Dictiornary-Farsi | معالجه روانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
psychopathy	معالجه روانی


Search result with all words

psychanalyze	بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
Other Matches

electrotherapy	معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
definitive hospitalization	سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
therapy	معالجه
medical	معالجه
medical treatment	معالجه
treatments	معالجه
he received a fire treatment	معالجه شد
treatment	معالجه
healing	معالجه
balneotherapy	معالجه باشستشو
edermical meducation	معالجه جلدی
malpractice	معالجه غلط
pretreatment	معالجه قبلی
rest cure	معالجه با استراحت
radium therapy	معالجه بارادیوم
treament	سلوک معالجه
trichopathy	معالجه ناخوشیهای مو
mechanotherapy	معالجه مکانیکی
emergency treatment	معالجه اضطراری
emergency treatment	معالجه اورژانس
climatotherapy	معالجه با اب وهوا
medicable	قابل معالجه
heliotherapy	معالجه با افتاب
electropathy	معالجه برقی
malpractices	معالجه غلط
iatraliptics	معالجه بامالش
psychiatry	معالجه ناخوشیهای دماغی
orthopathy	معالجه بدون دارو
aerotherapeutics	معالجه بوسیله هوا
chiropody	فن معالجه ودرمان امراض پا
self treatment	معالجه پیش خود
pretreat	قبلا معالجه کردن
diathermy	معالجه بوسیله حرارت
faradization	معالجه باجریان برق
faradism	معالجه باجریان برق
chronic dose	دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
hydropathy	معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
self treatment	معالجه بدون کمک نسخه
physicotherapy	معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
massotherapy	معالجه بوسیله مشت و مال
pyretotherapy	معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
pedicure	معالجه امراض دست وپا
pedicures	معالجه امراض دست وپا
psychotherapy ortherapeutics	معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
correctional treatment	روش معالجه از راه اصلاح رفتار
faradize	بوسیله القای برق معالجه کردن
immunotherapy	معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
roentgenize	بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
phototherapy	معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
hypnotherapy	معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
aromatherapy	معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
orthopaedy	معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
oxygen tent	چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents	چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
helleborism	معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
homeopathy	معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
freedoms	روانی
fluency	روانی
flow	روانی
psychical	روانی
flowed	روانی
volubility	روانی
flows	روانی
psychic	روانی
freedom	روانی
mellifluence	روانی
liquid limit	حد روانی
facility	روانی
fluidity	روانی
subversives	روانی
subversive	روانی
yield point	حد روانی
psychological	روانی
mental	روانی
mental hygiene	بهداشت روانی
physical psychological	تنی- روانی
mental status	وضع روانی
mental test	ازمون روانی
playing the man	بازی روانی
physical psychological	جسمی- روانی
psychiatric disorder	اختلال روانی
mental health	سلامت روانی
psychological test	ازمون روانی
mental economy	اقتصاد روانی
mental health	بهداشت روانی
mental examination	معاینه روانی
neurasthenia	خسته روانی
psychasthenia	ضعف روانی
psychological operations	عملیات روانی
psychological scale	مقیاس روانی
psychological space	فضای روانی
psychomotor	روانی- حرکتی
psychopathy	اختلالات روانی
psychopaysical	روانی- فیزیکی
psychopharmacology	داروشناسی روانی
psychosexual	روانی- جنسی
psychosocial	روانی- اجتماعی
psychosurgery	جراحی روانی
psyho	بیمار روانی
sociopsychological	اجتماعی- روانی
stream of consciousness	تسلسل روانی
supersensible	روحی روانی
versatility	روانی مهارت
psychological field	میدان روانی
psychological factors	عوامل روانی
psychiatric hospital	بیمارستان روانی
psychiatric nurse	پرستار روانی
psychiatric social work	مددکاری روانی
psychic apparatus	دستگاه روانی
psychic blindness	نابینایی روانی
psychic deafness	ناشنوایی روانی
psychic energy	نیروی روانی
psychic secretion	تراوش روانی
psychic trauma	اسیب روانی
psychodiagnosis	تشخیص روانی
psychogenesis	پدیدایی روانی
psychognosis	شناخت روانی
psychograph	نمودار روانی
psycholepsis	افت روانی
psycholepsy	افت روانی
psychological environment	محیط روانی
mental disturbance	اختلال روانی
nervous breakdown	فروباشی روانی
psychological warfare	جنگ روانی
cathexis	تمرکز روانی
cathexis	نیروگذاری روانی
mentally	از نظر روانی
neurosis	اختلال روانی
neuroses	اختلال روانی
sanity	سلامت روانی
psychotherapy	درمان روانی
psychopaths	بیمار روانی
cathexis	انرژی روانی
stress	فشار روانی
flows	روانی سلاست
complex	عقده روانی
psychosis	بیماری روانی
nervous breakdown	بحران روانی
moods	وضع روانی
stressing	فشار روانی
mood	وضع روانی
stresses	فشار روانی
nervous breakdowns	فروباشی روانی
nervous breakdowns	بحران روانی
psychotic	بیمار روانی
analeptic	نیروبخش روانی
ease of style	روانی انشا
complexes	عقده روانی
mental disorder	اختلال روانی
liquid limit	مرز روانی
liquid limit test	ازمون حد روانی
mental conflict	تعارض روانی
psychoanalysis	تحلیل روانی
mental illness	بیماری روانی
mental derangement	اشفتگی روانی
psychiatry	پزشکی روانی
intrapsychic	درون روانی
mental disorder	بیماری روانی
endopsychic	درون روانی
exopsychic	برون روانی
gift of the gab	روانی زبان
psychopath	بیمار روانی
flowed	روانی سلاست
flow	روانی سلاست
fluidity	روانی بیان
mental disease	بیماری روانی
psychopathologist	اسیب شناس روانی
psychopathology	اسیب شناسی روانی
facility	وسیله تسهیل روانی
psychosomatic disease	بیماری روانی- تنی
psychotherapeutic	وابسته بدرمان روانی
reagent	موضوع ازمایش روانی
reflux column	ستون باز روانی
reflux condenser	چگالنده باز روانی
nervous breakdown	درماندگی روانی [پزشکی]
nervous breakdown	ناتوانی روانی [پزشکی]
nervous breakdown	واماندگی روانی [پزشکی]
stressable <adj.>	فشار روانی پذیر
psychopaths	مبتلا بامراض روانی
viscosity	ناروانی کند روانی
phrenology	جمجمه شناسی روانی
psychopath	مبتلا بامراض روانی
to speak with f.	به روانی سخن گفتن
stress	تنش جسمانی- روانی
stresses	تنش جسمانی- روانی
stressing	تنش جسمانی- روانی
psychomotor agitation	بیقراری روانی- حرکتی
mental measurement	اندازه گیری روانی
psychognosis	مطالعه عمیق روانی
psychogalvanic response	پاسخ گالوانیکی- روانی
psychodynamics	پویش شناسی روانی
psychodrama	نقش گزاری روانی
psychodiagnostics	ابزارهای تشخیص روانی
psychic determinism	علیت گرایی روانی
california psychological inventory	پرسشنامه روانی کالیفرنیا
psi ability	توانایی فرا روانی
depth psychology	تجزیه و تحلیل روانی
psychasthenia	خستگی روانی بی تصیمی
mental element of crime	عنصر روانی جرم
psychogalvanic reflex	بازتاب گالوانیکی- روانی

psychopathy

معالجه روانی