English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
dutiable مشمول حقوق گمرکی
Search result with all words
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
Other Matches
advalorem duty حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
protective duty حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
customs duty حقوق گمرکی
customs tariff حقوق گمرکی
customs dutios حقوق گمرکی
custom duties حقوق گمرکی
customs duties حقوق گمرکی
countervailing duties حقوق گمرکی جبرانی
free of charge معاف از حقوق گمرکی
import surcharge حقوق گمرکی اضافه
countervailing duty حقوق گمرکی جبرانی
custom حقوق گمرکی گمرک
duty free فاقد حقوق گمرکی
drawback برگشت حقوق گمرکی
drawbacks استرداد حقوق گمرکی
drawbacks برگشت حقوق گمرکی
duties free معاف از حقوق گمرکی
preferential duties حقوق گمرکی امتیازی
duty free بخشوده از حقوق گمرکی
drawback استرداد حقوق گمرکی
prohibitive tariff حقوق گمرکی منع کننده
duties on buyer's account حقوق گمرکی به عهده خریداراست
duties paid حقوق گمرکی پرداخت شده
Customs and Excise اداره حقوق و عوارض گمرکی
ad valorem duty حقوق گمرکی به نسبت ارزش کالا
ad valorem duty حقوق گمرکی براساس قیمت کالا
Personal effects are duty-free. لوازم شخصی معاف از حقوق گمرکی است
ddp paid duty delivered تحویل پس از پرداخت حقوق گمرکی
tonnage حقوق گمرکی که از کشتیها به نسبت بارشان دریافت میشود
discriminating tariff شیوهای که در ان حقوق گمرکی کالاهای وارداتی متفاوت بایکدیگرست
dutiable goods کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
protect home judustry حمایت صنایع داخلی از طریق وضع حقوق گمرکی سنگین برواردات
out of bond کالاهایی که پس از پرداخت حقوق گمرکی ازمحوطه گمرک خارج شده باشد
preferentialism اصول دادن امتیازات به برخی کشورها نسبت به حقوق گمرکی کالای انها
subsidy حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
customs union مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
imprescriptible وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
public international law حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
detention of pay ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
harbour dues حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
attainder سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
subsumption مشمول
fall under مشمول
liable مشمول
inclusive مشمول
comprisal مشمول
obligated reservist مشمول وفیفه
liable to fine مشمول جریمه
liable to tax مشمول مالیات
obligor مشمول وفیفه
inapplicable غیر مشمول
coverage rate نزخ مشمول
draft dodgers مشمول غایب
taxable مشمول مالیات
ineligible غیر مشمول
draft dodger مشمول غایب
barred by statute مشمول مرور زمان
taxable income درامد مشمول مالیات
dutiable مشمول مالیات و عوارض
time barred مشمول مرور زمان
liable to military service مشمول خدمت وفیفه
to be subject to an attachment مشمول توقیف بودن
conscript مشمول نظام کردن
conscripts مشمول نظام کردن
conscripting مشمول نظام کردن
conscripted مشمول نظام کردن
taxable activities فعالیتهای مشمول مالیات
ratal مبلغ مشمول مالیات
taxable profit سود مشمول مالیات
with pwrticular average مشمول خسارت خاص
with particular average مشمول خسارات خاص
schoolable مشمول تحصیل اجباری
except : مستثنی کردن مشمول نکردن
wpa average particular with مشمول خسارت خاص
uncoveranted مشمول بیان نشده غیرقراردادی
rateable مشمول مالیات قابل تقویم
tithable عشر گرفتن مشمول عشریه
ratable قابل تقویم مشمول مالیات
ratable مشمول مالیات قابل تقویم
customs agent نماینده گمرکی
custom union اتحادیه گمرکی
debenture گواهینامه گمرکی
custom tariff تعرفه گمرکی
customs entry form افهارنامه گمرکی
tariffs تعرفه گمرکی
tariff تعرفه گمرکی
bonded ware house انبار گمرکی
customs tariff تعرفه گمرکی
customs union اتحادیه گمرکی
customs duties عوارض گمرکی
treaty duty حق متعارف گمرکی
customs duty تعرفه گمرکی
clearance ترخیص گمرکی
bonded good کالای گمرکی
customs duty عوارض گمرکی
to implicate somebody in something کسی را با چیزی [منفی] مشمول کردن
