Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
teleology
مطالعه حکمت غایی
Other Matches
teleology
حکمت علل غایی
feasability study
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
extreme
حد غایی
ultimate
غایی
ultimata
غایی
ultimatums
غایی
ultimatum
غایی
finals
غایی
final
غایی
thing in itself
حقیقت غایی
period
نتیجه غایی
periods
نتیجه غایی
ultimate
غایی بازپسین
final
غایی قطعی
ultimacy
حالت غایی
ultimaratio
نتیجه غایی
finals
غایی قطعی
telic
متضمن نتیجه غایی
philosophy
حکمت
metaphsics
حکمت
philosophies
حکمت
luting
گل حکمت
wisdom
حکمت
physicism
حکمت مادی
theology
حکمت الهی
theosophy
حکمت الهی
mottoes
اندرز حکمت
mottos
اندرز حکمت
pythagoreanism
حکمت فیثاغورثی
wise saying
پند حکمت
saying
پند حکمت
sayings
پند حکمت
kant
حکمت کنت
doctrines
اصول حکمت
doctrine
اصول حکمت
motto
اندرز حکمت
to suck eggs
بلقمان حکمت اموختن
philosophically
ازراه حکمت دوستی
metempirics
حکمت ماورای مشهودات
socratic
پیرو حکمت سقراط
academic
طرفدار حکمت و فلسفه افلاطون
to pretend to wisdom
دعوی عقل یا حکمت کردن
don't teach your grandmother to suck the eggs
<idiom>
لقمان را حکمت آموختن خطاست
physico theology
حکمت الهی موافق اصول طبیعی
nescience
اعتقاد باینکه حقایق غایی را نمیتوان بوسیله قیاس عقلانی فکر درک نمود
studying
مطالعه
study
مطالعه
studies
مطالعه
etude
مطالعه
perusal
مطالعه
extemporarily
بی مطالعه
extemporal
بی مطالعه
offhandedly
بی مطالعه
offhanded
بی مطالعه
off hand
بی مطالعه
readings
مطالعه
reading
مطالعه
portable standard
چراغ مطالعه
praxeology
مطالعه رفتارانسان
feasibility study
مطالعه امکانپذیری
unstudied
مطالعه نشده
at sight
بی مطالعه قبلی
motion study
مطالعه ی حرکت
study habits
عادتهای مطالعه
system study
مطالعه سیستم
lucubration
مطالعه سخت
studied
از روی مطالعه
investigate
مطالعه کردن
analyse
[British]
مطالعه کردن
analyze
[American]
مطالعه کردن
assay
مطالعه کردن
dissect
[analyse]
مطالعه کردن
look into
مطالعه کردن
study
مطالعه کردن
evaluate
مطالعه کردن
bolt
[examine]
مطالعه کردن
check
مطالعه کردن
enquire into
مطالعه کردن
examine
مطالعه کردن
inspect
مطالعه کردن
impromptu
بی مطالعه تصنیف
scrutinize
مطالعه کردن
survey
مطالعه کردن
survey
مطالعه مجمل
surveyed
مطالعه مجمل
surveys
مطالعه مجمل
explore
مطالعه کردن
determine
مطالعه کردن
studio
اطاق مطالعه
studios
اطاق مطالعه
analyzes
جزئیات را مطالعه کردن
self study
مطالعه پیش خود
metallography
مطالعه الیاژهای فلزی
geologic survey
مطالعه زمین شناسی
psychognosis
مطالعه عمیق روانی
analyse
جزئیات را مطالعه کردن
feasibility study
مطالعه امکان سنجی
analyzing
جزئیات را مطالعه کردن
analysed
جزئیات را مطالعه کردن
analyses
جزئیات را مطالعه کردن
psychognosy
مطالعه عمیق روانی
analysing
جزئیات را مطالعه کردن
well read
اهل مطالعه و تحقیق
myrmecologyt
مطالعه علمی مورچگان
analyzed
جزئیات را مطالعه کردن
well-read
اهل مطالعه و تحقیق
to study out
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
subject
مبحث موضوع مطالعه
subjected
مبحث موضوع مطالعه
subjecting
مبحث موضوع مطالعه
demography
مطالعه مهاجرت جمعیت
ethnography
مطالعه علمی نژادها
criminology
مطالعه علمی جرم
to pore
[over; on]
به مطالعه دقیق پرداختن
sub judice
مورد مطالعه دادگاه
cella
[اتاق مطالعه ی راهبها]
teppetology
مطالعه ریشه ای فرش
subjects
مبحث موضوع مطالعه
thought-out
سنجیده مطالعه شده
thought out
سنجیده مطالعه شده
methods of economic study
روشهای مطالعه علم اقتصاد
toponymy
مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
to make a study of something
چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
sinology
مطالعه ادبیات ورسوم چین
adjustable lamp
چراغ مطالعه قابل تنظیم
rheological
<adj.>
علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
geopolitics
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
reconsidered
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsiders
مجددا درامری مطالعه کردن
ethnology
علم مطالعه نژادها و اقوام
studies
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
studying
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
humanist
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
angiology
مطالعه عروق خونی و لنفی
articulated machine lamp
چراغ مطالعه با گردن تاشو
capability study
مطالعه امکان انجام کار
consumer research
مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
reconsider
مجددا درامری مطالعه کردن
sight-reads
بدون مطالعه قبلی خواندن
optics
علم مطالعه در خواص نور
extemporised
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporises
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizing
بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sight read
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-read
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reading
بدون مطالعه قبلی خواندن
study
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
faunist
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
income and expenditure approach
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
gastroenterology
مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
flexible arm lamp
چراغ مطالعه قابل انعطاف
geophysical survey
مطالعه خواص فیزیکی زمین
integrate circuit technology
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
to poreone's eyes out
چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
commodity approach
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
semitics
مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
skimmer
الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
Ekistics
[دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
protohistory
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
endocrinology
علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
theogony
مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
symbology
مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
geologize
مطالعه علم زمین شناسی کردن
theogonic
وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
glottochronology
مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
She laid the book aside .
کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
crystallography
کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
helminthology
مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
dysgenics
مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
bookworm
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
booklore
علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
speleology
مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
bookworms
کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
pragmatics
مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
Ergonomics
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
bioastronautics
مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
mock up
مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
ideologist
ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
morphophonemics
مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
gestalt psychology
مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
epizootology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
impromptu
کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
epizootiology
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
input output analysis
تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
casework
مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
After dinner he likes to retire to his study.
پس از شام او
[مرد]
دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
dendrochronology
دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
structuralism
بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
historcicism
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
cybernetics
مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
geopolitic
علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
functional distribution
توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com