Dictiornary-Farsi | مصرف مولد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
productive consumption	مصرف مولد


Search result with all words

unproductive consumption	مصرف غیر مولد
Other Matches

average propensity to consume	میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
diminishing utility	اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
consumer logistics	امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
power consumer	مصرف انرژی مصرف توان
margin propensity to consume	تمایل نهایی به مصرف نسبت بین میزان مصرف وپس انداز هر فرد به ازای یک واحد افزایش در درامد وثروت فرد
gas electric generating set	مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
emergency generator set	دستگاه مولد برق اضطراری مولد برق اضطراری
life cycle hypothesis	فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
producers	مولد
line generator	مولد خط
generatrix	مولد
productive	مولد
reproductive	مولد
birthplace	مولد
birthplaces	مولد
producer	مولد
begetter	مولد
generators	مولد
regenerator	مولد
generator	مولد
impluse sender	مولد ضربهای
melliferous	مولد عسل
system generator	مولد سیستم
impluse generator	مولد فشارضربهای
impluse generator	مولد ضربهای
homopolar generator	مولد همقطب
two phase alternator	مولد دو فازه
generator cradle	پایه مولد
measuring generator	مولد سنجش
induction generator	مولد القایی
macro generator	مولد ماکرو
character generator	مولد کاراکتر
compound wound generator	مولد مرکب
legitimacy of birth	طهارت مولد
compiler generator	مولد همگردان
three phase generator	مولد سه فاز
three phase generator	مولد سه فازه
inductor generator	مولد با القاگر
induction generator	مولد القائی
interference generator	مولد پارازیت
wind generator	مولد بادی
function generator	مولد تابع
frequency generator	مولد فرکانس
field magnet	اهنربای مولد
electrostatic generator	مولد الکتروستاتیکی
video generator	مولد تصویر
welding generator	مولد جوشکاری
electric generator	مولد الکتریسیته
welding generator	مولد جوش
wobbulator	مولد روبنده
generating function	تابع مولد
generator set	مولد برق
generator program	برنامه مولد
generator output	قدرت مولد
generator loss	اتلاف مولد
generator efficiency	بازده مولد
gas generator	مولد گاز
arc light generator	مولد قوس
generating tone	صوت مولد
differential generator	مولد تفاضلی
double current generator	مولد دوکاره
synchronous generator	مولد همزمان
producer's goods	کالاهای مولد
single phase generating	مولد یک فازه
signal generator	سیگنال مولد
gen	مولد برق
boilers	مولد بخار
generators	مولد برق
boiler	مولد بخار
productive	مولد پر حاصل
shunt generator	مولد شنت
shunt generator	مولد شنتی
series generator	مولد زنجیری
pulse generator	مولد تپش
program generator	مولد برنامه
teasers	ضامن مولد
teaser	ضامن مولد
generator	مولد برق
relaxation generator	مولد رلاکسیون
nonproductive	غیر مولد
screen generator	مولد صفحه
sweep generator	مولد روبنده
active	متعدی مولد
unborn	غیر مولد
neutron generator	مولد نوترون
report generator	مولد گزارش
flat compound generator	مولد مرکب تخت
random number generator	مولد عدد تصادفی
racing of generator	دور برداشتن مولد
constant current generator	مولد با امپر ثابت
reversed series generator	مولد با میدانهای مخالف
constant potential generator	مولد با ولت ثابت
clock generator	مولد زمان سنجی
progamete	سلول مولد تخمچه
self energizing	مولد نیرو در خود
building up of generator	پیش تحریک مولد
variable speed generator	مولد با دور متغیر
alternator	مولد جریان متناوب
high tension generator	مولد فشار قوی
screen generator	مولد صفحه نمایش
alternating current generator	مولد جریان متناوب
generator	دستگاه مولد برق
direct current generator	مولد جریان مستقیم
dot generator	مولد خال گذار
sawthoot generator	مولد دندانه ارهای
commutating pole generator	مولد با قطب جابجاگر
generators	دستگاه مولد برق
electron beam generator	مولد اشعه الکترونی
random number generator	مولد اعداد تصادفی
exciter	مولد راه انداز
variable speed motor	مولد با دور متغیر
gas generator flue	تنوره مولد گاز
producers	تولید کننده مولد
producer	تولید کننده مولد
impluse voltage generator	مولد فشار ضربهای
low frequency generator	مولد فرکانس پایین
nonproductive labor	کار غیر مولد
light pluse generator	مولد پالس نور
alternators	مولد جریان متناوب
static generator	مولد برق ساکن
high power pulse generator	مولد پالس پرقدرت
impluse current generator	مولد جریان ضربهای
pattern generator	مولد تعمیر کار
hypnotic	مولد خواب مصنوعی
high frequency alternator	مولد فرکانس بالا
dynamo	مولد جریان دائم
generator set	دستگاه مولد برق
generating set	دستگاه مولد برق
generator busbar	شین اصلی مولد
power plants	دستگاه مولد نیرو
power plant	دستگاه مولد نیرو
multiphase generator	مولد چند فازه
motoring of generator	موتور کردن مولد
dynamo	دستگاه مولد برق
dynamos	مولد جریان دائم
dynamos	دستگاه مولد برق
productive	فراور مولد ثروت
separately excited	مولد با راه انداز جداگانه
d.c. arc welding generator	مولد جوشکاری جریان دائم
welding altrnator	مولد جوش جریان متناوب
synchronous alternator	مولد جریان متناوب سنکرون
generators	مولد برق دینام اتومبیل
hydropower	قوه محرکه مولد برق
high frequency palsmagenerator	مولد پلاسمای فرکانس بالا
impluse high tension generator	مولد فشار قوی ضربهای
generator	مولد برق دینام اتومبیل
pigou effect	اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
engine	موتور ماشین دستگاه مولد نیرو
carcinogens	ماده مولد یا مشدد سرطان سرطانزا
turbogenerator	دستگاه مولد برق دارای توربین
carcinogen	ماده مولد یا مشدد سرطان سرطانزا
fruiting body	هاگدان عضو مولد تخم یا هاگ
sporogonium	عضو مولد هاگ درگیاهان پست
magneto	اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
mycelium	توده بهم بافته مولد قارچ وباکتری
saprogenic	مولد یامحصول مواد گندیده ایجاد شده در اثر گندیدن
comsumption	مصرف
consumption possibility line	حد مصرف
consumerism	مصرف
offtake	مصرف
good for nothing	بی مصرف
income consumption curve	مصرف
wasters	مصرف
of no a	بی مصرف
otiose	بی مصرف
extravagant	مصرف
overall consumption	مصرف کل
aggregate consumption	مصرف کل
unemployed	بی مصرف
usages	مصرف
usage	مصرف
waster	مصرف
consumption	مصرف
disposal	مصرف
wasteful	مصرف
expenditure	مصرف
wastes	بی مصرف
waste	بی مصرف
expense	مصرف
sodden	بی مصرف
maximum power demand	مصرف حداکثر
mass consumption	مصرف کلان
spends	مصرف کردن
permanent consumption	مصرف دائمی
eat	مصرف کردن
national consumption	مصرف ملی
eats	مصرف کردن
spend	مصرف کردن
transitory consumption	مصرف گذرا
consumed	مصرف کردن
to use up	مصرف کردن
consumes	مصرف کردن
irrigation consumption	مصرف ابیاری
internal power	مصرف داخلی
industrial consumption	مصرف صنعتی
internal consumption	مصرف داخلی
consume	مصرف کردن
mass consumption	مصرف انبوه
inconsumable	مصرف نکردنی
throw away	چیز بی مصرف