Total search result: 176 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
feasibility study |
مطالعه امکانپذیری |
|
|
Other Matches |
|
feasibility |
امکانپذیری |
viability |
امکانپذیری |
feasability study |
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری |
karyosystematice |
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد |
perusal |
مطالعه |
studies |
مطالعه |
off hand |
بی مطالعه |
offhanded |
بی مطالعه |
offhandedly |
بی مطالعه |
reading |
مطالعه |
study |
مطالعه |
etude |
مطالعه |
studying |
مطالعه |
extemporarily |
بی مطالعه |
extemporal |
بی مطالعه |
readings |
مطالعه |
system study |
مطالعه سیستم |
unstudied |
مطالعه نشده |
lucubration |
مطالعه سخت |
study habits |
عادتهای مطالعه |
praxeology |
مطالعه رفتارانسان |
portable standard |
چراغ مطالعه |
studied |
از روی مطالعه |
motion study |
مطالعه ی حرکت |
at sight |
بی مطالعه قبلی |
explore |
مطالعه کردن |
investigate |
مطالعه کردن |
inspect |
مطالعه کردن |
scrutinize |
مطالعه کردن |
impromptu |
بی مطالعه تصنیف |
study |
مطالعه کردن |
evaluate |
مطالعه کردن |
studios |
اطاق مطالعه |
bolt [examine] |
مطالعه کردن |
check |
مطالعه کردن |
dissect [analyse] |
مطالعه کردن |
assay |
مطالعه کردن |
survey |
مطالعه مجمل |
surveyed |
مطالعه مجمل |
surveys |
مطالعه مجمل |
survey |
مطالعه کردن |
studio |
اطاق مطالعه |
examine |
مطالعه کردن |
analyse [British] |
مطالعه کردن |
analyze [American] |
مطالعه کردن |
look into |
مطالعه کردن |
enquire into |
مطالعه کردن |
determine |
مطالعه کردن |
geologic survey |
مطالعه زمین شناسی |
subject |
مبحث موضوع مطالعه |
feasibility study |
مطالعه امکان سنجی |
metallography |
مطالعه الیاژهای فلزی |
myrmecologyt |
مطالعه علمی مورچگان |
cella |
[اتاق مطالعه ی راهبها] |
teppetology |
مطالعه ریشه ای فرش |
to study out |
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن |
teleology |
مطالعه حکمت غایی |
self study |
مطالعه پیش خود |
psychognosy |
مطالعه عمیق روانی |
psychognosis |
مطالعه عمیق روانی |
to pore [over; on] |
به مطالعه دقیق پرداختن |
criminology |
مطالعه علمی جرم |
thought out |
سنجیده مطالعه شده |
sub judice |
مورد مطالعه دادگاه |
well read |
اهل مطالعه و تحقیق |
subjected |
مبحث موضوع مطالعه |
subjecting |
مبحث موضوع مطالعه |
subjects |
مبحث موضوع مطالعه |
demography |
مطالعه مهاجرت جمعیت |
ethnography |
مطالعه علمی نژادها |
thought-out |
سنجیده مطالعه شده |
analyzes |
جزئیات را مطالعه کردن |
analyzing |
جزئیات را مطالعه کردن |
analyzed |
جزئیات را مطالعه کردن |
analysing |
جزئیات را مطالعه کردن |
analyses |
جزئیات را مطالعه کردن |
analysed |
جزئیات را مطالعه کردن |
analyse |
جزئیات را مطالعه کردن |
well-read |
اهل مطالعه و تحقیق |
toponymy |
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط |
reconsiders |
مجددا درامری مطالعه کردن |
reconsidering |
مجددا درامری مطالعه کردن |
rheological <adj.> |
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده |
sinology |
مطالعه ادبیات ورسوم چین |
methods of economic study |
روشهای مطالعه علم اقتصاد |
ethnology |
علم مطالعه نژادها و اقوام |
studies |
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه |
adjustable lamp |
چراغ مطالعه قابل تنظیم |
reconsidered |
مجددا درامری مطالعه کردن |
extemporised |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
extemporises |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
extemporising |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
extemporize |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
extemporized |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
optics |
علم مطالعه در خواص نور |
geopolitics |
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی |
extemporizes |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
extemporizing |
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن |
sight-read |
بدون مطالعه قبلی خواندن |
sight-reading |
بدون مطالعه قبلی خواندن |
sight-reads |
بدون مطالعه قبلی خواندن |
reconsider |
مجددا درامری مطالعه کردن |
to make a study of something |
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن |
study |
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه |
faunist |
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند |
sight read |
بدون مطالعه قبلی خواندن |
humanist |
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی |
articulated machine lamp |
چراغ مطالعه با گردن تاشو |
flexible arm lamp |
چراغ مطالعه قابل انعطاف |
studying |
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه |
consumer research |
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان |
gastroenterology |
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان |
income and expenditure approach |
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان |
angiology |
مطالعه عروق خونی و لنفی |
integrate circuit technology |
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی |
capability study |
مطالعه امکان انجام کار |
geophysical survey |
مطالعه خواص فیزیکی زمین |
semitics |
مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی |
skimmer |
الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی |
symbology |
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی |
theogony |
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان |
to poreone's eyes out |
چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن |
endocrinology |
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی |
protohistory |
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان |
geologize |
مطالعه علم زمین شناسی کردن |
commodity approach |
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف |
Ekistics |
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی] |
theogonic |
وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان |
booklore |
علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب |
bookworms |
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد |
She laid the book aside . |
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد) |
crystallography |
کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور |
bookworm |
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد |
dysgenics |
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی |
speleology |
مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی |
group dynamics |
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری |
glottochronology |
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف |
helminthology |
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی |
Ergonomics |
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی] |
mock up |
مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش |
bioastronautics |
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات |
pragmatics |
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها |
morphophonemics |
مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه |
gestalt psychology |
مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی |
ideologist |
ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند |
epizoology |
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی |
epizootiology |
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی |
epizootology |
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی |
impromptu |
کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن |
dendrochronology |
دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان |
input output analysis |
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد |
casework |
مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان |
After dinner he likes to retire to his study. |
پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند. |
structuralism |
بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد |
historcicism |
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود |
geopolitic |
علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند |
cybernetics |
مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی |
functional distribution |
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع |
psychbiology |
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی |
harmonics |
مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها |
premeditate |
قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن |
market research |
تحقیقات درخصوص بازار مطالعه وضعیت بازار |
immunogenetics |
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی |
pteridology |
مطالعه علمی سرخس ها سرخس شناسی |
bionics |
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی |
conciliates |
ارام کردن مطالعه کردن |
conciliate |
ارام کردن مطالعه کردن |
conciliating |
ارام کردن مطالعه کردن |
conciliated |
ارام کردن مطالعه کردن |
cogitator |
اندیشه کننده مطالعه کننده |
studying |
تحصیل کردن مطالعه کردن |
studies |
تحصیل کردن مطالعه کردن |
study |
تحصیل کردن مطالعه کردن |
fragment |
[فرشی که در طول زمان بصورت تکه تکه درآمده باشد. باستان شناسان با مطالعه همین تکه ها عمر فرش، قدمت رنگرزی، نوع طرح و محل بافت را ارزیابی می کنند.] |
feasibility study |
مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار |