English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (40 milliseconds)
English Persian
architect معماری کردن
architects معماری کردن
Search result with all words
jaspe رگه دار کردن [معماری]
jaspe مرمر نما کردن [معماری]
jaspe خالدار کردن [معماری]
Other Matches
Historicism [معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
late-Modern architecture [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
German Order سبک معماری آلمانی [نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
Ionic Order [معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
architecture proper معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
plumb rule خط کش معماری
architectural معماری
architecture معماری
face work معماری
building construction معماری
architectonics فن معماری
Babylonian architecture معماری بابلی
Green architecture معماری سبز
display architecture معماری نمایشی
Greek architecture معماری یونانی
Jesuit architecture معماری مجزایی
Egyptian architecture معماری مصری
Kinetic architecture معماری جنبشی
chinese architecture معماری چینی
monumental architecture معماری با عظمت
Conceptual architecture معماری ادراکی
chiyjah معماری هنری
figurative architecture معماری مشجر
environment architecture معماری محیط
entablature پیشانی در معماری
Islamic architecture معماری اسلامی
Experimental architecture معماری تجربی
egyptian architecture معماری مصری
open architecture معماری باز
Estruscan architecture معماری اتروسکی
chujjah معماری هنری
Cistercian معماری رهبانی
computer architecture معماری کامپیوتر
network architecture معماری شبکه
environment architecture معماری محوطه
Cretan architecture معماری کرتی
achaemenid architecture معماری هخامنشی
earth-work architecture معماری خشتی
defensive architecture معماری نظامی
earth architecture معماری خشتی
interior architecture معماری داخلی
GEAM گروه معماری
architectonic دانش معماری
Assyrian architecture معماری آشوری
landscape architecture معماری طبیعت
order نظام معماری
order سبک معماری
style of architecture سبک معماری
architectural terms اصطلاحات معماری
scutch تیشه معماری
interion architecture معماری داخلی
architecture هنر معماری
architectural وابسته به معماری
Hindoo سبک هندو [معماری]
baroque architecture سبک معماری باروک
Jacobethan احیای معماری جاکوبی
Hindoo سبک شرقی [معماری]
Federal style سبک معماری فدرال
Italianate سبک معماری ایتالیایی
byzantine architecture سبک معماری بیزانسی
Fantastic architecture معماری غیر عادی
Bassae Order [معماری یونی یونان]
ordonnance فرمان سبک معماری
Gothic سبک معماری گوتیک
lodge-books کتاب مقررات معماری
bit slice processor روش معماری ریزپردازنده ها
landscape architecture معماری محوطه سازی
systems network architecture معماری شبکه سیستم ها
gorgerian [سر گلویی ستون] [معماری]
architecture سبک معماری مهرازی
arabian معماری با منشا اسلامی
ecological architecture معماری بوم شناختی
landscape architecture معماری ارایش زمین
buddhist architecture سبک معماری بودائی
Doric Order سبک معماری دوریک
colonial معماری کوچ نشینی
systems application architecture معماری کاربردی سیستم ها
ring topology معماری شبکه که هر گره
herring bone معماری یا طرح چپ و راست
Coptic architecture معماری مسیحیان مصر
Orinthian Order معماری کلاسیک [در یونان و رم]
contextual architecture معماری بافت گرایی
French Order سبک معماری فرانسوی
charsu چارسو [معماری اسلامی]
saa معماری کاربردی سیستم ها
interrupted [عناصر معماری منقطع]
doric بسبک معماری قدیم یونان
Industrial Architecture معماری خانه های صنعتی
languet [تزئینات زبانه ای شکل] [معماری]
Giant Order شیوه غول ستونی [معماری]
hanging-buttress [پشت بند نگهدارنده] [معماری]
High Gothic [معماری سبک گوتیک در آلمان]
horseshoe [قوس نعلی شکل] [معماری]
EDAW شرکت معماری مناظر طبیعی
gavel [سه گوشی کنار شیروانی] [معماری]
axonometric projection طرح های هندسی [معماری]
Early Christian architecture سبک معماری دوران مسیحیت
gorge-cornice ربع گرد بزرگ [معماری]
Corporate Modernism سبک معماری بین المللی مدرن
chinioserie سبک معماری ویا هنر چینی
modillion تزئینات معماری روی قرنیس ساختمان
Elizabethan architecture معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
grapevine [تزئینی به شکل درخت انگور] [معماری]
corbeille [معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
corbeil [معماری شبیه سبدی با تزئینات گل و میوه]
extended industry standard architecture معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
architectonic مربوط به فن معماری یاساختمان اثر ادبی
biotecture [معماری تاثیر گرفته از زیست شناسی]
CIAM همایش بین المللی معماری مدرن
acanthus leaf معماری بصورت دندانه برگ کنگری
Deinocrates [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
sna Architecture SystemsNetwork معماری شبکه سیستم ها
eisa معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
Ethiopian architecture معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
Ersatz architecture [معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
Biedermeier [سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
backsteingotit [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
Aztec architecture معماری آزتکی [مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
lion [حکاکی سر شیر در معماری کلاسیک بخصوص در کتیبه ها]
Dravidian architecture [معماری مرسوم در قسمت شبه قاره هند]
Hirsau style [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
