| Total search result: 301 (14 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| magnetized |
مغناطیسی شده |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| byte |
اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی |
| bytes |
اندازه فرفیت ذخیره داده نوار مغناطیسی |
| write |
وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد |
| write |
وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد |
| write |
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی |
| writes |
وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد |
| writes |
وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد |
| writes |
خطای گزارش شده هنگام تلاش برای ذخیره کردن داده روی رسانه مغناطیسی |
| field |
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی |
fielded  |
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی |
| fields |
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی |
| saturation |
سیری مغناطیسی |
| saturation |
خطای ناشی ازاشباع رسانه ذخیره سازی مغناطیسی |
| saturation |
نقط های که ماده درآنجا دیگرنمیتواند مغناطیسی شود |
| reader |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
| readers |
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند |
| parity |
شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است |
| orient |
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها |
| orienting |
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها |
| orients |
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها |
| hard |
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست |
| harder |
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست |
| hardest |
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست |
| rigid |
دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود |
| deviation |
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر |
| deviations |
انحراف مغناطیسی یا انحراف محور قطب نما انحراف ازمسیر |
| cassette |
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد |
| cassette |
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند. |
| cassette |
ماشین مبدل سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی |
| cassettes |
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد |
| cassettes |
کاست کوچک حاوی چرخهای از نوار مغناطیسی باریک که سیگنالهای صوتی قابل ضبط هستند. |
| cassettes |
ماشین مبدل سیگنالهای صوتی به نوار مغناطیسی |
| header |
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات |
| headers |
بخشی از داده در ابتدای نوار مغناطیسی که حاوی مشخصات |
| floppy discs |
مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است |
| floppy disk |
مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است |
| floppy disks |
مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است |
| deflection |
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش |
| deflections |
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش |
| sleeve |
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی |
| sleeves |
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی |
| erase |
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند |
| erase |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
| erased |
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند |
| erased |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
| erases |
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند |
| erases |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
| erasing |
آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند |
| erasing |
پاک کردن تمام سیگنال ها از رسانه مغناطیسی |
| polarities |
روش بیان اینکه آیا یک نقط ه منبع یا collector الگوهای فلوی مغناطیسی است یا نه |
| polarity |
روش بیان اینکه آیا یک نقط ه منبع یا collector الگوهای فلوی مغناطیسی است یا نه |
| thin |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| thinned |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| thinners |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| thinnest |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| thins |
وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها |
| pack |
تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر |
| pack |
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی |
| packs |
تعداد دیسکهای مغناطیسی ثابت یا متغیر |
| packs |
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی |
| modulate |
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی |
| modulates |
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی |
| modulating |
مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی |
| flux |
فلوی مغناطیسی |
| flux |
فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی |
| blank |
نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است |
| blankest |
نوار یا دیسک مغناطیسی که دادهای روی آن ذخیره نشده است |
| deck |
درایو نوار مغناطیسی |
| decked |
درایو نوار مغناطیسی |
| decks |
درایو نوار مغناطیسی |
| identities |
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند |
| identity |
الگوی بیتها پیش از اولین بلاک داده در نوار مغناطیسی که قالب نوار استفاه شده را مشخص میکند |
| movable |
نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد |
| pigeon |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
| pigeons |
در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است |
| band |
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی |
| bands |
گروهی از شیارهای دیسک مغناطیسی |
| yoke |
هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر |
| yoke |
جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند |
| combine |
دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد |
| combines |
دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد |
| combining |
دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد |
| media |
مواد مغناطیسی برای ذخیره سیگنالها مثل دیسک و نوار و. |
| strip |
لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده |
| drop |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
| dropped |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
| dropping |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
| drops |
خطای نوار یا دیسکی که باید برای داده ذخیره شده مناسب به درستی مغناطیسی شود |
| read |
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند |
| read |
گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد |
| reads |
گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند |
| reads |
گیرندهای که میتواند داده از سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فالاپی دیسک بخواند یا بنویسد |
| sector |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
| sectors |
کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند |
| check |
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی |
| checked |
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی |
| checks |
خطا در خواندن داده ناشی از خطایی در رسانه مغناطیسی |
| shield |
سپر مغناطیسی |
| shields |
سپر مغناطیسی |
| electrode |
قطب مغناطیسی |
| Other Matches |
|
| magnetic induction |
چگالی شار مغناطیسی اندوکسیون مغناطیسی چگالی میدان مغناطیسی چگالی خطوط قوای مغناطیسی |
| medium |
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند. |
| mediums |
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند. |
| softest |
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد |
| softer |
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد |
| soft |
که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد |
| ferromagnetic material |
هر مادهای که بار مغناطیسی را نگه می دارد بتواند مغناطیسی شود |
| magnetic tape |
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال |
| magnetic tapes |
پلاستیک باریک پوشیده شده از ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنال |
| record |
گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد |
| magnetic ink character recognition |
