Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
chunk
مقدار قابل توجه
chunks
مقدار قابل توجه
Other Matches
value
مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
valuing
مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
values
مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
absolute address
مقدار یک خطا بدون توجه به علامت
absolute address
اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
machine address
اندازه یا مقدار یک عدد بدون توجه به علامت آن
assignments
بررسی اینکه آیا یک مقدار با توجه به نوعش درست است یا خیر
assignment
بررسی اینکه آیا یک مقدار با توجه به نوعش درست است یا خیر
noticeable
قابل توجه
noteworthy
قابل توجه
nota bene
قابل توجه
considerable
قابل توجه
remarkable
قابل توجه
substantial
قابل توجه
strikingly
قابل توجه
striking
قابل توجه
interestingly
بطور قابل توجه
significant
قابل توجه حاکی از
Please note
[that]
...
قابل توجه است که
significantly
قابل توجه حاکی از
notice to airmen
قابل توجه خلبانان
accountable strength
استعداد قابل توجه
noticed
قابل توجه دستور اماده باش
notices
قابل توجه دستور اماده باش
notice
قابل توجه دستور اماده باش
noticing
قابل توجه دستور اماده باش
newsworthy
قابل توجه عامه برای درج درروزنامه
cam
حافظهای که با توجه به مقدارش قابل آدرس دهی و دستیابی است ونه محلش
cams
حافظهای که با توجه به مقدارش قابل آدرس دهی و دستیابی است ونه محلش
atom
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
atoms
مقدار یا رشتهای که به حالت ساده تری قابل تبدیل نیست
screamer
اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
colour
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
guild socialism
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
draw attention
توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
questionof interest
پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
favourite
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favorites
طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
friendly front end
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
tenable
قابل مدافعه قابل تصرف
presumable
قابل استنباط قابل استفاده
observable
قابل مشاهده قابل گفتن
bilable
قابل رهایی قابل ضمانت
combustible
قابل سوزش قابل تراکم
exigible
قابل تقاضا قابل ادعا
transferable
قابل واگذاری قابل انتقال
sensible
قابل درک قابل رویت
presentable
قابل معرفی قابل ارائه
adducible
قابل اضهار قابل ارائه
achievable
قابل وصول قابل تفریق
flexile
قابل تغییر قابل تطبیق
presentable
قابل نمایش قابل تقدیم
thankworthy
قابل تشکر قابل شکر
elastic
قابل کش امدن قابل انعطاف
exigible
قابل مطالبه قابل پرداخت
changeable
قابل تعویض قابل تبدیل
note
توجه
notes
توجه
noting
توجه
heeding
توجه
re
با توجه به
oblivious
بی توجه
heedfully
با توجه
re-
با توجه به
heedfulness
توجه
listlessly
بی توجه
listless
بی توجه
inattentive
بی توجه
care
توجه
regards
توجه
regarded
توجه
regard
توجه
attentions
توجه
tendance
توجه
cared
توجه
keep
توجه
keeps
توجه
NB
توجه!
turn to
توجه
unconsidered
بی توجه
heeds
توجه
cares
توجه
heeded
توجه
heed
توجه
mindfully
با توجه
mindfulness
توجه
attention
توجه
remark
توجه
attendances
توجه
attention to orders
توجه
remarked
توجه
advertence
توجه
adverence
توجه
advertency
توجه
remarking
توجه
attentiveness
توجه
remarks
توجه
assiduity
توجه
unresponsive
بی توجه
attendance
توجه
capacities
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
observingly
از روی توجه
attending
توجه کردن
pay respect to
توجه داشتن به
favours
توجه مرحمت
perpend
توجه کردن
safe keeping
حفافت توجه
mark
توجه کردن
for this purpose
<adv.>
با توجه به این
noticing
توجه اطلاع
attends
توجه کردن
favor
توجه مرحمت
attend
توجه کردن
welfare
توجه کردن
marks
توجه کردن
favors
توجه مرحمت
favour
توجه مرحمت
favouring
توجه مرحمت
eye catcher
چیزجالب توجه
nota bene
توجه شود
focal point
کانون توجه
notice
توجه اطلاع
noticed
توجه اطلاع
oyez
توجه کنید
favoring
توجه مرحمت
notices
توجه اطلاع
consideration
توجه مراعات
Take care of the infant.
از نوزاد توجه کن
liberal
جالب توجه
liberals
جالب توجه
wistfulness
توجه دقت
take care of
توجه کردن از
tentless
بی توجه بی دقت
see after
توجه داشتن به
tendencies
توجه استعداد
tendency
توجه استعداد
to drive at
توجه داشتن به
to llok
توجه کردن
auspices
حسن توجه
to take keep
توجه کردن
favoured
طرف توجه
to watch over
توجه کردن
regards
رعایت توجه
regarded
رعایت توجه
Your attention please.
توجه فرمایید !توجه فرمایید !
get with it
<idiom>
توجه کردن
pay attention
<idiom>
توجه کردن
consideration
توجه تامل
considerations
توجه مراعات
considerations
توجه تامل
to be d. to
توجه نکردن به
concerning this
<adv.>
با توجه به این
as to that
<adv.>
با توجه به این
attention seeking
توجه طلب
attention getting
توجه طلب
devil may care
بی توجه به مقام
detraction
کاهش توجه
attention deficit
کاستی توجه
at nurse
در توجه دایه
yummy
جالب توجه
remarkable
جالب توجه
riding high
<idiom>
جالب توجه
self care
توجه از خود
regard
رعایت توجه
cautions
اخطار توجه
notables
جالب توجه
notable
جالب توجه
warning
توجه به خط ر ممکن
warnings
توجه به خط ر ممکن
intentness
سرگرمی توجه
introversion
توجه بدرون
polarities
توجه به قطب
unwitting
بی توجه بی هوش
wistfully
با دقت و توجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com