English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (12 milliseconds)
English Persian
premunition مقاومت در برابر مرض
Search result with all words
withstand مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstanding مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstands مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
withstood مقاومت کردن با ایستادگی کردن در برابر تحمل کردن
acid resistance مقاومت در برابر اسید
compressive strength قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
corrosion resistant مقاومت در برابر خوردگی وزنگ زدگی
light sensitive resistor مقاومت حساس در برابر نور
rescous مقاومت در برابر قانون تمرد نسبت به مامورین دولت
wearing resistance مقاومت در برابر سائیدگی دیرسائی
wind beam تیری که در برابر مقاومت فشار باد طرح ریزی میشود
able to withstand contamination <adj.> قادر به مقاومت در برابر آلودگی [بوم شناسی]
resilience درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
tear strength مقاومت [در برابر پارگی]
Other Matches
series resistance مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
varistor مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
howitzer توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
insulation resistance مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
sensitive to corrosion حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate سه برابر سه برابر کردن
reluctivity مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid bias resistance مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
without recourse عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
resisting مقاومت
resists مقاومت
durability مقاومت
line resistance مقاومت خط
line of resistance خط مقاومت
renitency مقاومت
resist مقاومت
strengths مقاومت
strength مقاومت
passively بی مقاومت
weaknesses کم مقاومت
weakest کم مقاومت
resistors مقاومت
weaker کم مقاومت
resistor مقاومت
weak کم مقاومت
total resistance مقاومت کل
high resistance پر مقاومت
resisted مقاومت
resistance مقاومت
false resistance مقاومت کاذب
flexural strength مقاومت خمشی
grid resistance مقاومت شبکه
fixed ersistor مقاومت ثابت
film resistor مقاومت غشایی
filament resistor مقاومت رشته
grid bias resistance مقاومت کاتد
filament resistor مقاومت فیلامان
buckling resistance مقاومت کمانش
heating resistor مقاومت حرارتی
generator resistance مقاومت ژنراتور
generator impedance مقاومت ژنراتور
frictional resistance مقاومت سایشی
frictional resistance مقاومت اصطکاک
opposition مقاومت تضاد
forward resistance مقاومت مستقیم
fluid resistance مقاومت سیال
engine drag مقاومت مالشی
engine drag مقاومت اصطکاک
electrical resistivity مقاومت الکتریکی
strength in bending مقاومت خمشی
bleeder resistor مقاومت فراری
bleederresistor مقاومت نشتی
buffing resistance مقاومت میرایی
capacitive reactance مقاومت خازنی
resistivity مقاومت ویژه
carbon resistor مقاومت کربنی
center of resistance مرکز مقاومت
characteristic strength مقاومت مشخصه
bending strength مقاومت خمشی
ballast resistor تخته مقاومت
defiance مقاومت اعتراض
abrasion resistance مقاومت سایشی
actual resistivity مقاومت حقیقی
adjustable resistance مقاومت متغیر
variable resistance مقاومت متغیر
air resistance مقاومت هوا
apparent resistivity مقاومت فاهری
appose مقاومت کردن
back resistance مقاومت معکوس
choke impedance مقاومت سلف
circuit resistance مقاومت مدار
cohesive bond مقاومت چسبندگی
desistance ترک مقاومت
design strength مقاومت محاسباتی
discharge resistance مقاومت تخلیه
driving resistance مقاومت کوبش
dynamic strength مقاومت دینامیکی
ego resistance مقاومت خود
electric resistance مقاومت الکتریکی
electrical resistance مقاومت برقی
d.c. resistance مقاومت اهمی
critical resistance مقاومت بحرانی
coil resistance مقاومت بوبین
collector resistance مقاومت کلکتور
compression strength مقاومت فشاری
conductor resistance مقاومت هادی
coupling resistance مقاومت اتصالی
coupling resistance مقاومت پیوست
creep resistance مقاومت خزش
creep strength مقاومت خزشی
electrical resistivity مقاومت ویژه
impedance مقاومت فاهری
standard resistor مقاومت استاندارد
rheostat مقاومت متغیر
series resistor مقاومت سری
shear resistance مقاومت برشی
shear strength مقاومت برشی
skin friction مقاومت پوسته
specific resistance ضریب مقاومت
specific resistance مقاومت ویژه
resistivity مقاومت مخصوص
resistance to tensile مقاومت کششی
resistance wire سیم مقاومت
resistent مقاومت کننده
resistibility استعداد مقاومت
resistible قابل مقاومت
resistivity مقاومت اشیا
resistivity ضریب مقاومت
specific resistivity مقاومت مخصوص
stickability قابلیت مقاومت
transference resistance مقاومت انتقالی
tube resistance مقاومت لامپ
ultimate strength مقاومت نهائی
ultimate strength مقاومت نهایی
water resistance مقاومت در مقابل اب
wear resistance مقاومت سایش
winding resistance مقاومت اهمی
wire wound resistor مقاومت پیچکی
Power of resistance(endurance). تاب مقاومت
torsional resistance مقاومت پیچشی
to stick up مقاومت کردن
to face it out مقاومت کردن
strength of materials مقاومت مصالح
suppressor مقاومت ضد تداخل
synaptic resistance مقاومت سیناپسی
tensile resistance مقاومت کششی
tensile strength مقاومت کششی
thermistor مقاومت گرمایی
resistance standard مقاومت استاندارد
inertia force مقاومت لختی
infinity plug مقاومت بینهایت
input resistance مقاومت ورودی
insulance مقاومت ایزولاسیون
integrate resistor مقاومت مجتمع
internal impedance مقاومت داخلی
internal resistance مقاومت داخلی
irresistable مقاومت ناپذیر
irresistibility مقاومت ناپذیری
inductive resistance مقاومت القائی
inductive resistance مقاومت القایی
inductive reactance مقاومت القائی
impedance at resonance مقاومت رزونانس
impedance at resonance مقاومت فازی
impedance level مقاومت موجی
impedance operator اپراتور مقاومت
impedance triangle مثلث مقاومت ها
inductance مقاومت سلف
line resistance مقاومت خطی
load resistance مقاومت بار
passiveness عدم مقاومت
peripheral resistance مقاومت محیطی
progressive resistance مقاومت فزاینده
pull off مقاومت کردن
reactance مقاومت واکنشی
reactance مقاومت کور
regulating resistance مقاومت نافم
reluctancy مقاومت مغناطیسی
oscillating resistance مقاومت نوسانی
ohmic resistance مقاومت اهمی
nonresistance عدم مقاومت
low resistance مقاومت کوچک
low resistivity مقاومت مخصوص کم
low resistor مقاومت کم اهم
magneto resistance مقاومت مغناطیسی
main line of resistance خط اصلی مقاومت
main line of resistance خط مقاومت اصلی
metallized resistor مقاومت فلزپوش
nickel silver مقاومت ورشویی
non resistance عدم مقاومت
resistance coefficient ضریب مقاومت
stability استحکام مقاومت
ineluctable غیرقابل مقاومت
shunt مقاومت موازی
withstand مقاومت کردن
shunted مقاومت موازی
withstanding مقاومت کردن
weatherability مقاومت جوی
withstands مقاومت کردن
resistors مقاومت الکتریکی
resistor مقاومت الکتریکی
stand مقاومت کردن
shunts مقاومت موازی
overpowering مقاومت ناپذیر
outlining خط مقاومت عمومی
outline خط مقاومت عمومی
withstood مقاومت کردن
outlines خط مقاومت عمومی
resistance عایق مقاومت
resistance مقدار مقاومت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com