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی |
| tape |
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها |
| taped |
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها |
| tapes |
پلاستیک باریک و کوتاه پوشیده شده از یک ماده مغناطیسی برای ذخیره مغناطیسی سیگنالها |
| degauss |
پاک کردن فیلدها مغناطیسی زیادی از دیسک یا نوار مغناطیسی یا نوک خواندن / نوشتن |
| magnetic skin effect |
جابجایی فوران مغناطیسی اثر پوستی مغناطیسی |
| magnetic blowout |
خاموش کردن مغناطیسی وزش مغناطیسی |
| permalloy |
خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند |
| magnaflux |
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان |
| magnetic reluctance |
مقاومت مغناطیسی رلوکتانس مغناطیسی |
| magnetic deflector |
یکسوکننده مغناطیسی اشکارساز مغناطیسی |
| magnetic flow |
فوران مغناطیسی فلوی مغناطیسی |
| magnetic ritation |
گردش مغناطیسی دوران مغناطیسی |
| magnetic flux density |
چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی |
| magnetic nuclear resonance |
تشدید مغناطیسی هسته رزونانس مغناطیسی هسته |
| dispersion |
پراکندگی شار مغناطیسی پراکندگی فوران مغناطیسی |
| magnetic flux |
فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی |
| reluctivity |
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی |
| magnetic tape recording |
ضبط روی نوار مغناطیسی ضبط نوار مغناطیسی |
| grid magnatic angle |
زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی |
| antimagnetic |
ضد مغناطیسی |
| magnetized |
مغناطیسی |
| magnetical |
مغناطیسی |
| magnetic head |
هد مغناطیسی |
| magnetic bridge |
پل مغناطیسی |
| magnetic tick |
تق مغناطیسی |
| magnetic |
مغناطیسی |
| magnetic flux |
سیل مغناطیسی |
| magnetic cycle |
فرایندمدار مغناطیسی |
| magnetic linkage |
پیوستگی مغناطیسی |
| magnetic flux |
جریان مغناطیسی |
| magnetic domain |
ناحیه مغناطیسی |
| magnetic flux |
شار مغناطیسی |
| magnetic potential |
پتانسیل مغناطیسی |
| magnetic focus |
کانون مغناطیسی |
| magnetic limit |
مرز مغناطیسی |
| magnetic leakage |
پراکندگی مغناطیسی |
| magnetic leakage |
نشت مغناطیسی |
| magnetic force |
نیروی مغناطیسی |
| magnetic flow |
شار مغناطیسی |
| magnetic film |
غشاء مغناطیسی |
| magnetic loading |
بارگیری مغناطیسی |
| compass direction |
گرای مغناطیسی |
| magnetic doublet |
دو قطبی مغناطیسی |
| magnetic drum |
طبله مغناطیسی |
| magnetic drum |
درام مغناطیسی |
| compass azimuth |
گرای مغناطیسی |
| magnetic energy |
انرژی مغناطیسی |
| magnetic equator |
استوای مغناطیسی |
| magnetic equivalence |
هم ارزی مغناطیسی |
| magnetic f. |
میدان مغناطیسی |
| magnetic fatigue |
خستگی مغناطیسی |
| magnetic loudspeaker |
بلندگوی مغناطیسی |
| magnetic loss |
تلف مغناطیسی |
| magnetic layer |
لایه مغناطیسی |
| magnetic lag |
تاخیر مغناطیسی |
| magnetic field |
حوزه مغناطیسی |
| magnetic field |
میدان مغناطیسی |
| magnetic north |
شمال مغناطیسی |
| magnetic head |
نوک مغناطیسی |
| magnetic inertia |
پس ماند مغناطیسی |
| magnetic hum |
صوت مغناطیسی |
| magneticd sound |
صوت مغناطیسی |
| magnetic hysteresis |
هیسترزیس مغناطیسی |
| magnetic induction |
القاء مغناطیسی |
| magnetic inclination |
انحراف مغناطیسی |
| magnetic ink |
مرکب مغناطیسی |
| magnetic iron |
اهن مغناطیسی |
| magnetic inspection |
بازرسی مغناطیسی |
| dip |
شیب مغناطیسی |
| magnetic friction |
مالش مغناطیسی |
| electromagnetic |
الکترو مغناطیسی |
| dips |
شیب مغناطیسی |
| magnetic fields |
حوزه مغناطیسی |
| magnetic ink |
جوهر مغناطیسی |
| magnetic fields |
میدان مغناطیسی |
| magnetic induction |
القای مغناطیسی |
| magnetic conductance |
رسانایی مغناطیسی |
| variable reluctance pickup |
پیکاپ مغناطیسی |
| reluctance pickup |
پیکاپ مغناطیسی |
| magnetic pickup |
پیکاپ مغناطیسی |
| magnetic cartridge |
پیکاپ مغناطیسی |
| holding magnet |
گیره مغناطیسی |
| hysteresis |
پسماند مغناطیسی |
| magnetic card |
کارت مغناطیسی |
| magnetic buzzer |
طنان مغناطیسی |
| magnetic character |
دخشه مغناطیسی |
| magnetic character |
کاراکتر مغناطیسی |
