Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (2 milliseconds)
English
Persian
articulation
مفصل لولا
gimmal
مفصل لولا
Search result with all words
garnet
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnets
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
Other Matches
glenoid fossa or cavity
گودی مفصل کاسه مفصل
joint
لولا
pivot
لولا
pinned
لولا
pinning
لولا
pin
لولا
pivoted
لولا
pivots
لولا
tailed
دم یک لولا
tail
دم یک لولا
hinge
لولا
hinges
لولا
Hinduism
لولا
tails
دم یک لولا
linkage point
لولا
split pin
میله لولا
split pen
میله لولا
pintle center
نقطه لولا
pintle
میله لولا
bands
نوار لولا
butted
لولا فرنگی
butts
لولا فرنگی
hinges
لولا زدن
band
نوار لولا
butt
لولا فرنگی
garnetiferous
لولا دار
hinge
لولا زدن
unhinge
از لولا در اوردن
unhinges
از لولا در اوردن
unhinging
از لولا در اوردن
hinges
لولا چرخش لولایی
hinge
لولا چرخش لولایی
polyptych
تصویر یا پنجره یا در لولا دارتاشو
clamshell
کاناپه خلبان که از جلو یاعقب لولا شده
joint
جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
pin joint
اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
espangnolette
[پنجره لولا دار با چرخ دنده های کوچک]
balanced control surfaces
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
rollpin
پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
tabbed flap
فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
jointless
بی مفصل
baom joomok
یک مفصل
hinges
مفصل
commissure
مفصل
Hinduism
مفصل
fine drawn
مفصل
voluminous
مفصل
inventorial
مفصل
anarthrous
بی مفصل
linkage point
مفصل
pivots
مفصل
pivoted
مفصل
pivot
مفصل
copious
مفصل
fulsome
مفصل
joint
مفصل
socket
مفصل
sockets
مفصل
inarticulate
بی مفصل
coupling
مفصل
spacious
مفصل
hinge
مفصل
copulas
مفصل
articulation
مفصل
juncture
مفصل
copula
مفصل
fixed pivot
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
ankylosis
جمود مفصل
arthrology
مفصل شناسی
swivel joint
مفصل گردان
disjoint
از مفصل دراوردن
diarthrosis
مفصل متحرک
detail part
قسمت مفصل
ball and socket joint
مفصل ساچمه ای
choke joint
مفصل چوکی
multiple cable joint
مفصل انشعاب
synarthrosis
مفصل بی حرکت
scape
مفصل اصلی
trunnion
مفصل افقی
universal joint
مفصل چرخنده
largo
اهسته و مفصل
steering swivel
مفصل فرمان
toggle joint
مفصل زانویی
synosteology
مفصل شناسی
hip joint
مفصل ران
hinge joint
مفصل لولایی
glene
کاسه مفصل
ginglymus
مفصل لولایی
in great detail
با جزئیات مفصل
knee joint
مفصل زانو
high tea
عصرانه مفصل
clippings
مفصل کابل
clips
مفصل کابل
palaver
گفتگوی مفصل
swivel
مفصل گردنده
swivel
مفصل گردان
spliced
مفصل بافته
swivelled
مفصل گردنده
swivelled
مفصل گردان
clipped
مفصل کابل
clip
مفصل کابل
luncheons
غذای مفصل
luncheon
غذای مفصل
arthritis
التهاب مفصل
arthritis
اماس مفصل
juncture
پیوستگی مفصل
articulation
مفصل بندی
splices
مفصل بافته
swivels
مفصل گردنده
splice
مفصل بافته
swivels
مفصل گردان
facet
بند مفصل
facets
بند مفصل
joint
مفصل پیوندگاه
sleeves
موف مفصل
sleeve
موف مفصل
ample
فراوان مفصل
abarticulation
مفصل متحرک
splicing
مفصل بافته
articulate
مفصل دارکردن
pigtail
مفصل دم خوکی
articulates
مفصل دارکردن
hips
مفصل ران
articulating
مفصل دارکردن
hip
مفصل ران
pigtails
مفصل دم خوکی
double-jointed
دارای مفصل کاذب
kettle drum
دمامه عصرانه مفصل
kettledrum
دمامه عصرانه مفصل
arthritic
مبتلا به اماس مفصل
double jointed
دارای مفصل کاذب
hitsu shiubi
مفصل انگشت وسط
thurl
مفصل خاصره گوسفند
luxation
در رفتگی مفصل استخوان
joint
مفصل اتصال ضربهای
In ditail . Diffusively .
بطور مفصل ( مفصلا")
kettledrums
دمامه عصرانه مفصل
naker
دمامه عصرانه مفصل
acondylose
بدون بند یا مفصل
gabfest
محاوره طولانی و مفصل
cable joint
مفصل اتصال کابل
joint resistance
مقدار مقاومت مفصل
amplify
مفصل گفتن یانوشتن
clamping sleeve
مفصل مهار کننده
cable jointing sleeve
مفصل انشعاب کابل
disjoint
در رفتن از مفصل درامدن
amplifying
مفصل گفتن یانوشتن
enarthrosis
مفصل کام و زبانهای
amplifies
مفصل گفتن یانوشتن
dimerous
دارای مفصل دوبخشی
acondylous
بدون بند یا مفصل
arthropathy
ناخوشی بند یا مفصل
diffusively
بطور منتشر و یا مفصل
arthropod
جانور مفصل دار
arthropoda
جانوران مفصل دار
amplified
مفصل گفتن یانوشتن
choke flange joint
مفصل چوکی ال شکل
hip joint
مفصل استخوان خاصره وران
rabbet joint
بست یا مفصل کنش کاوی
arthritic
مربوط به ورم و اماس مفصل
internode
قسمت میان دو بندیا مفصل
dactylus
بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
submission hold
کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
monographist
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
to give a long recital of something
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
to talk something over with somebody
با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
I'll speak at length on this subject.
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
To explain something in detail .
چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
to detail something
چیزی را مفصل
[با همه جزییات]
شرح دادن
programming specification
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
sallenders
جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
gomphosis
اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .
مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
recital
[of something]
شرح کامل محتویات
[شرح مفصل ]
چیزی
detail
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detailing
شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplifies
بزرگ کردن مفصل کردن
amplify
بزرگ کردن مفصل کردن
amplified
بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying
بزرگ کردن مفصل کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com