conscript سربازگیری کردن سرباز وفیفه مشمول
conscripts سربازگیری کردن سرباز وفیفه مشمول
conscripted سربازگیری کردن سرباز وفیفه مشمول
to involve somebody in something [negative] کسی را با چیزی [منفی] مشمول کردن
conscripting سربازگیری کردن سرباز وفیفه مشمول
lapsing از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapses از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
lapse از مدافتادن مشمول مرور زمان شدن
authorized stoppage برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
free of duty معاف از عوارض گمرکی
customs declaration اظهار نامه گمرکی
customs declaration افهار نامه گمرکی
duty free معاف ازحقوق گمرکی
duty free معاف از عوارض گمرکی
tariffs عوارض تعرفه گمرکی
brussels nomenclature تعرفه گمرکی بروکسل
customs broker واسطه امور گمرکی
customs agent واسطه کارهای گمرکی
quayage عوارض گمرکی و دریایی
tariff عوارض تعرفه گمرکی
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
Nothing to declare همراه نداشتن کالاهای گمرکی
Goods to declare همراه داشتن کالاهای گمرکی
to bear any customs duties هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
specific duties عوارض گمرکی براساس مشخصات کالا
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
Do you have nothing to declare? آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
to bear all customs duties and taxes تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
gaduate مشمول مالیات تصاعدی فارغ التحصیل شدن دوره اموزشگاهی رابپایان رساندن
You will have to pay duty on this. شما برای این باید گمرکی پرداخت کنید.
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
protective tariffs تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
e f t a (european free trade association فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
trade restrictions جلوگیری از ورود کالاهای خارجی به کشور است از طریق وضع قوانین گمرکی و سودبازرگانی
military testament وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
exclusion clause مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
to fall under anything مشمول چیزی شدن جزوچیزی درامدن یاداخل شدن
benelux اتحادیه گمرکی بلژیک و هلند و لوکزامبوزگ که کم کم معنی شخصیتهای حقوقی این سه کشور را نیزبه خود گرقته است
rates مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rate مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
begger my neighbour policy سیاستی است که هدفش انتقال مشکل بیکاری به کشور دیگر است مانندافزایش تعرفه گمرکی
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
protectionism دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
implicate گرفتار کردن مشمول کردن
implicates گرفتار کردن مشمول کردن
implicated گرفتار کردن مشمول کردن
implicating گرفتار کردن مشمول کردن
salary حقوق
stipends حقوق
duties حقوق
rights حقوق
law حقوق
stipend حقوق
pays حقوق
jurisprudence حقوق
pay check چک حقوق
laws حق حقوق
paying حقوق
law حق حقوق
pay حقوق
salaries حقوق
jus حقوق
civil حقوق
laws حقوق
equities تساوی حقوق
jus cipile حقوق مدنی رم
islamic law حقوق اسلامی
jurisprudent حقوق دان
jus cipile حقوق مدنی
barristers حقوق دان
jurisconsult حقوق دان
written laws حقوق مدون
gentlemen of the robe حقوق دانها
gentleman of the long robe حقوق دان
woman's rights حقوق نسوان
retired pay حقوق بازنشستگی
retiring pension حقوق بازنشستگی
full pay حقوق تمام
law حقوق عدالت
foreign law حقوق خارجی
salary increase افزایش حقوق
half pay حقوق ناتمام
harbour dues حقوق بندر
human rights حقوق بشر
keelage حقوق بندری
indefeasible rights حقوق پا برجا
stipendiary حقوق بگیر
stipendiaries حقوق بگیر
regular salary حقوق دائمی
regular salary حقوق ثابت
import duty حقوق واردات
family law حقوق خانواده
jus gentium حقوق ملتها
preventive justice حقوق تامینی
property rights حقوق مالکیت
old age pension حقوق بازنشستگی
natural law حقوق طبیعی
rights of throne حقوق سلطنت
municipal law حقوق داخلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com