English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (5 milliseconds)
English Persian
core مغز ودرون هرچیزی
cores مغز ودرون هرچیزی
Other Matches
aught هرچیزی
palms کف هرچیزی پهنه
crowns بالای هرچیزی
palm کف هرچیزی پهنه
crown بالای هرچیزی
loose end انتهای شل هرچیزی
loose ends انتهای شل هرچیزی
spools هرچیزی شبیه قرقره
buttoning هرچیزی شبیه دکمه
rind پوسته بیرونی هرچیزی
buttoned هرچیزی شبیه دکمه
button هرچیزی شبیه دکمه
rinds پوسته بیرونی هرچیزی
spool هرچیزی شبیه قرقره
blade هرچیزی شبیه تیغه
steelyard هرچیزی شبیه قپان
rattail هرچیزی شبیه دم موش
petticoats هرچیزی شبیه شلیته
petticoat هرچیزی شبیه شلیته
shoulders هرچیزی شبیه شانه
shouldering هرچیزی شبیه شانه
shouldered هرچیزی شبیه شانه
shoulder هرچیزی شبیه شانه
sheeting هرچیزی بشکل ورقه
w هرچیزی بشکل حرف w
spindles هرچیزی شبیه دوک
knife-edges لبه تیز هرچیزی
knife-edge لبه تیز هرچیزی
nates هرچیزی شبیه کفل
spindle هرچیزی شبیه دوک
knife edge لبه تیز هرچیزی
broadside سطح پهن هرچیزی
broadsides سطح پهن هرچیزی
boat کرجی هرچیزی شبیه قایق
boats کرجی هرچیزی شبیه قایق
blazing star هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
bonnets کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
backboard تخته یا صفحهء پشت هرچیزی
blinds هرچیزی که مانع عبورنور شود
blinded هرچیزی که مانع عبورنور شود
blind هرچیزی که مانع عبورنور شود
bolus قطعه کوچک وگردی از هرچیزی
facture عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
crumbs هرچیزی شبیه خرده نان
crumb هرچیزی شبیه خرده نان
bonnet کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
insignia علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
world is one's oyster <idiom> هرکس هرچیزی را میتواند بدست بیاورد
what have you <idiom> هرچیزی که شخص میخواهد و دوست دارد
anathema هرچیزی که مورد لعن واقع شود
stirrups هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrup هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
bond عهد ومیثاق هرچیزی که شخص رامقیدسازد
insigne علائم ونشانهای مشخص کننده هرچیزی
in the clear <idiom> رها از هرچیزی که موجب حرکت یا دیدمشکل شود
tubs حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
lancet هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
tub حمام فرنگی هرچیزی بشکل تغاهر شستشوکردن
whiplashes هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
lancets هرچیزی شبیه نیشتر پنجره نوک تیز
whiplash هرچیزی شبیه شلاق ضربه یا تکان شلاقی
crow's foot هرچیزی بشکل پنجه کلاغ چین و چروک گوشه لب و چشم.
utilitarianism بدی هرچیزی بسته بدرجه سودمندی ان برای عامه مردم است
c سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
pilaster هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
producer's goods هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
skein کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
skeins کلاف نخ یا پشم هرچیزی شبیه کلاف پیچیدن
breasts نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
breast نوک پستان هرچیزی شبیه پستان
cube هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
cubes هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com