Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
contour template
مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
Other Matches
post indexing
فهرست سازی بعدی
emulation
رفتار یک چاپگر یا کامپیوتر که دقیقاگ مشابه دیگری باشد و به برنامههای مشابه اجازه اجرا و به دادههای مشابه اجازه پردازش می دهند
chaining
ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
cull
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culled
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culling
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culls
مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
felucca
نوعی قایق دو یاسه بادبانی مدیترانه
trailers
یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailer
یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
offset knots
گره نامتقارن
[گاه جهت ایجاد سایه و تفاوت ظاهری طرح با دیگر قسمت ها به جای تکرار گره زدن بر روی دو تار مشابه در ردیف بافت بعدی از سه تار شماره یک، دو، سه و یا یک، سه، دو استفاده می کنند.]
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
fifth generation computers
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
directory
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directories
روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
projecting
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
PHIGS
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
trimetrogon
عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
calculating
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery
مجسمه سازی شبیه سازی
ouster
بی بهره سازی محروم سازی
frustrations
خنثی سازی محروم سازی
frustration
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
پوچ سازی باطل سازی
erasable
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
allo
مشابه
like
<adj.>
مشابه
semblable
مشابه
similar
<adj.>
مشابه
resembling
<adj.>
مشابه
similar
مشابه
corresponding
مشابه
alike
<adj.>
مشابه
akin
<adj.>
مشابه
quasi
مشابه
elementary
مشابه
homogeneous
مشابه
lossy compression
مشابه 6-23
analogous
مشابه
related
<adj.>
مشابه
save
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
interchange
مشابه 5359
equals
مشابه بودن
EMI
مشابه 3541
encryption
مشابه 3631
epileptiform
مشابه صرع
epileptoid
مشابه صرع
launching
مشابه 5747
launched
مشابه 5747
launches
مشابه 5747
equalling
مشابه بودن
equalled
مشابه بودن
interchanges
مشابه 5359
interchanged
مشابه 5359
launch
مشابه 5747
rounding
مشابه 8762
incorrectly
مشابه 5078
inductions
مشابه 5128
correspound
مشابه بودن
congener
مشابه متجانس
equaled
مشابه بودن
status
مشابه 9596
decryption
مشابه 2871
carrier
مشابه 1595
carriers
مشابه 1595
equivalent
برابر مشابه
equivalents
برابر مشابه
equaling
مشابه بودن
in kind
<idiom>
به طریقی مشابه
in the same boat
<idiom>
درشراطی مشابه
equal
مشابه بودن
uncommitted logic array
مشابه 10328
induction
مشابه 5128
parity price
قیمت مشابه
recovery
مشابه 8398
recoveries
مشابه 8398
quantize
مشابه 8181
breakdown
مشابه 1352
breakdowns
مشابه 1352
reconfigure
مشابه 8375
MHS
مشابه 6444
MByte
مشابه 6304
least significant digit
مشابه 5781
bracket
مشابه 1329
slew
مشابه 9308
multi scan monitor
مشابه 6632
multifunctional
مشابه 6716
pim
مشابه 7515
design
مشابه 2979
designs
مشابه 2979
synthesised
مشابه 9821
synthesises
مشابه 9821
synthesize
مشابه 9821
synthesized
مشابه 9821
synthesizes
مشابه 9821
product group
کالاهی مشابه
synthesizing
مشابه 9821
bridging
مشابه 1361
decoding
مشابه 2860
IRTF
مشابه 55423
registering
مشابه 8481
IBM
مشابه 4962
synthesising
مشابه 9821
IBM
مشابه 4963
HMA
مشابه 4812
GUI
مشابه 4601
SVGA
مشابه 9737
directly
مشابه 3162
EXNOR
مشابه 3826
register
مشابه 8481
Arabic
شکل مشابه ...
registers
مشابه 8481
ultra-
مشابه 10327
electronic
مشابه 3510
peripheral
مشابه 7489
organises
مشابه 7186
organising
مشابه 7186
organize
مشابه 7186
organizes
مشابه 7186
organizing
مشابه 7186
manipulation
مشابه 6208
print
مشابه 7861
printed
مشابه 7861
prints
مشابه 7861
interchanging
مشابه 5359
users
مشابه 10322
domains
مشابه 3286
look alike
برنامه مشابه
similarly
بطور مشابه
worded
مشابه 10721
domain
مشابه 3286
kips
مشابه 5677
user
مشابه 10322
identical
دقیقا مشابه
field
مشابه 4036
cal
مشابه 1502
roundest
مشابه 8759
exclusive
مشابه 3824
round
مشابه 8759
gaps
مشابه 4490
look-alike
برنامه مشابه
gap
مشابه 4490
syntax
مشابه 9817
fields
مشابه 4036
window
مشابه 10682
assonant
مشابه یا متجانس
storage
مشابه 9641
word
مشابه 10721
fielded
مشابه 4036
look-alikes
برنامه مشابه
scale
مشابه 8865
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
unidimensional
یک بعدی
tridimensional
سه بعدی
three-dimensional
سه بعدی
puisne
بعدی
subsequent
بعدی
cubical
سه بعدی
unidimensional
تک بعدی
second thoughts
بعدی
two dimensional
دو بعدی
future
بعدی
serotine
بعدی
two-dimensional
دو بعدی
succeeding
بعدی
three dimensional
سه بعدی
furthers
بعدی
furthering
بعدی
solid
سه بعدی
furthered
بعدی
one dimentional
تک بعدی
one dimentional
یک بعدی
solids
سه بعدی
three dimentional
سه بعدی
ulterior
بعدی
spatial
سه بعدی
further
بعدی
Join the club!
من هم درشرایطی مشابه هستم !
to correspond to
مانند
[مشابه]
بودن
homochromatic
دارای رنگهای مشابه
larks
چکاوک وگونههای مشابه ان
lark
چکاوک وگونههای مشابه ان
dissimilarly
بطور غیر مشابه
banks
مجموعهای از وسایل مشابه
quasi-
مشابه یا تقریباگ همان
in keeping with
<idiom>
مشابه ،موافقت کردن
etx
توجه مشابه EOT
hand out
<idiom>
از چیزهایی مشابه به هم دادن
bank
مجموعهای از وسایل مشابه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com