| magnetic component |
قطعه مغناطیسی |
| magnetic loadspeaker |
بلندگوی مغناطیسی |
| magnetic compass |
قطبنمای مغناطیسی |
| magnetic clutch |
کلاج مغناطیسی |
| magnetic clutch |
کلاچ مغناطیسی |
| magnetic clamp |
گیره مغناطیسی |
| magnetic circuit |
مدار مغناطیسی |
| magnetic characters |
کاراکترهای مغناطیسی |
| magnetic bubbles |
حبابهای مغناطیسی |
| magnetic brake |
ترمز مغناطیسی |
| line of magnetic flux |
خط شار مغناطیسی |
| magnetic amplifier |
امپلیفایر مغناطیسی |
| magnetic alloy |
الیاژ مغناطیسی |
| mag tape |
نوار مغناطیسی |
| magnacard |
کارت مغناطیسی |
| magnatic displacement |
تغییر مغناطیسی |
| magner armature |
جوشن مغناطیسی |
| magnet core |
هسته مغناطیسی |
| magnet steel |
فولاد مغناطیسی |
| magnet type loudspeaker |
بلندگوی مغناطیسی |
| magnetic flux line |
خط میدان مغناطیسی |
| magnetic field line |
خط میدان مغناطیسی |
| iron clad |
زره مغناطیسی |
| magnetic bar |
میله مغناطیسی |
| magnetic balance |
تعادل مغناطیسی |
| magnetic azimuth |
گرای مغناطیسی |
| magnetic axis |
محور مغناطیسی |
| magnetic attraction |
جاذبه مغناطیسی |
| magnetic anomaly |
اختلال مغناطیسی |
| magnetic anisotropy |
ناهمسانگردی مغناطیسی |
| line of magnetic field strength |
خط میدان مغناطیسی |
| magnetic armature loudspeaker |
بلندگوی مغناطیسی |
| compass north |
شمال مغناطیسی |
| magnetic dipole |
دوقطبی مغناطیسی |
| demagnetize |
دی مغناطیسی کردن |
| magnetic dip |
میل مغناطیسی |
| magnetic delay line |
خط تاخیر مغناطیسی |
| magnetic degree |
زاویه مغناطیسی |
| magnetic deflection |
انحراف مغناطیسی |
| magnetic declination |
تنزل مغناطیسی |
| magnetic declination |
شیب مغناطیسی |
| magnetic declination |
میل مغناطیسی |
| magnet wire |
سیم مغناطیسی |
| magnetic direction |
جهت مغناطیسی |
| magnetic diviation |
انحراف مغناطیسی |
| magnetic disturbance |
اغتشاش مغناطیسی |
| magnetic disturbance |
پارازیت مغناطیسی |
| magnetic disk |
دیسک مغناطیسی |
| declination |
انحراف مغناطیسی |
| magnetic disk |
صفحه مغناطیسی |
| magnetic disk |
گرده مغناطیسی |
| magnetic declination |
انحراف مغناطیسی |
| magnetic decay |
نقصان مغناطیسی |
| magnetic couple |
زوج مغناطیسی |
| magnetic counter |
کنتور مغناطیسی |
| magnetic core |
هسته مغناطیسی |
| field magnet |
میدان مغناطیسی |
| magnetic core |
چنبره مغناطیسی |
| magnetic constant |
ثابت مغناطیسی |
| magnetic conductivity |
رسانندگی مغناطیسی |
| magnetic course |
مسیر مغناطیسی |
| magnetic course |
راه مغناطیسی |
| magnetic decay |
تنزل مغناطیسی |
| magnetic damping |
میرایی مغناطیسی |
| magnetic damper |
خفه کن مغناطیسی |
| magnetic cycle |
دوره مغناطیسی |
| electromagnet |
اهنربای مغناطیسی |
| electromagnetic brake |
ترمز مغناطیسی |
| magnetic cutout |
افتامات مغناطیسی |
| electromagnetic relay |
کلید مغناطیسی |
| magnetic current |
جریان مغناطیسی |
| magnetic creep |
لختی مغناطیسی |
| magneto conductivity |
رسانایی مغناطیسی |
| magnetic materials |
اجسام مغناطیسی |
| magnetic ripple |
لرزش مغناطیسی |
| mesmerism |
خواب مغناطیسی |
| magtape |
نوار مغناطیسی |
| magnetic spectrograph |
طیف مغناطیسی |
| magstripe |
نوار مغناطیسی |
| magnitization |
مغناطیسی شدن |
| magnetostriction |
الاستیسیته مغناطیسی |
| magnetising |
مغناطیسی کردن |
| magnetises |
مغناطیسی کردن |
| magnetic starting switch |
سویچ مغناطیسی |
| magnetised |
مغناطیسی کردن |
| magneto resistance |
تغییرمقاومت مغناطیسی |
| magneto resistance |
مقاومت مغناطیسی |
| moment of a magnet |
گشتاور مغناطیسی |
| mzgnetic pull |
کشش مغناطیسی |
| magnetize |
مغناطیسی کردن |
| magnetic ripple |
تموج مغناطیسی |
| magnetic ritation |
چرخش مغناطیسی |
| magnetic saturation |
سیری مغناطیسی |
| magnetic saturation |
اشباع مغناطیسی |
| magnetic screen |
سپر مغناطیسی |
| reluctancy |
مقاومت مغناطیسی |
| permeance |
رسانایی مغناطیسی |
| magnetic screen |
حفاظ مغناطیسی |
| magnetic shell |
زرورق مغناطیسی |
| magnetic shield |
حفاظ مغناطیسی |
| magnetic shunt |
شنت مغناطیسی |
| magnetism |
خاصیت مغناطیسی |