Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
English
Persian
silicic
مشتق از سیلیس
Other Matches
silica
سیلیس
silicifoeous
سیلیس دار
siliconize
سیلیس دار کردن
siliceous sandstone
ماسه سنگ سیلیس
silliceous limestone
سنگ اهک سیلیس دار
silicate
باسیلیکا یا سیلیس ترکیب کردن
siliciferous
دارای سیلیس یا سیلیکون زیاد
silicic
سیلیس دار دارای سیلیکون
silicicolous
رشد کننده در نواحی سیلیس دار
silex
سنگ سیلیس که دردندانسازی مصرف دارد
offshoot
مشتق
derivatives
مشتق
derivative
مشتق
offshoots
مشتق
anti derivative
ضد مشتق
parasyntetic
مشتق
paronym
مشتق
paronymous
مشتق
formant
مشتق
formative
کلمه مشتق
diphyletic
مشتق از دو نیا
to d. itself
مشتق شدن
parial derivative
مشتق جزئی
second derivative
مشتق دوم
spiritous
مشتق ازالکل
differentiator
مشتق گیر
differential equations
معادلات مشتق
derived field
فیلد مشتق
calcic
مشتق ازاهک
autologous
مشتق از خود
parasyntetic
مشتق و مرکب
deriving
مشتق کردن
derives
مشتق شده از
derives
مشتق کردن
derive
مشتق شده از
derive
مشتق کردن
branches
مشتق شدن
branch
مشتق شدن
denominators
مشتق کننده
deriving
مشتق شده از
differentiation
مشتق گیری
denominator
مشتق کننده
differentiating
مشتق گرفتن
differentiates
مشتق گرفتن
differentiate
مشتق گرفتن
derivation
مشتق گیری
derivations
مشتق گیری
patronymic
مشتق از نام پدر
romanesque
مشتق از زبان لاتین
Y'
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
Y prime
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
partial derivative
مشتق پاره ای
[ریاضی]
second derivative
مشتق مرتبه دوم
partial derivative
مشتق جزیی
[ریاضی]
deverbative
مشتق شده از فعل
adscititious
مشتق از عامل خارجی
derived demand
تقاضای مشتق شده
analysis
مشتق وتابع اولیه
deriving
نتیجه گرفتن مشتق شدن
differentiable function
تابع مشتق پذیر
[ریاضی]
deverbative
بصورت مشتق استعمال شده
differential equation
معادله متغیر مشتق چیزی
derives
نتیجه گرفتن مشتق شدن
derive
نتیجه گرفتن مشتق شدن
matronymic
اسم مشتق ازطرف مادر
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
potash
کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
kiosk
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
tartarous
دردی شکل مشتق از درده شراب
kiosks
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
chains
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
embryonic membrane
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
denominative
مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه
adrenal
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
chain
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
acro
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acaro
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
aceto
پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
epithelioma
غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
achromato
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromat
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetra
پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
checked
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
rhythm-and-blues
نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده
pl/m
زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
differentiator
وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
accumulation
[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
hash
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com