Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 108 (2 milliseconds)
English
Persian
differential equations
معادلات مشتق
Other Matches
structural form
شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
hamilton's equations of motion
معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
field equation
معادلات میدان
euler equations
معادلات اولر
errors in equations
خطا در معادلات
equations of motion
معادلات حرکت
quadratic equation
معادلات درجه دو
recursive equations
معادلات تکراری
differential equations
معادلات دیفرانسیل
independent equations
معادلات مستقل
simultaneous equations
معادلات همزمانی
lagrange's equation
معادلات لاگرانژ
simultaneous equation system
نظام معادلات همزمانی
partial differential equation
معادلات دیفرانسیل جزئی
lagrange's equations of motion
معادلات حرکت لاگرانژ
partial regression equation
معادلات رگرسیون سهمی
quadratics
مبحث معادلات درجه دوم
system of linear equations
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
linear system
[system of linear equations]
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
newton raphson
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
three stage least squares method
روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
offshoot
مشتق
offshoots
مشتق
derivative
مشتق
derivatives
مشتق
parasyntetic
مشتق
formant
مشتق
anti derivative
ضد مشتق
paronym
مشتق
paronymous
مشتق
parial derivative
مشتق جزئی
spiritous
مشتق ازالکل
diphyletic
مشتق از دو نیا
silicic
مشتق از سیلیس
differentiator
مشتق گیر
second derivative
مشتق دوم
autologous
مشتق از خود
derived field
فیلد مشتق
parasyntetic
مشتق و مرکب
to d. itself
مشتق شدن
differentiate
مشتق گرفتن
denominator
مشتق کننده
differentiation
مشتق گیری
deriving
مشتق شده از
deriving
مشتق کردن
derives
مشتق شده از
derives
مشتق کردن
derive
مشتق شده از
derive
مشتق کردن
branches
مشتق شدن
branch
مشتق شدن
differentiates
مشتق گرفتن
calcic
مشتق ازاهک
formative
کلمه مشتق
derivations
مشتق گیری
derivation
مشتق گیری
denominators
مشتق کننده
differentiating
مشتق گرفتن
partial derivative
مشتق پاره ای
[ریاضی]
Y'
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
Y prime
مشتق ایگرگ
[ریاضی]
patronymic
مشتق از نام پدر
romanesque
مشتق از زبان لاتین
partial derivative
مشتق جزیی
[ریاضی]
second derivative
مشتق مرتبه دوم
deverbative
مشتق شده از فعل
derived demand
تقاضای مشتق شده
analysis
مشتق وتابع اولیه
adscititious
مشتق از عامل خارجی
differentiable function
تابع مشتق پذیر
[ریاضی]
deverbative
بصورت مشتق استعمال شده
differential equation
معادله متغیر مشتق چیزی
derives
نتیجه گرفتن مشتق شدن
deriving
نتیجه گرفتن مشتق شدن
matronymic
اسم مشتق ازطرف مادر
derive
نتیجه گرفتن مشتق شدن
embryonic membrane
ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
potash
کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
chain
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
kiosks
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
kiosk
مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
thallium
عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
denominative
مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه
tartarous
دردی شکل مشتق از درده شراب
adrenal
مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
chains
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
acaro
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
acr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acro
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
aceto
پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
epithelioma
غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
tetr
پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetra
پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
achromat
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
check
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
rhythm-and-blues
نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده
pl/m
زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
differentiator
وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
hash
تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
accumulation
[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
hash
سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
absolute system of units
سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
modula
زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com