English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (7 milliseconds)
English Persian
plunger magnet مغناطیس پیستونی
Other Matches
nuclear magnetic resonance تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
hydraulic tracer control کنترل پیستونی
reciprocating compressor کمپرسور پیستونی
plunger pump پمپ پیستونی
piston pump پمپ پیستونی
reciprocating engine موتور پیستونی
piston engine موتور پیستونی
piston blowing engine موتور دمنده پیستونی
wet sump تشتک موتور پیستونی
stellite الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
compression pressure فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
turbocharger شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
vee engine موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
v engine موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
turbosupercharger سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
cylinder block بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
cam ground piston پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
broad arrow engine موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
naturally aspirated engine موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
best economy mixture نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
x engine موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
low supercharger gear دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
air cooled engine موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
zero lash شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
h engine موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
magneto مغناطیس
magnetzation مغناطیس
magnetism مغناطیس
magnets مغناطیس
magnetic مغناطیس
magnet مغناطیس
remagnetizer مغناطیس گر
magnetizable مغناطیس پذیر
magneto دارای مغناطیس
magnetometer مغناطیس سنج
magnetizing field میدان مغناطیس گر
magnetization work مغناطیس کنندگی
magnetization curve خم مغناطیس پذیری
magnetization مغناطیس کنندگی
magnet coil پیچک مغناطیس
magnetizing current جریان مغناطیس گر
magnetic explorer مغناطیس یاب
magnetization مغناطیس گردانی
magnetic susceptibility مغناطیس پذیری
magnetics علم مغناطیس
magnetization مغناطیس پذیری
magnetization مغناطیس گری
magnetosphere کره مغناطیس
magnetosphere مغناطیس کره
residual magnetic induction مغناطیس مانده
residual magnetization مغناطیس مانده
residual magnetism مغناطیس پس ماند
residual magnetism مغناطیس مانده
simple magnet مغناطیس ساده
thermomagnetic گرما مغناطیس
purity magnet مغناطیس خلوص
permeability curve خم مغناطیس پذیری
permanent magnet مغناطیس پایدار
p.m. مغناطیس پایدار
organic magnet مغناطیس الی
remanence مغناطیس مانده
permeance مغناطیس رسانایی
natural magnet مغناطیس طبیعی
magnotropism مغناطیس گرایی
magnetosphere مغناطیس- کره
magnetosphere مغناطیس- سپهر
pyromagnetic گرما- مغناطیس
magnetism علم مغناطیس
animal magnetism مغناطیس حیوانی
artificial magnet مغناطیس صنعتی
b h cure خم مغناطیس پذیری
bar magnet مغناطیس میلهای
blow out magnet مغناطیس جرقه
demagnetization مغناطیس زدائی
compensating magnet مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
compound magnet مغناطیس مرکب
demagnetize زدودن مغناطیس
magnetic battery مغناطیس مرکب
demagnetization مغناطیس زدایی
ferrimagnetism فری مغناطیس
field coil پیچک مغناطیس گر
focusing magnet مغناطیس تمرکز ده
magnet مغناطیس پایدار
magnets مغناطیس پایدار
inductometer مغناطیس سنج
induced magnetism مغناطیس القایی
elelctromagnetic الکترو مغناطیس
magnetism مغناطیس شناسی
magnetism درس مغناطیس
mag مغناطیس agnetic
mags مغناطیس agnetic
susceptibility مغناطیس پذیری
magnetizing مغناطیس کردن یا شدن
normal magnetization curve خم مغناطیس پذیری معمولی
negative pole قطب منفی مغناطیس
air magnetic circuit مدار هوایی مغناطیس
magnetises تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetizes تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
alternating current magnet مغناطیس جریان متناوب
blue beam magnet مغناطیس اشعه ابی
magnetised تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
coercive force نیروی مغناطیس زدا
ion trap magnet مغناطیس یون ربا
magnetizing current جریان مغناطیس گردانی
magnet winding سیم پیچ مغناطیس
magnetization vector بردار مغناطیس کنندگی
intensity of magnetization شدت مغناطیس گری
magnetization characteristic منحنی مغناطیس گردانی
magnetizability قابلیت مغناطیس شوندگی
impedance magnetometer مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
intensity of magnetization شدت مغناطیس کنندگی
magnetic potential نیروی مغناطیس رانی
induced magnetism مغناطیس القاء شده
magnetic biasing مغناطیس گردانی مقدماتی
induced magnetization مغناطیس گردانی القائی
direct current magnet مغناطیس جریان مستقیم
magnetizing field میدان مغناطیس گردانی
magnezation intensity شدت مغناطیس کنندگی
magnetizing force شدت مغناطیس کنندگی
demagnetizing field میدان مغناطیس زدا
demagnetization factor ضریب مغناطیس زدایی
ageing of magnet پیر شدن مغناطیس
magnetostriction تغییر شکل براثر مغناطیس
ideal magnetization curve منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
permanent magnet dynamic بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
magnetics درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
initial susceptibility and permeability مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
demagnetizing turns of armature دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
differential susceptibility and permeabi مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
high frequency biasing پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetized bar میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
magnetic reversal عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
magneto اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
compass binnacle پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
electromagnetic اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
remanence چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
bloop عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
electromagnet اهنی که بوسیله جریان برق خاصیت مغناطیسی پیدا میکند اهن ربای الکتریکی مغناطیس برقی
A magnet attracts iron. آهن ربا ( مغناطیس ) آهن را جذب می کند
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com