abstract representation [ترکیب معماری پست مدرنیسم و نوگرایی جدید]
Indian style [سبک معماری هندی متاثر از فرهنگ غربی]
Genius Loci نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
Edwardian معماری دوران ادوارد اول و دوم وسوم
Gibbs surround [معماری نواری اطراف چارچوب در، طاقچه و پنجره]
laceria [نقش های منظم در کنار یکدیگر] [معماری اسلامی]
cyclopean [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
point style شیوه معماری که نشان برجسته ان طاقهای نوک تیزاست
guilloche [تزئینات کلاسیک با نوار یا قیان به هم تابیده شده] [معماری]
NetView معماری مدیریت شبکه توسعه یافته توسط IBM
flamboyant زرق وبرق دار وابسته به مکتب معماری گوتیگ
abutment [ساختار جامدی که فشار قوس یا شمع بر آن است.] [معماری]
Glasgow School [نامی برای معماری ها و طراحی های همزمان در گلاسکو]
Floreale [سبک تزئینات منزل در معماری هنر نوی ایتالیا]
articulation [ترکیب معماری در عناصر و قسمت های مختلف ساختمان]
hypotrachelion [um] [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
daedalus نام معماری که ساختمان پرپیچ و خم جزیره کرت را ساخت
Analogical architecture [معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
abuse [خطاهای داده شده در شکل های معماری کلاسیک]
gablet [سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]
Industrialized building [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
Desornamentado [سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
Georgian architecture معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
encarpus [در معماری کلاسیک آراستن تمثیل ها بوسیله هلال گل، میوه و برگ]
Lous quatorze [سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
Gothick [استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم] [معماری]
action architecture [معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
Galilee [هشتی ورودی کلیسا بین نمای داخلی و خارجی رواق] [معماری]
MISD معماری کامپیوتر موازی که یک AW و باس داده با تعدادی واحد کنترل دارد
Lous quinze [سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
grotesque [تصاویر با مناظر عجیب و غریب معمولا در سرداب ها استفاده می شود.] [معماری]
ISO/OSI model معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
Cinquecento [واژه ای که در قرن شانزدهم ایتالیا در هنر و معماری رنسانس بکار می رفته است.]
multiple معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
castle style [نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
Greek Revival [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
driven معماری کامپیوتر که دستورات یک بار اجرا می شوند و ترتیب کنترل دریافت میشود
Hispano-Moresque [سبک معماری ساختمان های شمال آفریقا در صده هشت تا پانزده میلادی]
High Renaissance [سبک معماری دوره رنسانس تا تجدد هنری و ادبی ایتالیا در قرن شانزد میلادی]
SIMD معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
dou [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
macdraw معماری مهندسی یانقشه کشان و متخصصین مشابه در هنرهای گرافیکی طراحی شده است
sdlc معماری شبکه سیستمهای IBM استفاده میشود و میزان ارسال داده سنکرون را مشخص میکند
International Modern [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
Cinoiserie [سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
Gigantic Order [شیوه ستون سازی توسکاری همراه با شیوه غول ستونی] [معماری]
baroque وابسته به سبک معماری در قرن هیجدهم سبک بیقاعده وناموزون موسیقی
a chromatic [معماری بدون رنگ یعنی تنها با رنگ سیاه و سفید با آلروماتیک]
chateau style [سبک معماری قرن نوزدهم فرانسه که ترکیب سبک های گوتیک و رنسانس بود.]
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
accumulation [مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
MIMD معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
Gothic زبان گوتیک سبک معماری گوتیک
anglo-saxon architecture [معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
Calvinist austerity [معماری قرن بیست و بیست و یک بخصوص در هلند از مشخصه های آن تیرهایی با لبه های تیز و سخت بوده است.]
synchronous پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
angle-leaf [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
historic character [شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
multiple معماری کامپیوتر که از باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و باس کندتر بین CPU و رسانه جانبی استفاده میکند
multi bus system معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
invert معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverts معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
to let somebody treat you like a doormat <idiom> با کسی خیلی بد رفتار کردن [اصطلاح] [ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
capture اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
captures اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
countervial خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
capturing اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
challengo ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verifying مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verified مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
shoot جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
foster تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoots جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com