Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
resistivity
مقاومت اشیا
Other Matches
series resistance
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
varistor
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
insulation resistance
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
things
اشیا
varia
اشیا گوناگون
omnium gatherum
مجموعه اشیا
UFO
اشیا پرنده ناشناس
contrabanded goods
اموال و اشیا قاچاق
UFOs
اشیا پرنده ناشناس
aggregate
مجموعهای از اشیا داده
overstuff
با اشیا زیاد انباشتن
replaceable thing
اموال یا اشیا مثلی
priceable things
اموال یا اشیا قیمتی
aggregates
مجموعهای از اشیا داده
bric-a-brac
[اشیا عتیقه و هنری کوچک]
to be congenial to somebody
[things]
برای کسی دلپذیر بودن
[اشیا]
to be congenial to somebody
[things]
برای کسی سازگار بودن
[اشیا]
round up
جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
to be congenial to somebody
[things]
برای کسی مطبوع بودن
[اشیا]
rougher
دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
grid suppressor
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
reluctivity
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
planar
اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
damage
صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود
electrostatic
مراجعه به وسایلی با استفاده از خصوصیات بار الکتریکی اشیا
positive
که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
objecting
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
direct objects
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
object
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
indirect objects
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objects
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objected
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
perspective
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
perspectives
روش تغییر اندازه و شکل اشیا برای تاثیرگذاری عمق و فاصله
open
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
tan alt
ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
Are there any antiquities here?
آیا اینجا آثار باستانی
[اشیا عتیقه و جاهای قدیمی]
وجود دارد؟
opens
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
record
هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
opened
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
subsidy
حقوق گمرکی اشیا وارداتی و صادراتی معافیت مالیاتی تولیدکنندگان به منظور پایین نگهداشتن قیمتها
notification message
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
garnishment
میشود دائر براینکه حق تحویل اشیا یا نقودوی را به نامبرده ندارد وباید در محضر دادگاه حاضرشود و به ادعای خواهان پاسخ دهد
outliner
برای اینکه به کاربر کمک کند تا بخش ها و زیربخشهای لیست ای از اشیا را مرتب کند یا بخشهایی از پروژه را
object oriented
روش برنامه نویسی مثل ++C که هر قطعه برنامه به عنوان یک شی که در ارتباط با سایر اشیا است در برنامه به کار می رود
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
ringing the changes
ترویج پول تقلبی ازطریق اشاعه خرید اشیا و بعدپس دادن انها و گرفتن پول درست بجای پولهای تقلبی پرداخت شده
high resistance
پر مقاومت
total resistance
مقاومت کل
durability
مقاومت
line of resistance
خط مقاومت
line resistance
مقاومت خط
weak
کم مقاومت
weaker
کم مقاومت
weakest
کم مقاومت
weaknesses
کم مقاومت
renitency
مقاومت
resistance
مقاومت
resistors
مقاومت
passively
بی مقاومت
resisting
مقاومت
resisted
مقاومت
resists
مقاومت
resist
مقاومت
strength
مقاومت
resistor
مقاومت
strengths
مقاومت
frictional resistance
مقاومت اصطکاک
load resistance
مقاومت بار
frictional resistance
مقاومت سایشی
irresistibility
مقاومت ناپذیری
irresistable
مقاومت ناپذیر
internal resistance
مقاومت داخلی
low resistance
مقاومت کوچک
low resistivity
مقاومت مخصوص کم
