English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 142 (7 milliseconds)
English Persian
approach route مسیرفرود به باند
Other Matches
approach line خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach schedule برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
course light روشنایی باند فرودگاه چراغهای مخصوص روشن کردن باند فرود
interband transition انتقال باند- باند
control surface کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
bands باند
band width باند
band باند
j band باند فرکانس
k band باند فرکانس
p band باند فرکانس
broadband پهن باند
photographic strip باند عکاسی
airstrip باند فرودگاه
airstrips باند فرودگاه
air strip باند فرودگاه
approach line خط تقرب به باند
energy band باند انرژی
band width پهنای باند
bandwidth پهنای باند
guard band باند نگهبان
frequency band باند فرکانس
frequency band باند بسامد
hachi maki باند دور سر
error band باند خطا
interband باند میانی
broad band باند پهن
broad band پهن باند
baseband باند پایه
intermediate band باند میانی
strapping باند پیچی
x band باند فرکانس
x band باند- ایکس
runways باند پرواز
Citizens' Band باند شهروندان
runways باند فرودگاه
runway باند پرواز
Citizens' Band باند خصوصی
runway باند فرودگاه
waveband باند موج
wavebands باند موج
Gate ورودی به باند
strip باند فرود
band باند بانداژ
landing strip باند فرود
landing strips باند فرود
bands باند بانداژ
side band ساید باند
wideband پهنای باند
side band باند کناری
wave band باند موج
run way باند فرود
ground speed سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
mine strip باند مین گذاری
image band باند فرکانس تصویر
broadband channel کانال پهن باند
broadband exchange تعویض پهن باند
launching pads باند پرتاب موشک
broadband antenna انتن با باند گسترده
frequency band width پهنای باند فرکانس
frequency band compression تراکم باند فرکانس
nominal bandwidth پهنای باند نامی
bleeding باند تداخل امواج
broadband channel مجرای پهنای باند
broadband amplifier فزونساز باند گسترده
air strip باند فرود یاپرواز
memory bandwidth پهنای باند حافظه
long wave band باند موج بلند
landing mat باند فرود اضطراری
wideband channel مجرای پهن باند
approach route مسیر تقرب به باند
band switch کلید تغییر باند
modulation handwidth پهنای باند مدولاسیون
approach end ابتدای باند فرود
wideband channel کانال پهن باند
narrowband پهنای باند باریک
aperiodic antenna انتن با باند گسترده
launching pad باند پرتاب موشک
interband telegraphy تلگراف باند میانی
intermediate frequency band filter صافی باند فرکانس میانی
interband recombination ترکیب مجدد باند میانی
impluse bandwith پهنای باند ضربه جریان
input output bandwidth پهنای باند ورودی- خروجی
roll out دویدن هواپیما روی باند
band pass filter circuit مدار صافی باند پاس
band change switch کلید تغییر باند فرکانس
full beam spread باند کامل روشن کننده
vestigial sideband transmission پخش باند جانبی مانده
overshoots فرودسایشی هواپیما روی باند
asymmetrical sideband transmission پخش باند جانبی مانده
approach time زمان نزدیک شدن به باند
overshooting فرودسایشی هواپیما روی باند
overshoot فرودسایشی هواپیما روی باند
taxi حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxied حرکت هواپیماها روی باند فرود
strip alert اماده باش روی باند فرود
angle of departure زاویه صعود هواپیما از روی باند
gantlope باند برای دست دعوت به مارزه
taxies حرکت هواپیماها روی باند فرود
taxiing حرکت هواپیماها روی باند فرود
heliports باند فرود و پرواز هلی کوپتر
heliport باند فرود و پرواز هلی کوپتر
landing strips باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
turn off guidance هدایت هواپیماروی باند تاکسی کردن
gantelope باند برای دست دعوت به مبارزه
contact lights چراغهای سفید در دو طرف باند موازی با خط مرکز ان
straps باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strip نوار مین گذاری باند فرود موقتی
strap باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
traffic control کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
arresting barrier چتر کم کننده سرعت هواپیمادر روی باند
aggregates کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aldis lmap چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
base band مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
baseband مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
in band signalling ارسال داده که سیگنال حمل آن در پهنای باند کابل یا رسانه ارسالی است
baseband روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
band project filter فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
stream takeoff حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
taxiway راه تاکسی یا باند تاکسی
runways راه پرواز باند پرواز
runway راه پرواز باند پرواز
taximan متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
ground readiness اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
cell relay روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
approaches نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com