهای
glenoid
کاسهای
cupulate
کاسهای
to drink a bowl
کاسهای راسرکشیدن
there is something in the wind
کاسهای زیر نیم کاسه است
fence
شمشیربازی
fences
شمشیربازی
escrime
شمشیربازی
field of play
پیست شمشیربازی
salle d'armes
زمین شمشیربازی
escrime
شمشیربازی کردن
master off
استاد شمشیربازی
skull practice
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
inside lines
خطوط حمله شمشیربازی
strip
سطح پیست شمشیربازی
piste
زمین شمشیربازی 2 در 41متر
lanista
شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
ground judge
داور زمین شمشیربازی
shinai
خیزران شمشیربازی ژاپنی
tug of war
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
sack race
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
kendo
شمشیربازی ژاپنی باخیزران و با هر دو دست
singlestick
چوب مخصوص تمرین شمشیربازی
opener
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
fence off
کوشش برای کسب مقام نخست شمشیربازی
mask
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
masks
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
novice
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
novices
جزء برندگان قرارگرفتن شمشیربازی که امتیاز منفی ندارد
life guard
گارد
mounting
گارد
guarding
گارد
guards
گارد
guard
گارد
kamae
گارد
backcourtman
گارد
lifeguards
گارد
lifeguard
گارد
gamae
گارد
color guard
گارد پرچم
point guard
موقعیت گارد
seaman guard
گارد دریایی
guard
محافظ گارد
open guard
گارد باز
coast guard
گارد کرانه
guards
محافظ گارد
guarding
محافظ گارد
escort guard
گارد محافظ
on guard
گارد گرفتن
on guard
بحالت گارد
escort of the color
گارد پرچم
praetorian guard
گارد ویژه
flag guard
گارد پرچم
escort of the standard
گارد پرچم
armed guard
گارد مسلح
coastguards
گارد ساحلی
national guard
گارد ملی
fencing position
گارد شمشیرباز
en garde
گارد گرفتن
coastguard
گارد ساحلی
waki kamae
گارد مبارز
itc avant garde
اوانت گارد ای تی سی
guard of honor
گارد احترام
senior
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
plasticity
انعطاف
inflexions
انعطاف
inflexion
انعطاف
inflections
انعطاف
inflection
انعطاف
guard
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guarding
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guards
حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
escort of the standard
گارد محافظ پرچم
lifeguards
گارد نجات دریایی
escort of the color
گارد محافظ پرچم
lifeguard
گارد نجات دریایی
officer of the guard
افسر گارد احترام
pipe the side
تجمع گارد احترام
coast guard officer
افسر گارد کرانه
match play
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
flexible
انعطاف پذیر
uncompromisingly
غیرقابل انعطاف
resile
انعطاف داشتن
uncompromising
غیرقابل انعطاف
inflexibility
انعطاف ناپذیری
plasticity
انعطاف پذیری
rigid
انعطاف ناپذیر
flexibtlity
انعطاف پذیری
pliability
قابلت انعطاف
flexibility
انعطاف پذیری
flexibility
قابلیت انعطاف
malleability
قابلیت انعطاف
supple
انعطاف پذیر
rigidity
انعطاف ناپذیری
elastic
انعطاف پذیر
side boy
گارد احترام میز پاس
storm trooper
گارد حمله المان نازی
pipe the side
فرمان تجمع گارد احترام
waxy flexibility
انعطاف پذیری مومی
wage rigidity
انعطاف ناپذیری مزد
flexible footing
شالوده انعطاف پذیر
flexible pavement
شوسه انعطاف پذیر
flexibilitas cerea
انعطاف پذیری مومی
intortion
پیچش ساقه انعطاف
intorsion
پیچش ساقه انعطاف
smooth
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
flexible disk
دیسک انعطاف پذیر
malleable
نرم وقابل انعطاف
wage flexibility
انعطاف پذیری دستمزد
flexible price
قیمت انعطاف پذیر
flexible budget
بودجه انعطاف پذیر
nonflexible wage
مزد انعطاف ناپذیر
elastic supply
عرضه انعطاف پذیر
elastic demand
تقاضای انعطاف پذیر
nonflexible price
قیمت انعطاف ناپذیر
rigidity of prices
انعطاف ناپذیری قیمت ها
price responsiveness
انعطاف پذیری قیمت
rigidity of wages
انعطاف ناپذیری مزدها
soft
<adj.>
نرم وقابل انعطاف
flexible tariff
تعرفه انعطاف پذیر
flexible
انعطاف پذیر تا شدنی
economic flexibility
انعطاف پذیری اقتصادی
price rigidity
انعطاف ناپذیری قیمت
army national guard
گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
swing
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swings
ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
software flexibility
انعطاف پذیری نرم افزار
yeoman of the guard
گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
rear takedown with outside leg tackle
گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
preatorian
وابسته به متعلق گارد ویژه سربازی که جزگاردویژه است
handicaps
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
swords
شمشیر
sword
شمشیر
blade
شمشیر
spit
شمشیر
spits
شمشیر
spurtle
شمشیر
bilbo
شمشیر
swordsman
شمشیر زن
bilboa
شمشیر
bolo
شمشیر
stable
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
swordsman
شمشیر باز
sword cutter
شمشیر ساز
scabbards
غلاف شمشیر
sword cut
زخم شمشیر
sabre cut
زخم شمشیر
With a stork of the sword.
با ضرب شمشیر
to carry sword
شمشیر جستن
foilsman
شمشیر باز
sword fish
شمشیر ماهی
sword knot
شرابه شمشیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com