Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
executing agency
مقام اجرا کننده
Other Matches
coordinating authority
مقام هماهنگ کننده
using agency
مقام استفاده کننده
self aggrandizing
تعریف کننده از مقام خود خودبزرگساز
accomplisher
اجرا کننده
saluting gun
توپ اجرا کننده تیرسلام
conductor
وسیله هادی اجرا کننده
conductors
وسیله هادی اجرا کننده
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
MIDI sequencer
داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
standards
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standard
تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
asynchronous
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
simplest
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simpler
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
simple
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی
runs
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
operation
ثباتی که حاوی در حین اجرا حاوی که اجرا باشد
embassage
مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
eminency
مقام
pank
مقام
paripassu
هم مقام
settings
مقام
setting
مقام
stature
مقام
eminence
مقام
function
مقام
functioned
مقام
standing
مقام
position
مقام
office
مقام
offices
مقام
status
مقام
opposite number
هم مقام
equipotential
هم مقام
functions
مقام
foothole
مقام
stages
مقام
positioned
مقام
connexions
مقام
rete
مقام
place
مقام
places
مقام
placing
مقام
stand
مقام
connection
مقام
authority
مقام
stage
مقام
pews
مقام
pew
مقام
client side
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
vice-chancellors
قائم مقام
locum
قائم مقام
Highnesses
بلندی مقام
Highness
بلندی مقام
receivership
مقام امانت
man of place
صاحب مقام
reinstatement
تثبیت در مقام
surreptitiously
قائم مقام
men of position
صاحبان مقام
placer
مقام دار
vice-chancellor
قائم مقام
oldman
مقام فرماندهی
vicars
قائم مقام
officiating
مقام رسمی
deputies
قائم مقام
officiates
مقام رسمی
papal dignity
مقام پاپ
officiated
مقام رسمی
officeholder
شاغل مقام
peerage
مقام سناتوری
vice chancellor
قائم مقام
locums
قائم مقام
peerages
مقام سناتوری
vicar
قائم مقام
much
عالی مقام
defensive
مقام تدافع
station
مقام مستقرکردن
officiate
مقام رسمی
prelacy
مقام اسقفی
directorates
مقام مدیریت
roll stand
مقام نورد
surrogates
قائم مقام
surrogate
قائم مقام
marquesses
مقام مارکیز
marquess
مقام مارکیز
priesthood
مقام کشیش
post
مقام مسئولیت
marquis
مقام مارکیز
marquises
مقام مارکیز
stations
مقام مستقرکردن
directorate
مقام مدیریت
see of rome
مقام پاپ
senatorship
مقام سناتوری
place
مقام رتبه
places
مقام رتبه
placing
مقام رتبه
shrievalty
مقام ومنصب
infra dig
دون مقام
stationed
مقام مستقرکردن
post-
مقام مسئولیت
rank
سلسله مقام
ranked
سلسله مقام
editorship
مقام سردبیری
positioned
مرتبه مقام
titles
اسم مقام
title
اسم مقام
professoriat
مقام استادی
successor
قائم مقام
priorate
مقام اسبق
papacy
مقام پاپی
position
مرتبه مقام
dignitary
عالی مقام
knighthoods
مقام سلحشوری
knighthood
مقام سلحشوری
substituting
قائم مقام
ranks
سلسله مقام
capacities
استعداد مقام
capacity
استعداد مقام
eminent
والا مقام
professorship
مقام استادی
professorships
مقام استادی
posted
مقام مسئولیت
posts
مقام مسئولیت
substitute
قائم مقام
preferment
مقام افتخاری
substituted
قائم مقام
dignitaries
عالی مقام
high-class
والا مقام
deplume
از مقام انداختن
doctors of eminence
پزشکان پر مقام
attorneyship
مقام وکالت
in power
صاحب مقام
commandery
مقام فرماندهی
colonelcy
مقام سرهنگی
baronage
مقام بارونی
first water
بالاترین مقام
viscounty
مقام ویکنت
A musical tone .
مقام ( درموسیقی )
office-holder
صاحب مقام
office-holders
صاحب مقام
status symbol
علامت مقام
status symbols
علامت مقام
duumvir
شریک مقام
dignity
مقام رتبه
wardenship
مقام ریاست
viziership
مقام وزارت
vizierate
مقام وزارت
devil may care
بی توجه به مقام
deputy
قائم مقام
knight errantry
مقام سلحشوری
subsitute
قائم مقام
stated
مقام ورتبه
khediviate
مقام خدیو
khedivate
مقام خدیو
kingship
مقام سلطنت
locumtenens
قائم مقام
eminently
با علو مقام
state-
مقام ورتبه
state
مقام ورتبه
bishopric
مقام اسقفی
stating
مقام ورتبه
ducal
مقام دوک
mastership
مقام استادی
kaiserdom
مقام قیصر
states
مقام ورتبه
deputy minister
قائم مقام وزیر
An important security authourity .
یک مقام مهم امنیتی
demoted
کسر مقام یافتن
dignifies
شان و مقام دادن به
dignify
شان و مقام دادن به
positioned
مقام یافتن سمت
demoting
کسر مقام یافتن
dignifying
شان و مقام دادن به
title-holder
برندهی مقام قهرمانی
roughing stand
مقام پیش نورد
To attain position and wealth.
به مقام وثروت رسیدن
breaking down stand
مقام پیش نورد
demotes
کسر مقام یافتن
title-holders
برندهی مقام قهرمانی
demote
کسر مقام یافتن
commercial procuration
قائم مقام تجارتی
cogging stand
مقام دستگاه نورد
cogging stand
مقام پیش نورد
self aggrandizement
بالابری مقام خود
baronetage
مقام و منصب بارونی
slip proof
مقام در برابر لغزش
baronetcy
مقام و مرتبه بارونی
sheet mill stand
مقام نورد ورق
over one's head
<idiom>
به مقام بالاتری رفتن
take a back seat
<idiom>
پذیرش پستترین مقام
commercial representative
قائم مقام تجارتی
blooming stand
مقام پیش نورد
consular agent
قائم مقام کنسول
positioned
مقام شغل سازمانی
alternate command authority
مقام جانشین فرماندهی
speakership
مقام ریاست مجلس
coronate
مقام شهریاری پادشاهی
altitudes
مقام رفیع منزلت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com