English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
proconsulship مقام فرمانداری در رم قدیم
Other Matches
teutonic از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
governor's office فرمانداری
governorship فرمانداری
military governor فرمانداری نظامی
vice governor معاون فرمانداری
town halls تالار شهرداری یا فرمانداری
town hall تالار شهرداری یا فرمانداری
govern حاکم بودن فرمانداری کردن
governed حاکم بودن فرمانداری کردن
governs حاکم بودن فرمانداری کردن
provost court دادگاه فرمانداری نظامی یا نیروی اشغالی
government فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
governments فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
military government حکومت نظامی فرمانداری نظامی
primitive قدیم
anciently در قدیم
of old قدیم
yore در قدیم
the old world بر قدیم
the old testament عهد قدیم
the youth of the world روزگارخیلی قدیم
the old ways رسوم قدیم
tzar امپراطورروسیه قدیم
immensurable خیلی قدیم
In times past . In olden days . درروزگاران قدیم
old world دنیای قدیم
f. times ایام قدیم
pierian در مقدونیه قدیم
Aborigine اهلی قدیم
dateless بسیار قدیم
ancientry عهد قدیم
embassage مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
babylon شهر بابل قدیم
land grave کنت قدیم المانی
earliest مربوط به قدیم عتیق
samson قاضی قدیم اسرائیل
old english زبان انگلیسی قدیم
conventionality پیروی از سنت قدیم
proconsular وابسته به فرمانداران رم قدیم
satrap استاندار قدیم ایران
carthage شهر کارتاژ قدیم
samaria سامریه در فلسطین قدیم
conservatives پیرو سنت قدیم
from immemorial times از زمان خیلی قدیم
unite سکه قدیم انگلیسی
conservative پیرو سنت قدیم
kempo تکنیک قدیم کاراته
italic وابسته به ایتالیاییهای قدیم
It is an old saying that … از قدیم گفته اند که ...
uniting سکه قدیم انگلیسی
unites سکه قدیم انگلیسی
Old Testament پیمان یا وصیت قدیم
early مربوط به قدیم عتیق
immemorially بطور خیلی قدیم
iguanodont سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
propraetor کنسول فرمانداراستان قدیم روم
punic اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
immemorial بسیار قدیم خیلی پیش
mercury یکی از خدایان یونان قدیم
doric بسبک معماری قدیم یونان
saker باز شکاری در اروپای قدیم
apis گاو مقدس مصریان قدیم
plebs توده مردم روم قدیم
fabliau وابسته باشعار قدیم فرانسه
pony express پست سریع السیر قدیم
nestorian کلیسای نسطوری قدیم ایران
old indian defence دفاع هندی قدیم شطرنج
macaca نوعی میمون دنیای قدیم
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
paleethnology مبحث شناسایی انسانهای قدیم
triumvirates یکی از سه زمامدار روم قدیم
paleo arctic or palaeo وابسته بشمال دنیای قدیم
triumvirate یکی از سه زمامدار روم قدیم
paleo etc وابسته بشمال دنیای قدیم
sab وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
ecclesiast عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
pandect حقوق مدنی روم قدیم
macaque نوعی میمون دنیای قدیم
babel شهر و برج قدیم بابل
ra خدای افتاب مصریان قدیم
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
triumvier یکی از سه زمامدار روم قدیم
Hamedan شهر همدان [اکباتان قدیم]
the a of days خدای سرمدی قدیم الایام
tchigorin indian دفاع هندی قدیم شطرنج
paleontology مبحث زیست شناسی دوران قدیم
pre chellean وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
doric وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
lawmerchant قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
essenism اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
Whig عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whigs عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
mycenian اهل شهر "مسین " قدیم یونان
He is an old – timer at this club . از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
hoplite سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
hierology علم خواندن خطوط قدیم مصر
lambrequin دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
portcullises درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
goth یکی از اقوام المانی قدیم بربری
gambit of aleppo نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
mycenaean اهل شهر "مسین " قدیم یونان
portcullis درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
sogdian اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
from (since) the year dot [British E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
quadriga ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
atrium اطاق میانی خانههای روم قدیم
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
archon یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
classics مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
acinaces شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
propretor کنسول فرماندار استان قدیم روم
from (since) the year one [American E] <adv.> از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
classic مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
shekel واحد وزن وپول بابل قدیم
primogeniture حق فرزند ارشد ذکور نسبت به تمام ارث (در قدیم)
shaman کشیش یاکاهن یاجادوگرمردم قدیم شمال اسیاواروپا
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
olympiad جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
paleolith الات سنگی نتراشیده عصر حجر قدیم
scutum سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
elam کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
knight bachelor پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
canon low دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
modernism نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
fleur de lis گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
staged تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
paleontologist ویژه گر زیست شناسی دوران قدیم یا کهنه سنگی
archeologic وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
fleur de lys گل زنبق یا سوسن نشان خانواده سلطنتی قدیم فرانسه
mesolithic وابسته بدوره بین عصر حجر قدیم وجدید میانسنگی
paleolithic وابسته به دوره دوم عصر حجر قدیم یا کهنه سنگی
lowboy عضو حزب محافظه کار قدیم میز چهارپایه کشودار
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
yellow bile مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
settings مقام
stages مقام
authority مقام
stature مقام
pews مقام
eminence مقام
office مقام
connection مقام
connexions مقام
eminency مقام
equipotential هم مقام
status مقام
offices مقام
foothole مقام
pew مقام
stage مقام
rete مقام
functioned مقام
opposite number هم مقام
function مقام
place مقام
pank مقام
places مقام
placing مقام
functions مقام
setting مقام
positioned مقام
paripassu هم مقام
position مقام
stand مقام
standing مقام
subsitute قائم مقام
placer مقام دار
priorate مقام اسبق
papal dignity مقام پاپ
prelacy مقام اسقفی
devil may care بی توجه به مقام
deplume از مقام انداختن
senatorship مقام سناتوری
shrievalty مقام ومنصب
roll stand مقام نورد
attorneyship مقام وکالت
A musical tone . مقام ( درموسیقی )
baronage مقام بارونی
bishopric مقام اسقفی
professoriat مقام استادی
colonelcy مقام سرهنگی
commandery مقام فرماندهی
see of rome مقام پاپ
man of place صاحب مقام
status symbol علامت مقام
locumtenens قائم مقام
knight errantry مقام سلحشوری
doctors of eminence پزشکان پر مقام
kingship مقام سلطنت
khediviate مقام خدیو
khedivate مقام خدیو
status symbols علامت مقام
in power صاحب مقام
mastership مقام استادی
office-holders صاحب مقام
duumvir شریک مقام
viziership مقام وزارت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com