line resistance
مقاومت خطی
forward resistance
مقاومت مستقیم
nonresistance
عدم مقاومت
non resistance
عدم مقاومت
nickel silver
مقاومت ورشویی
metallized resistor
مقاومت فلزپوش
main line of resistance
خط مقاومت اصلی
main line of resistance
خط اصلی مقاومت
magneto resistance
مقاومت مغناطیسی
low resistor
مقاومت کم اهم
internal impedance
مقاومت داخلی
integrate resistor
مقاومت مجتمع
impedance level
مقاومت موجی
impedance at resonance
مقاومت فازی
impedance at resonance
مقاومت رزونانس
grid resistance
مقاومت شبکه
heating resistor
مقاومت حرارتی
impedance
مقاومت فاهری
impedance operator
اپراتور مقاومت
impedance triangle
مثلث مقاومت ها
grid bias resistance
مقاومت کاتد
inductive reactance
مقاومت القائی
insulance
مقاومت ایزولاسیون
input resistance
مقاومت ورودی
infinity plug
مقاومت بینهایت
inertia force
مقاومت لختی
inductive resistance
مقاومت القائی
inductive resistance
مقاومت القایی
inductance
مقاومت سلف
generator impedance
مقاومت ژنراتور
generator resistance
مقاومت ژنراتور
thermistor
مقاومت گرمایی
ohmic resistance
مقاومت اهمی
tube resistance
مقاومت لامپ
specific resistivity
مقاومت مخصوص
specific resistance
مقاومت ویژه
specific resistance
ضریب مقاومت
ultimate strength
مقاومت نهایی
skin friction
مقاومت پوسته
shear strength
مقاومت برشی
shear resistance
مقاومت برشی
series resistor
مقاومت سری
rheostat
مقاومت متغیر
stickability
قابلیت مقاومت
strength of materials
مقاومت مصالح
transference resistance
مقاومت انتقالی
torsional resistance
مقاومت پیچشی
ultimate strength
مقاومت نهائی
to stick up
مقاومت کردن
to face it out
مقاومت کردن
tensile strength
مقاومت کششی
tensile resistance
مقاومت کششی
synaptic resistance
مقاومت سیناپسی
suppressor
مقاومت ضد تداخل
resistivity
مقاومت مخصوص
wire wound resistor
مقاومت پیچکی
reluctancy
مقاومت مغناطیسی
regulating resistance
مقاومت نافم
reactance
مقاومت کور
reactance
مقاومت واکنشی
pull off
مقاومت کردن
progressive resistance
مقاومت فزاینده
Power of resistance(endurance).
تاب مقاومت
resistance standard
مقاومت استاندارد
peripheral resistance
مقاومت محیطی
passiveness
عدم مقاومت
winding resistance
مقاومت اهمی
weatherability
مقاومت جوی
resistivity
ضریب مقاومت
water resistance
مقاومت در مقابل اب
resistivity
مقاومت ویژه
resistible
قابل مقاومت
resistibility
استعداد مقاومت
resistent
مقاومت کننده
resistance wire
سیم مقاومت
resistance to tensile
مقاومت کششی
standard resistor
مقاومت استاندارد
wear resistance
مقاومت سایش
resistance coefficient
ضریب مقاومت
oscillating resistance
مقاومت نوسانی
desistance
ترک مقاومت
resistance
عایق مقاومت
resistance
مقدار مقاومت
compression strength
مقاومت فشاری
resistance
مقاومت کردن
stand
مقاومت کردن
collector resistance
مقاومت کلکتور
coil resistance
مقاومت بوبین
cohesive bond
مقاومت چسبندگی
circuit resistance
مقاومت مدار
conductor resistance
مقاومت هادی
overpowering
مقاومت ناپذیر
shunts
مقاومت موازی
d.c. resistance
مقاومت اهمی
ineluctable
غیرقابل مقاومت
critical resistance
مقاومت بحرانی
choke impedance
مقاومت سلف
shunt
مقاومت موازی
creep strength
مقاومت خزشی
creep resistance
مقاومت خزش
coupling resistance
مقاومت پیوست
shunted
مقاومت موازی
coupling resistance
مقاومت اتصالی
characteristic strength
مقاومت مشخصه
center of resistance
مرکز مقاومت
withstood
مقاومت کردن
stability
استحکام مقاومت
ballast resistor
تخته مقاومت
back resistance
مقاومت معکوس
apparent resistivity
مقاومت فاهری
defiance
مقاومت اعتراض
opposition
مقاومت تضاد
air resistance
مقاومت هوا
variable resistance
مقاومت متغیر
adjustable resistance
مقاومت متغیر
bending strength
مقاومت خمشی
strength in bending
مقاومت خمشی
bleeder resistor
مقاومت فراری
carbon resistor
مقاومت کربنی
capacitive reactance
مقاومت خازنی
withstand
مقاومت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com