English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
tessellation مفروش سازی با اجرموزاییک
Other Matches
smalto خرده شیشه رنگین روی اجرموزاییک
carpeting مفروش
carpeted مفروش
wall-to-wall [مفروش کردن کل اتاق توسط یک تخته فرش]
Hanbel [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
room-sized rug فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
irritancy پوچ سازی باطل سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
individuation تک سازی
individualising تک سازی
individualizing تک سازی
individualize تک سازی
bridge building پل سازی
individualized تک سازی
individualizes تک سازی
bridgework پل سازی
individualises تک سازی
repk lection پر سازی
individualization تک سازی
padding له سازی
flooring کف سازی
stylization مد سازی
flection خم سازی
local anasthesia سر سازی
individualised تک سازی
retortion خم سازی
pavement کف سازی
retortion کج سازی
idolization بت سازی
truncation بی سر سازی
pavements کف سازی
deflexion خم سازی
compaction تو پر سازی
lapidation سنگسار سازی
lapidification سنگ سازی
industrialization صنعتی سازی
miniaturization کوچک سازی
nationalization ملی سازی
pacification ارام سازی
exclusion محروم سازی
equating هم ارز سازی
fading محو سازی
brewing ابجو سازی
enrichment غنی سازی
substructure زیر سازی
humanization مردمی سازی
substructures زیر سازی
doping ناخالص سازی
latticing شبکه سازی
integration مجتمع سازی
synchronizing همزمان سازی
secretion پنهان سازی
metabolic سوخت و سازی
illumination روشن سازی
cooling خنک سازی
levigation نرم سازی
liquefaction ابگونه سازی
inebriation مست سازی
machine building ماشین سازی
magnifcation بزرگ سازی
milling ارد سازی
assimilation همگون سازی
assimilation درون سازی
machicolation مزغل سازی
refreshment تازه سازی
slitting میخ سازی
individuation جدا سازی
fitting جفت سازی
bookbinding کتاب سازی
inflexion خم سازی خمیدگی
beautification زیبا سازی
infuriation خشمگین سازی
inspissation غلیظ سازی
immortalization جاوید سازی
formulation قاعده سازی
individualization منفرد سازی
individualization فرد سازی
refreshments تازه سازی
inculcation جایگیر سازی
inceration موم سازی
incavation پوک سازی
impregnation ابستن سازی
strangling خفه سازی
intensification پر قوت سازی
inurement معتاد سازی
invalidation باطل سازی
reclamation اباد سازی
landscape painting منظره سازی
neutralization بی اثر سازی
neutralization خنثی سازی
insulating عایق سازی
insulates عایق سازی
lancination پاره سازی
lancination مجروح سازی
bedding کف سازی بسترسازی
bedding محکم سازی
irksomeness کسل سازی
wearisomeness کسل سازی
irreticence فاش سازی
bedding ثابت سازی
seduction گمراه سازی
lamponery هجونامه سازی
insulate عایق سازی
malting مالت سازی
obliteration پاک سازی
forgeries سند سازی
optimization بهینه سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
stripping برهنه سازی
forgeries صورت سازی
forgery سند سازی
obscuration تیره سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
pimpling حباب سازی
optimality بهینه سازی
forgery صورت سازی
optimize بهینه سازی
optometry عینک سازی
paneling قاب سازی
panification نان سازی
paralysation فلج سازی
paralyzation فلج سازی
pattern making نمونه سازی
pattern making مدل سازی
pedogenesis جلگه سازی
vaporization بخار سازی
peneplanation دشت سازی
perpetuation جاودان سازی
panel work تنکه سازی
paling نرده سازی
overconditioning پرشرطی سازی
curtailment کوتاه سازی
mutilation معیوب سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
replacements جانشین سازی
replacement جانشین سازی
ostosis استخوان سازی
extinction خاموش سازی
pilework foundation پی سازی با شمع
smoothing صاف سازی
microsoft بهنگام سازی
minimalization کمینه سازی
minimization کمینه سازی
miseenscene صحنه سازی
modeller قالب سازی
oscillations نوسان سازی
oscillation نوسان سازی
resolving برطرف سازی
mortar mixing ملات سازی
municipalize شهر سازی
microminiaturization ریز سازی
wording عبارت سازی
mealing نرم سازی
arching طاق سازی
manumission ازاد سازی
materialization مادی سازی
rejuvenation جوان سازی
depletion تهی سازی
displacement جانشین سازی
packing فشرده سازی
simulations همانند سازی
maximization بیشینه سازی
mutualization دو طرفه سازی
mystification گیج سازی
simulation فاهر سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com