English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English Persian
ground track مسیر زمینی
Other Matches
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
ground liaison گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
ground signals سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
army aircraft هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yam سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yams سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
predial or prae زمینی
tumbling زمینی
earthly زمینی
landed a زمینی
territorial زمینی
sublunar زمینی
terrene زمینی
terraneous زمینی
subaerial رو زمینی
sublunary زمینی
sub astral زمینی
tellurian زمینی
terrestrial زمینی
earth-bound زمینی
agrarian زمینی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
terrestrial radiation تابشهای زمینی
gulleys دالان زمینی
tater سیب زمینی
gullies دالان زمینی
gully دالان زمینی
terrain corridor دالان زمینی
mail gram پست زمینی
armies نیرو زمینی
terrain return اکوی زمینی
ground force نیروی زمینی
army نیرو زمینی
terraqueous زمینی ودریایی
terrestrial refraction شکست زمینی
tellurian matter ماده زمینی
potato سیب زمینی
murphy سیب زمینی
monkey nut بادام زمینی
earth nut بادام زمینی
suberranean زیر زمینی
antenna ground انتن زمینی
earth antenna انتن زمینی
subterraneous زیر زمینی
ground antenna انتن زمینی
perigee حضیض زمینی
groundnuts بادام زمینی
groundnut بادام زمینی
landmine مین زمینی
overland mail پست زمینی
potatoes سیب زمینی
apogee اوج زمینی
landmines مین زمینی
praties سیب زمینی
army attache وابسته زمینی
graze burst ترکش زمینی
ground position ایستگاه زمینی
ground position موقعیت زمینی
ground return بازتاب زمینی
ground return برگشت زمینی
ground speed سرعت زمینی
terrestrial وضعیت زمینی
standard lamps [British] آباژورهای زمینی
floor lamps [American] آباژورهای زمینی
standard lamp [British] آباژور زمینی
floor lamp [American] آباژور زمینی
ground surveillance مراقبت زمینی
army general staff ستادنیروی زمینی
ground observer دیدبان زمینی
ground observation دیدبانی زمینی
ground circuit مدار زمینی
ground control کنترل زمینی
peanuts پسته زمینی
peanuts بادام زمینی
peanut پسته زمینی
peanut بادام زمینی
ground fire تیر زمینی
earthy زمینی دنیوی
ground forces نیروی زمینی
ground forces نیروهای زمینی
ground liaison رابط زمینی
bonus pass پاس زمینی
ground nut بادام زمینی
ground surveillance تجسس زمینی
ground wave موج زمینی
ground waves امواج زمینی
hypogean زیر زمینی
infernal regions دیارزیر زمینی
land force n نیروی زمینی
groundling گیاه زمینی
hypogeal زیر زمینی
army forces نیروهای زمینی
hypogeous زیر زمینی
land combat نبرد زمینی
land forces نیروی زمینی
land tail بنه زمینی
floor lamp اباژور زمینی
land mine مین زمینی
crispest سیب زمینی برشته
telluric دارای تلوریوم زمینی
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
chipmunk موش خرمای زمینی
ground survey نقشه برداری زمینی
subways راه زیر زمینی
latitude band نوار عرضی زمینی
table water سفره اب زیر زمینی
mashed potatoes پوره سیب زمینی
crisp سیب زمینی برشته
land tail باقیمانده زمینی یکان
land carriage بار کشی زمینی
kidney potato سیب زمینی سرخ
dower سوراخ زیر زمینی
army ارتش نیروی زمینی
crisps سیب زمینی برشته
armies ارتش نیروی زمینی
tellurous دارای تلوریوم زمینی
crisper سیب زمینی برشته
jerusalem a سیب زمینی ترشی
tumbler ژیمناست زمینی کار
tumblers ژیمناست زمینی کار
potatoes انواع سیب زمینی
rhizmatous مانندساقه زیر زمینی
peanut butter خمیر بادام زمینی
sweet potatoes سیب زمینی شیرین
sweet potato سیب زمینی شیرین
extraterrestrial radiation تابشهای ماوراء زمینی
ground visibility میزان دید زمینی
field survey نقشه برداری زمینی
pignut یکنوع بادام زمینی
landmark علامت مشخصه زمینی
subways ترن زیر زمینی
subway ترن زیر زمینی
grounded primary مدار ورودی زمینی
potato انواع سیب زمینی
surface mission ماموریت دفاع زمینی
landmarks علامت مشخصه زمینی
terrestrial زمینی مربوط به زمین
subterranean roots ریشههای زیر زمینی
groundwave موجهای رادیویی زمینی
ground power unit واحد قدرت زمینی
groundwater ابهای زیر زمینی
geocentric latitude عرض جغرافیایی زمینی
department of the army وزارت نیروی زمینی
secretary of the army وزیر نیروی زمینی
rootstock ساقه زیر زمینی
geomorphic شبیه بزمین زمینی
subway راه زیر زمینی
undercroft اتاق زیر زمینی
army base پایگاه نیروی زمینی
hotpot آبگوشت سیب زمینی
gnome جنی زیر زمینی
gnomes جنی زیر زمینی
army artillery توپخانه نیروی زمینی
army post office پستخانه نیروی زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
hotpots آبگوشت سیب زمینی
ground loom دار زمینی [قالی]
potato salad سالاد سیب زمینی
army base پادگان نیروی زمینی
army corps سپاههای نیروی زمینی
army depot امادگاه نیروی زمینی
army aviator خلبان نیروی زمینی
task group گروه ماموریت زمینی
survey نقشه برداری زمینی
asphaltum قیر زمینی اسفالت
army staff ستاد نیروی زمینی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com