Dictiornary-Farsi | مفصل متحرک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (10 milliseconds)

English	Persian
abarticulation	مفصل متحرک
diarthrosis	مفصل متحرک


Search result with all words

gomphosis	اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
Other Matches

glenoid fossa or cavity	گودی مفصل کاسه مفصل
oogamous	دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
operating slide	دستگاه الات متحرک تیربار الات متحرک یا قسمتهای خوراک دهنده
jointless	بی مفصل
hinges	مفصل
joint	مفصل
voluminous	مفصل
fulsome	مفصل
inarticulate	بی مفصل
Hinduism	مفصل
linkage point	مفصل
copious	مفصل
inventorial	مفصل
pivots	مفصل
pivoted	مفصل
pivot	مفصل
coupling	مفصل
copula	مفصل
copulas	مفصل
articulation	مفصل
commissure	مفصل
sockets	مفصل
socket	مفصل
hinge	مفصل
baom joomok	یک مفصل
anarthrous	بی مفصل
fine drawn	مفصل
juncture	مفصل
spacious	مفصل
swivelled	مفصل گردان
swivels	مفصل گردان
largo	اهسته و مفصل
gimmal	مفصل لولا
swivels	مفصل گردنده
swivel	مفصل گردنده
articulation	مفصل لولا
swivel	مفصل گردان
arthritis	اماس مفصل
juncture	پیوستگی مفصل
arthritis	التهاب مفصل
swivelled	مفصل گردنده
luncheons	غذای مفصل
high tea	عصرانه مفصل
steering swivel	مفصل فرمان
swivel joint	مفصل گردان
toggle joint	مفصل زانویی
synosteology	مفصل شناسی
scape	مفصل اصلی
articulation	مفصل بندی
trunnion	مفصل افقی
multiple cable joint	مفصل انشعاب
universal joint	مفصل چرخنده
clip	مفصل کابل
clipped	مفصل کابل
clippings	مفصل کابل
clips	مفصل کابل
palaver	گفتگوی مفصل
luncheon	غذای مفصل
knee joint	مفصل زانو
detail part	قسمت مفصل
glene	کاسه مفصل
joint	مفصل پیوندگاه
synarthrosis	مفصل بی حرکت
articulate	مفصل دارکردن
articulates	مفصل دارکردن
articulating	مفصل دارکردن
hinge joint	مفصل لولایی
ankylosis	جمود مفصل
arthrology	مفصل شناسی
ginglymus	مفصل لولایی
disjoint	از مفصل دراوردن
choke joint	مفصل چوکی
sleeve	موف مفصل
sleeves	موف مفصل
ball and socket joint	مفصل ساچمه ای
hip joint	مفصل ران
hip	مفصل ران
hips	مفصل ران
splices	مفصل بافته
facet	بند مفصل
facets	بند مفصل
spliced	مفصل بافته
splice	مفصل بافته
splicing	مفصل بافته
in great detail	با جزئیات مفصل
ample	فراوان مفصل
pigtails	مفصل دم خوکی
pigtail	مفصل دم خوکی
cable joint	مفصل اتصال کابل
choke flange joint	مفصل چوکی ال شکل
cable jointing sleeve	مفصل انشعاب کابل
luxation	در رفتگی مفصل استخوان
joint resistance	مقدار مقاومت مفصل
clamping sleeve	مفصل مهار کننده
enarthrosis	مفصل کام و زبانهای
disjoint	در رفتن از مفصل درامدن
diffusively	بطور منتشر و یا مفصل
gabfest	محاوره طولانی و مفصل
amplified	مفصل گفتن یانوشتن
amplifies	مفصل گفتن یانوشتن
amplify	مفصل گفتن یانوشتن
amplifying	مفصل گفتن یانوشتن
naker	دمامه عصرانه مفصل
acondylose	بدون بند یا مفصل
kettledrums	دمامه عصرانه مفصل
kettledrum	دمامه عصرانه مفصل
kettle drum	دمامه عصرانه مفصل
arthropathy	ناخوشی بند یا مفصل
arthritic	مبتلا به اماس مفصل
arthropod	جانور مفصل دار
arthropoda	جانوران مفصل دار
hitsu shiubi	مفصل انگشت وسط
acondylous	بدون بند یا مفصل
dimerous	دارای مفصل دوبخشی
joint	مفصل اتصال ضربهای
thurl	مفصل خاصره گوسفند
double jointed	دارای مفصل کاذب
double-jointed	دارای مفصل کاذب
In ditail . Diffusively .	بطور مفصل ( مفصلا")
arthritic	مربوط به ورم و اماس مفصل
hip joint	مفصل استخوان خاصره وران
rabbet joint	بست یا مفصل کنش کاوی
internode	قسمت میان دو بندیا مفصل
submission hold	کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
to give a long recital of something	دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dactylus	بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
monographist	نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
garnet	حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
garnets	حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
to talk something over with somebody	با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
I'll speak at length on this subject.	دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
programming specification	مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
to detail something	چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
To explain something in detail .	چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .	مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
sallenders	جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
ball and socket joint	[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
dynamic	متحرک
lock	سد متحرک
locomotory	متحرک
drawbridge	پل متحرک
drawbridges	پل متحرک
floating	متحرک
locks	سد متحرک
dynamically	متحرک
moving	متحرک
ambulant	متحرک
remotest	متحرک
remoter	متحرک
remote	متحرک
bascule bridge	پل متحرک
vagile	متحرک
mobile	متحرک
movable dam	سد متحرک
vagility	متحرک
movable bridge	پل متحرک
moveable	متحرک
mobiles	متحرک
slide valve	دریچه متحرک
flying lines	لولههای متحرک
fluid capital	سرمایه متحرک
flying machine	بارفیکس متحرک
slide valve	سوپاپ متحرک
escalator	پلکان متحرک
moving staircase	پلکان متحرک
moving stairway	پلکان متحرک
on the wing	سیار متحرک
moving staircase	پله متحرک
moving stairway	پله متحرک
sliding wedge	کشوی متحرک
floating tool holder	ابزارگیر متحرک
escalade	پله متحرک
dynamic economy	اقتصاد متحرک
dynamic balay	حمایت متحرک
draw arch	طاق پل متحرک
semimobile	نیمه متحرک
floating tool	ابزار متحرک
floating kidney	کلیه متحرک
floating crane	جرثقیل متحرک
floating capital	سرمایه متحرک
mobile plant	دستگاه متحرک
floating bridge	پل متحرک موقتی
escalator	پله متحرک
mobile reserve	احتیاط متحرک
mobile charge	بار متحرک
adjustment wheel	چرخ متحرک
locomotor	جنبده متحرک
movable head	با نوک متحرک
adjustable seat	صندلی متحرک
zoogamete	جنس متحرک
working fluid	سیال متحرک
wanding kidney	کلبه متحرک
travelling load	بار متحرک
mobile defense	پدافند متحرک
adjustment slide	فلز متحرک
adjustable shelf	صفحه متحرک
mobile phase	فاز متحرک
mobile station	فرستنده متحرک
mobile turnable ladder	نردبان متحرک
mobile warfare	جنگ متحرک