English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
instantaneous voltage مقدار لحظهای فشار الکتریکی
Other Matches
instantaneous value مقدار لحظهای
instantaneous frequency مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
dielectric resistance مقدار مقاومت دی الکتریکی
voltages فشار الکتریکی
voltage فشار الکتریکی
electric tension فشار الکتریکی
ignition voltage فشار الکتریکی احتراق
voltage source منبع فشار الکتریکی
constant voltage فشار الکتریکی ثابت
contact potential فشار الکتریکی تماسی
voltage drop افت فشار الکتریکی
voltage stability ثبات فشار الکتریکی
voltage stabilization تثبیت فشار الکتریکی
ppm Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
high tension engineering مهندسی فشار قوی الکتریکی
current جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
currents جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
alternating current جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
brake mean effective pressure مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
differential compression check ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
contact electricity فشار الکتریکی تماسی الکتریسیته تماسی
voltage swing نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
output voltage ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
electrostatic ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
weeing لحظهای
wee لحظهای
wees لحظهای
instantaneous لحظهای
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
quick make and break switch کلید لحظهای
lapse فراموشی لحظهای
lapses فراموشی لحظهای
lapsing فراموشی لحظهای
instantaneous power توان لحظهای
instantaneous velocity سرعت لحظهای
instantaneous current جریان لحظهای
instantaneous speed تندی لحظهای
snapshot تصویر لحظهای
snapshot dump روبرداری لحظهای
momentary equilibrium تعادل لحظهای
snapshots تصویر لحظهای
transient voltage ولتاژ لحظهای
snapshot نمایش لحظهای
snapshots نمایش لحظهای
instantaneous voltage ولتاژ لحظهای
snapshot dump روگرفت لحظهای
memory snapshot تصویر لحظهای حافظه
instantaneous luminous intensity شدت نور لحظهای
instantaneous center of rotation مرکز دوران لحظهای
instantaneous acoustic intensity شدت صوت لحظهای
instantaneous short circuit current جریان اتصال کوتاه لحظهای
instantaneous elastic deformation تغییر شکل ارتجاعی لحظهای
cabin pressure فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
zero hour <idiom> لحظهای که تصمیم مهمی گرفته میشود
pressurized cabin اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
bobbles برای لحظهای توازن رااز دست دادن
bobble برای لحظهای توازن رااز دست دادن
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
pitot static system سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic دارای فشار یکسان خط هم فشار
electrical and otherwise الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
low head plant نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
gas electric generating set مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hypobaric مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
electrical الکتریکی
electrotechnical الکتریکی
electric الکتریکی
dielectric stress بار دی الکتریکی
dielectric strength پایدار دی الکتریکی
dielectric strain بار دی الکتریکی
dielectric viscosity لختی دی الکتریکی
electric heater گرم کن الکتریکی
electric unit واحدهای الکتریکی
electric traction قوه الکتریکی
electric circuit مدار الکتریکی
electric clock ساعت الکتریکی
electric component قطعه الکتریکی
electric connection اتصال الکتریکی
electric constant ثابت الکتریکی
electric contact کنتاکت الکتریکی
electric traction کشش الکتریکی
electric coupling تزویج الکتریکی
electric coupling پیوست الکتریکی
electric control کنترل الکتریکی
electric force نیروی الکتریکی
electric field میدان الکتریکی
magic eye چشم الکتریکی
electrical connections اتصالات الکتریکی
electric eye چشم الکتریکی
resistors مقاومت الکتریکی
electric primer چاشنی الکتریکی
electric resistance مقاومت الکتریکی
electric equipment تجهیزات الکتریکی
electric energy انرژی الکتریکی
electric potential پتانسیل الکتریکی
conduction رسانایی الکتریکی
isolating به صورت الکتریکی
dielectric power قدرت دی الکتریکی
dielectric polarization قطبش دی الکتریکی
isolates به صورت الکتریکی
electric discharge تخلیه الکتریکی
isolate به صورت الکتریکی
electric flux شار الکتریکی
electric filter صافی الکتریکی
images تصویر الکتریکی
image تصویر الکتریکی
electric machine ماشین الکتریکی
electric drive محرکه الکتریکی
electrical insulator عایق الکتریکی
electromagnet اهنربای الکتریکی
electromigration مهاجرت الکتریکی
electromotor محرک الکتریکی
electromotor موتور الکتریکی
electron bombbardment بمباران الکتریکی
electropathy مداوای الکتریکی
electric charge بار الکتریکی
electric bulb لامپ الکتریکی
electric break down شکست الکتریکی
electric brake ترمز الکتریکی
electric balance تعادل الکتریکی
electric attraction جاذبه الکتریکی
electrical conductance رسانایی الکتریکی
electrified الکتریکی کردن
electrolytic capacitor خازن الکتریکی
electrical conduction رسانش الکتریکی
electrical interface تداخل الکتریکی
electrical model مدل الکتریکی
electrical prospecting کاوش الکتریکی
electrical resistivity مقاومت الکتریکی
electrical conductivity رسانندگی الکتریکی
electrical schematic نمودار الکتریکی
electrical transcription ضبط الکتریکی
electrise الکتریکی کردن
electro erosion فرسایش الکتریکی
spark erossion فرسایش الکتریکی
electrical conductivity هدایت الکتریکی
electrical degree درجه الکتریکی
electrovalence فرفیت الکتریکی
electrovalency فرفیت الکتریکی
discharge تخلیه الکتریکی
static breeze وزش الکتریکی
galvano cautery داغ الکتریکی
electrical breeze وزش الکتریکی
electrical bounding اتصال الکتریکی
electrical angle زاویه الکتریکی
gasoline electric بنزین الکتریکی
gold contacts اتصالات الکتریکی
electrolytic iron اهن الکتریکی
gyro compass قطبنمای الکتریکی
electrical analogue مشابهات الکتریکی
electric wind باد الکتریکی
electric welding جوشکاری الکتریکی
discharges تخلیه الکتریکی
electrode قطب الکتریکی
electrifies الکتریکی کردن
electrify الکتریکی کردن
electrifying الکتریکی کردن
electric arc قوس الکتریکی
electric apparatus دستگاه الکتریکی
electrolysis تجزیه الکتریکی
flash fuze چاشنی الکتریکی
transcriptions ضبط الکتریکی
transcription ضبط الکتریکی
electrodes قطب الکتریکی
electric wave موج الکتریکی
electric shocks شوک الکتریکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com