English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
gracious مطبوع دارای لطف
Other Matches
toothsome مطبوع
palatably مطبوع
proper مطبوع
scrumptious مطبوع
dainty مطبوع
douce مطبوع
graceful مطبوع
sapid مطبوع
publishment مطبوع
love some مطبوع
handsome مطبوع
honeyed مطبوع لطیف
exquisite دلپسند مطبوع
placable مطبوع مهربان
seasoning مطبوع کننده
agreeable مطبوع بشاش
graceful degradation تنزل مطبوع
agreeably بطور مطبوع
air conditioning تهویه مطبوع
sweet مطبوع نوشین
sightly مطبوع نظر
pleasantly بطور مطبوع
palatable مطبوع به ذائقه
lief گرانبها مطبوع
savoury مطبوع طبع
pleasantest خرم مطبوع
pleasanter خرم مطبوع
pleasant خرم مطبوع
ambrosial بسیار مطبوع
sweetest مطبوع نوشین
handsomely بطور مطبوع
sweeter مطبوع نوشین
air-conditioners دستگاه تهویه مطبوع
air-conditioner دستگاه تهویه مطبوع
air conditioner دستگاه تهویه مطبوع
fun مطبوع شوخی کردن
pleasance ادب مطبوع بودن
air conditioning plant تاسیسات تهویه مطبوع
savory خوش طعم مطبوع طبع
to be congenial to somebody [things] برای کسی مطبوع بودن [اشیا]
Is there air conditioning? آیا تهویه مطبوع وجود دارد؟
conceit [بافت عجیب و مطبوع گلکاری باغچه]
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate دارای مو
fraught with دارای
three-legged دارای سه پا
footy دارای پا
three legged دارای سه پا
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
odoriferous دارای بو
trilinear دارای سه خط
myrrhic دارای بوی مر
myrrhy دارای بوی مر
synonymous دارای ترادف
synonymous دارای تشابه
deficient دارای کمبود
portentous دارای فال بد
of that ilk دارای همان جا
nucleate دارای هسته
redundant دارای اطناب
nitrous دارای شوره
energetic دارای انرژی
legitimate دارای حق مشروع
staminate دارای جرثومه نر
deadbeats دارای سکون
stilted دارای چوب پا
stannic دارای قلع
multilineal دارای چندین خط
straight line دارای خط مستقیم
salaried دارای حقوق
monandrous دارای یک شوهر
squibs دارای صدای فش فش
squib دارای صدای فش فش
formal دارای فکر
strontic دارای استرونیوم
miasmatic دارای دمه بد بو
sulfureous دارای گوگرد
miasmal دارای دمه بد بو
splash دارای ترشح
monoclinal دارای یک شیب
prerogatives دارای حق ویژه
multiflorous دارای بیش از سه گل
monometallic دارای یک فلز
multifid دارای چندشکاف
muciferous دارای مخاط
monopetalous دارای یک گلبرگ
melodious دارای ملودی
stannous دارای قلع
melodic دارای ملودی
low-spirited دارای روحیه بد
low spirited دارای روحیه بد
prerogative دارای حق ویژه
splashes دارای ترشح
reboant دارای واکنش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
short range دارای برد کم
shelterer دارای حفاظ
backed دارای پشت
equivocal دارای دومعنی
shoaly دارای جاهای کم اب
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
short-range دارای برد کم
sexagenary دارای سن 06 تا96
handy <adj.> دارای مزیت
reversioner دارای حق رجوع
rugose دارای رکه
rattly دارای صدای تق تق
sabulous دارای شن ریزه
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
self abnegating دارای کف نفس
rifled دارای خان
pulsant دارای تپش
pre emptive دارای حق شفعه
monatomic دارای یک جوهرفرد
legitimates دارای حق مشروع
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
petiolate دارای دمگل
weighted دارای وزن
pelliculate دارای پوسته
papillose دارای برامدگی
palmy دارای نخل
legitimated دارای حق مشروع
overbusy دارای کارزیاد
pinnular دارای برگچه
pinnular دارای بالچه
legitimating دارای حق مشروع
silicifoeous دارای در کوهی
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
social minded دارای افکاراجتماعی
sonant دارای اهنگ
spiriferous دارای عضومارپیچی
spirituous دارای الکل
splashy دارای ترشح
flabby دارای عضلات شل
rectilinear دارای مسیرمستقیم
deadbeat دارای سکون
foliolate دارای برگچه
azotic دارای ازت
entitative دارای وجودخارجی
basined دارای ابگیر
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
dyslogistic دارای خاطرات بد
double tongued دارای دوقول
dolose دارای قصدجرم
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
aulait دارای شیر
artiodactylous دارای سم شکافته
adamantean دارای تلئلو
floaty دارای اب نشین کم
aluminous دارای زاج
binucleate دارای دو هسته
amphibolic دارای دو معنی
fibrinous دارای مودلیفی
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
far reaching دارای اثرزیاد
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
binuclear دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
bipartite دارای دوقسمت
calcic دارای اهک
diandrous دارای دوپرچم
capitated دارای سرمجزا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com