English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
English Persian
bituminous felt مشمع قیراندود
Other Matches
pitchy قیراندود
tarrying قیراندود
tarry قیراندود
tarries قیراندود
tarried قیراندود
smeared with tar قیراندود
bituminize قیراندود کردن
asphaltic felt گونی قیراندود
oakum الیاف قیراندود کنف مخصوص درزگیری
paracelling کرباس قیراندود که مانند نوار به طنابی بپیچند
cerecloth مشمع
oil cloth مشمع
fly blister مشمع ذراریح
mustard plaster مشمع خردل
mustard plster مشمع خردل
wax cloth مشمع فرشی
sinapism مشمع خردل
diachylon مشمع دیاخلیون
oilcloth پارچه مشمع
groundsheet فرش مشمع
groundsheets فرش مشمع
linoleum مشمع فرشی
linoleum مشمع کف اتاق
coated chippings خورده سنگهای قیراندود شدهای که در سطح جاده پخش میشوند
plaster مشمع انداختن روی
floor cloth قسمی مشمع فرشی
plasters مشمع انداختن روی
oilskin پارچه مشمع کت بارانی
epispastic مشمع یاچیزدیگری که تاول اورد
patches مشمع روی زخم قطعه زمین
patch مشمع روی زخم قطعه زمین
sticking plaster مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
sticking plasters مشمع چسب دار مخصوص روی زخم
linocut چاپی که بوسیله کلیشه روی مشمع ایجاد میگردد
under lay زیرانداز فرش [جهت جلوگیری از سر خوردن آن بر روی زمین که معمولا از جنس نمد و یا مشمع می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com