Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (13 milliseconds)
English	Persian
high pressure burner	مشعل فشار قوی
Search result with all words
balanced pressure torch	[مشعل با فشار متعادل]
Other Matches
cabin pressure	فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin	اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
compensating relief valve	شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
cresset	مشعل
torches	مشعل
lunt	مشعل
torch	مشعل
torched	مشعل
flare	مشعل
flares	مشعل
facula	مشعل
burner	مشعل
musrol	مشعل
torching	مشعل
burners	مشعل
flambeau	مشعل
pitot static system	سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure	فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
torching	مشعل دارکردن
annular burner	مشعل حلقوی
torches	مشعل دارکردن
acetylene burner	مشعل استیلنی
torched	مشعل دارکردن
linkman	حامل مشعل
twin jet blowpipe	مشعل دو شعله
linkmen	حامل مشعل
torchlight	نور مشعل
gas burner	مشعل گازی
hand torch	مشعل دستی
uranium pile	مشعل اورانیومی
torchbearer	مشعل دار
link boy	مشعل دار
linkboy	حامل مشعل
ohm burner	مشعل روغنی
burner plier	انبر مشعل
torch	مشعل دارکردن
single jet blowing	مشعل یک شعلهای
total consumption burner	مشعل تمام مصرف کن
torch bearer	مشعل دار [ابزار]
uranium pile	مشعل هسته اتمی
oxyacetylene blowpipe	مشعل اکسی استیلن
premix burner	مشعل پیش گرمکن
pulverized coal burner	مشعل خاک ذغالی
torchlight	وابسته به نور مشعل
comb type burner	مشعل نوع شانهای
acetylene torch	مشعل استیلن [ابزار]
brazing torch	مشعل زرد جوش [ابزار]
cutting torch	مشعل برش دهنده [ابزار]
cutting torch	مشعل قطع کننده [ابزار]
day distress signal	مشعل اعلام خطر در روز
cabin pressurization safety valve	شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio	نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic	دارای فشار یکسان خط هم فشار
flambeau	مشعل چند فتیلهای شمعدان زینتی
low head plant	نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric	ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber	مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
high voltage transformer	ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
pitot pressure	فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears	متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
low voltage distribution system	شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
hypobaric	مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
torch pot	[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
pressuring	فشار
ice push	فشار یخ
water pressure	فشار اب
pressured	فشار
pressures	فشار
isobare	هم فشار
line of thrust	خط فشار
atmospheric pressure	فشار جو
pressor	فشار زا
pressure curve	خم فشار
weight	فشار
pressure sense	حس فشار
thrusts	فشار
thrusting	فشار
sense of pressure	حس فشار
thrust	فشار
back iron	بن فشار
back pressure	پی فشار
low pressure	فشار کم
fantod	فشار
distraint	فشار
hydraulic pressure	فشار اب
isopiestic	هم فشار
pressure vessel	فشار
bunt	فشار با سر
barometric pressure	فشار جو
pressing	فشار
strain	فشار
tension	فشار
atmospheres	فشار جو
tensions	فشار
push	فشار
press	فشار
pushed	فشار
stress	فشار
pushes	فشار
total pressure	فشار کل
compression	فشار
impacts	فشار
stroke	فشار با پا
stroked	فشار با پا
stressing	فشار
strains	فشار
strokes	فشار با پا
stroking	فشار با پا
presses	فشار
stresses	فشار
atmosphere	فشار جو
impact	فشار
constraint	فشار
exertion	فشار
exertions	فشار
zipping	فشار
zip	فشار
isobar	هم فشار
isobar	تک فشار
isobars	هم فشار
brunt	فشار
zips	فشار
violence	فشار
pressure	فشار
isobars	تک فشار
zipped	فشار
growing pains	فشار
manifold pressure	فشار گازگاه
compressive stress	فشار تراکمی
cost push	فشار قیمت
contact pressure	فشار تماس
under the stimulus of hunger	از فشار گرسنگی
contact pressure	فشار تماسی
confined water	سفره اب با فشار
constant pressure	فشار ثابت
cost push	فشار هزینه
lobbies	گروه فشار
bearing pressure	فشار بردگاهی
discharge pressure	فشار تخلیه
direct pressure	فشار مستقیم
diffraction loading	منتجه فشار
diastolic pressure	فشار دیاستولی
low voltage line	خط فشار ضعیف
deflationary pressure	فشار ضدتورمی
deflationary pressure	فشار انقباضی
compressor	ماشین فشار
lobby	گروه فشار
critical pressure	فشار بحرانی
lobbied	گروه فشار
low voltage	فشار ضعیف
manometer	فشار سنج
yerk	فشار دادن
partial pressure	فشار جزیی
tension adjustment	میزان فشار
osmotic pressure	فشار اسمزی
measuring voltage	فشار سنجش
rammed	راندن با فشار
overpressure	فشار بیش از حد
partial pressure	فشار جزئی
brush pressure	فشار زغال
overvoltage	فشار زیاد
overvoltage	ازدیاد فشار
carebaria	احساس فشار در سر
rams	راندن با فشار
bearing pressure	فشار یاطاقان
hydraulic pressure test	ازمایش فشار اب
cold water test pressure	ازمایش فشار اب
molding pressure	فشار قالب
torsional strain	فشار پیچشی
ciderpress	میوه فشار
ciderpress	سیب فشار
molding pressure	فشار پرس
centre of pressure	مرکز فشار
central head	فشار مرکزی
piston pressure	فشار پیستون
piezometry	فشار سنجی
center of pressure	مرکز فشار
The pressure of the atmosphere	فشار جو ؟( اتمسفر )
ram	راندن با فشار
low tension magneto	مگنت کم فشار
hydraulic pressure	فشار هیدرولیکی
high pressure line	خط فشار قوی
high tension line	خط فشار قوی
high voltage line	خط فشار قوی
internal pressure	فشار درونی
intermediate pressure	فشار متوسط
intermediate high voltage line	خط فشار متوسط
intake pressure	فشار ورودی
insulation voltage	فشار ازمایش
isobar surface	سطح هم فشار
vapour pressure	فشار بخار اب
press	دستگاه فشار
press	ماشین فشار
press	چاپ فشار
high potential	فشار قوی
lateral pressure	فشار جانبی
kinetic pressure	فشار سینتیک
high pressure	فشار زیاد
high pressure area	منطقه پر فشار

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com