Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
unclaimed
مطالبه نشده
Search result with all words
unasked
مطالبه نشده ناپرسیده
Other Matches
claim for indemnification
ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
trover
دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
unpremediated
پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
undisciplined
تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
unbaoked
سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unbroke
رام نشده سوقان گیری نشده
uncommitted
غیر متعهد نشده تعهد نشده
unresolved
تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked
نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unborn
هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
unobligated
اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
inconsummate
تکمیل نشده انجام نشده
unsought
جستجو نشده کشف نشده
untried
امتحان نشده محاکمه نشده
irredenta
انجام نشده جبران نشده
uncharged
محسوب نشده رسمامتهم نشده
unset
جایگزین نشده جاانداخته نشده
unsifted
الک نشده رسیدگی نشده
unredeemed
جبران نشده سبک نشده
undirected
رهبری نشده راهنمایی نشده
unasked
خواسته نشده پرسیده نشده
unintended saving
پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
claims
مطالبه
demand
مطالبه
claimed
مطالبه
demanded
مطالبه
demands
مطالبه
claim
مطالبه
claiming
مطالبه
omittance is no quit tance
مطالبه نکردن
claimable
قابل مطالبه
demandable
قابل مطالبه
demands
درخواست مطالبه
demands
مطالبه کردن
undercharge
کم مطالبه کردن از
demanded
مطالبه کردن
demand
درخواست مطالبه
exaction
مطالبه بزور
exactable
قابل مطالبه
demand
مطالبه کردن
demander
مطالبه کننده
demand note
مطالبه نامه
demanded
درخواست مطالبه
energy demand
مطالبه انرژی
demanded
<adj.>
<past-p.>
مطالبه شده
charges
مطالبه بها
to call in
مطالبه کردن
claimant
مطالبه کننده
claimed
مطالبه کردن
claims
مطالبه کردن
charge
مطالبه بها
claiming
مطالبه کردن
claim
مطالبه کردن
claimed
<adj.>
<past-p.>
مطالبه شده
asked
<adj.>
<past-p.>
مطالبه شده
exigible
خواستنی مطالبه کردنی
exact
بزور مطالبه کردن
to make a demand on somebody
مطالبه کردن از کسی
exacted
بزور مطالبه کردن
exacts
بزور مطالبه کردن
claim guarantee form
مطالبه پرداخت ضمانتنامه
claim under a guarantee
مطالبه تحت ضمانتنامه
demand
مطالبه تقاضا کردن
demanded
مطالبه تقاضا کردن
demands
مطالبه تقاضا کردن
exacted
عین به زور مطالبه کردن
exact
عین به زور مطالبه کردن
buyer's option to duble
مقداربیشتری از مبیع مطالبه کند
time deposits
مطالبه نقدی موجل از بانک
exacts
عین به زور مطالبه کردن
incomplete
انجام نشده پر نشده
unintended investment
سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
pray in aid
دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
seller's option to duble
از مقدار مبیع کم یا ثمن بیشتری مطالبه کند
property in action
مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
things in action
اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
use and occupation
عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
exigible
قابل مطالبه قابل پرداخت
unbowed
خم نشده
uncharged
پر نشده
unabated
کاسته نشده
unaccommodated
فراهم نشده
uncut
از هم جدا نشده
roughdry
اطو نشده
unquestioned
استنتاق نشده
unpublished
نشر نشده
unbacked
رام نشده
unaccomplished
انجام نشده
unguarded
حراست نشده
unguarded
حساب نشده
Before it is too late. While there is stI'll time.
تا دیر نشده
unpublished
چاپ نشده
unsung
خوانده نشده
unsung
سروده نشده
unsung
ستایش نشده
uncut
قطع نشده
uncut
بریده نشده
unalloyed
الیاژ نشده
unbidden
دعوت نشده
undisturbed
مختل نشده
unpaid
پرداخت نشده
unreconstructed
بازسازی نشده
the date was not specified
نشده بود
uninvited
دعوت نشده
unquestioned
بحث نشده
uncontrolled
کنترل نشده
uncontrolled
مهار نشده
haggard
رام نشده
unfulfilled
اجرا نشده
unfulfilled
انجام نشده
uncommitted
تقبل نشده
unquestioned
بررسی نشده
unabridged
تلخیص نشده
unabridged
کوتاه نشده
unchanged
عوض نشده
unsought
کاوش نشده
tenantless
اشغال نشده
unexploded
منفجر نشده
undisiplined
تربیت نشده
unpolished
پرداخت نشده
unpremediated
تصور نشده
undirected
هدایت نشده
custom uncleared
ترخیص نشده
non switched line
خط گزینه نشده
undefined
تعریف نشده
unleached
سفید نشده
unlicked
لیسیده نشده
intemerate
بی ناموس نشده
increate
افریده نشده
inedited
منتشر نشده
inedited
چاپ نشده
in sheets
صحافی نشده
in quires
صحافی نشده
imperforate
منگنه نشده
inextinct
نیست نشده
unspotted
ننگین نشده
unnormalized
هنجار نشده
innascible
زایده نشده
undeeded
در سندقید نشده
uncoditioned
شرط نشده
autochthonous
جابجا نشده
unworn
کهنه نشده
unworn
استعمال نشده
wound less
زخمی نشده
unasked
سوال نشده
unconnected
وصل نشده
unseen
مکشوف نشده
unseen
مشاهده نشده
sightless
دیده نشده
unearned
کسب نشده
uncircumcised
ختنه نشده
unwashed
شسته نشده
unthickened
تغلیظ نشده
unsaturate
اشباع نشده
unsaturated
اشباع نشده
unsaved
پس انداز نشده
unset
ثابت نشده
uncoditioned
قطعی نشده
unshod
نعل نشده
uncleared
ترخیص نشده
unsight
دیده نشده
unsocialized
اجتماعی نشده
unstudied
مطالعه نشده
unbowed
سر کوب نشده
unattached
اعزام نشده
unevaluated
<adj.>
بازرسی نشده
unevaluated
<adj.>
ارزیابی نشده
unread
خوانده نشده
unexamined
<adj.>
ارزیابی نشده
uninspected
<adj.>
ارزیابی نشده
untested
<adj.>
ارزیابی نشده
unaudited
<adj.>
ممیزی نشده
unchecked
<adj.>
ممیزی نشده
unevaluated
<adj.>
ممیزی نشده
unexamined
<adj.>
ممیزی نشده
uninspected
<adj.>
ممیزی نشده
untested
<adj.>
ممیزی نشده
unexamined
<adj.>
تست نشده
virgin
استفاده نشده
unchecked
<adj.>
ارزیابی نشده
virgins
استفاده نشده
unexamined
<adj.>
بازرسی نشده
uninspected
<adj.>
بازرسی نشده
untested
<adj.>
بازرسی نشده
unoccupied
اشغال نشده
vacant
اشغال نشده
unaudited
<adj.>
امتحان نشده
unchecked
<adj.>
امتحان نشده
unevaluated
<adj.>
امتحان نشده
uncounted
شمرده نشده
unexamined
<adj.>
امتحان نشده
uninspected
<adj.>
امتحان نشده
untested
<adj.>
امتحان نشده
unaudited
<adj.>
ارزیابی نشده
unverified
<adj.>
تست نشده
inviolate
نقض نشده
unverified
<adj.>
بازرسی نشده
unverified
<adj.>
امتحان نشده
unverified
<adj.>
ارزیابی نشده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com