English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (5 milliseconds)
English Persian
pension مستمری بازنشستگی
pensions مستمری بازنشستگی
old age pension مستمری بازنشستگی
Other Matches
allotment مستمری
entitlement مستمری
pension مستمری
allotments مستمری
pensions مستمری
apanage مستمری
dependency and indemnity compensation مستمری
half pay حق مستمری
entitlements مستمری
annuitant مستمری بگیر
pensioner مستمری بگیر
allowances مقرری مستمری
annuity مستمری سالیانه
pensioners مستمری بگیر
allowance مقرری مستمری
life annuity مستمری مادام العمر
pension حقوق مستمری گرفتن
pensions حقوق مستمری گرفتن
annuitant گیرنده مستمری سالیانه
pensioners وفیفه خوار مستمری بگیر
pensioner وفیفه خوار مستمری بگیر
annuity مستمری سالانه مقرری مستمر
pensionable age سن بازنشستگی
retirement بازنشستگی
superannuation بازنشستگی
retired ness بازنشستگی
pension fund صندوق بازنشستگی
pension funds وجوه بازنشستگی
retiring pension حقوق بازنشستگی
golden handshake دستخوش بازنشستگی
retired pay حقوق بازنشستگی
old age pension حقوق بازنشستگی
pension insurance بیمه بازنشستگی
retired مربوط به بازنشستگی
superannuation کهولت بازنشستگی
pensionable شایسته بازنشستگی
golden handshakes دستخوش بازنشستگی
old age insurance بیمه بازنشستگی
pensionable وقت بازنشستگی رسیده
pension حقوق بازنشستگی پانسیون
pension حقوق بازنشستگی یا تقاعد
pensions حقوق بازنشستگی پانسیون
pensions حقوق بازنشستگی یا تقاعد
to save for retirement برای بازنشستگی پس انداز کردن
IRA مخفف حساب پس انداز بازنشستگی فردی
golden handshakes پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
golden handshake پاداشی که برای تشویق کارمند به بازنشستگی به او پیشنهاد میشود
provident fund وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
Any reform of the pension law must be left to the future. هر اصلاح قانون بازنشستگی باید به آینده باقی گذاشته شود.
short timer پرسنلی که عمر خدمتی کوتاهی از انها مانده و به سن بازنشستگی نزدیک هستند
accrued benefit پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
new deal برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com