Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 58 (7 milliseconds)
English	Persian
suspecta	مشکوک شدن
Search result with all words
impeachable	مشکوک
left-handed	دورو مشکوک
purple	در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
ambiguities	سخن مشکوک
ambiguity	سخن مشکوک
doubtful	مشکوک
doubtful	ترکش مشکوک مورد تردید
questionable	مشکوک
questionable	سوال برانگیز مشکوک
shady	سایه افکن مشکوک
fishy	مشکوک
esoteric	مشکوک
suspicious	مشکوک
dubious	مورد شک مشکوک
inquest	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
inquests	بازجویی و تحقیق در موردمرگهای مشکوک
toss-up	مسئله مشکوک
uncertain	مشکوک
uncertainly	مشکوک
dubiously	بطور مشکوک
obscure	مشکوک
obscure	مشکوک ساختن
obscured	مشکوک
obscured	مشکوک ساختن
obscurer	مشکوک
obscurer	مشکوک ساختن
obscures	مشکوک
obscures	مشکوک ساختن
obscurest	مشکوک
obscurest	مشکوک ساختن
obscuring	مشکوک
obscuring	مشکوک ساختن
apocryphal	دارای اعتبار مشکوک ساختگی
precarious	عاریهای بسته بمیل دیگری مشروط بشرایط معینی مشکوک
bad dept	طلب مشکوک الوصول
brassage	هزینه مشکوک نمودن شمش
doubtful account	طلب مشکوک الوصول
doutful category	کشتی مشکوک
dubitable	مورد شک مشکوک
dubitable	مشکوک
in dispute	مشکوک
it is of doubtful proveance	مبدا ان مشکوک است
problematically	بطور مشکوک
pseudepigrapha	نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
questionable results	نتایج مشکوک
skeptic	مشکوک
suspect battery	اتشبار مشکوک دشمن
to admit of d	مشکوک بودن
toss up	مسئله مشکوک
touch and go	مشکوک
vacillatory	مردد مشکوک
unsuspected	نا مشکوک
suspected	مشکوک مظنون
to become suspected	مشکوک [مظنون] شدن
precarious <adj.>	مشکوک
The suspected offender [perpetrator] is a previously respectable father.	پدری تا به حال محترم مشکوک به جرم است .
open to question <adj.>	مشکوک
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com