English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
eigenvalue مقدار مشخصه
Search result with all words
characteristic number مشخصه مقدار
characteristic root مشخصه مقدار
proper value مشخصه مقدار
low frequency characteristic مقدار مشخصه فرکانس پایین
Other Matches
characteristically صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
characteristic صفت اختصاصی یا ممیز نشان ویژه علامت مشخصه مشخصه
distinctive مشخصه صفت مشخصه
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
feature مشخصه
attribute مشخصه
attributes مشخصه
features مشخصه
specification مشخصه
featured مشخصه
attributing مشخصه
characteristically مشخصه
featuring مشخصه
characteristic مشخصه
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
control characteristic مشخصه فرمان
emission characteristic مشخصه صدور
decay characteristic مشخصه پستاب
persistence characteristic مشخصه پستاب
emergent characteristic مشخصه نوخاسته
electrode characteristic مشخصه الکترد
speed characteristics مشخصه سرعت
spectral response characteristic مشخصه طیفی
spectral characteristic مشخصه مرئی
filter characteristic مشخصه صافی
eigenfunction تابع مشخصه
series characteristics مشخصه سری
functional specification مشخصه عملیاتی
dynamic characteristic مشخصه دینامیک
static characteristic مشخصه استاتیک
identification number حرف مشخصه
characteristic values مقادیر مشخصه
characteristic strength مقاومت مشخصه
program specification مشخصه برنامه
characteristic equation معادله مشخصه
characteristic function تابع مشخصه
mutual characteristic مشخصه متقابل
interference characteristic مشخصه انترفرنس
identification character علامت مشخصه
transfer characteristic مشخصه متقابل
arc characteristic مشخصه قوس
proper function مشخصه تابع
characteristic action عامل مشخصه
characteristic curve منحنی مشخصه
characteristic function مشخصه تابع
characteristic curves منحنیهای مشخصه
input characteristic منحنی مشخصه ورودی
image impedance مقاومت مشخصه تصویر
syndromes علائم مشخصه مرض
grid characteristic منحنی مشخصه لامپ
diode characteristic مشخصه الکترد مرکب
identify signal علامت یا سیگنال مشخصه
spectral sensitivity characteristic مشخصه حساسیت مرئی
grid current characteristic منحنی مشخصه شبکه
accounting symbol علایم مشخصه حساب
frequency characteristic منحنی مشخصه فرکانس
number plates پلاک علائم مشخصه
beach flag پرچم مشخصه ساحلی
number plate پلاک علائم مشخصه
syndrome علائم مشخصه مرض
shunt characteristic منحنی مشخصه شنت
creep characteristics منحنی مشخصه خزش
load curve منحنی مشخصه بار
landmark علامت مشخصه زمینی
internal characteristic منحنی مشخصه داخلی
landmarks علامت مشخصه زمینی
secondary emission characteristic مشخصه صدور ثانوی
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
break up حد فاصل علایم مشخصه هدف
telephone frequency characteristic منحنی مشخصه فرکانس صحبت
break up مرز علایم مشخصه هدف
lineament خطوط چهره صفات مشخصه
token کلمه رمزی علامت مشخصه
discriminated با علائم مشخصه ممتاز کردن
discriminate با علائم مشخصه ممتاز کردن
tokens کلمه رمزی علامت مشخصه
lineaments خطوط چهره صفات مشخصه
grid current characteristic منحنی مشخصه جریان شبکه
grid characteristic منحنی مشخصه جریان شبکه
discriminates با علائم مشخصه ممتاز کردن
design speed سرعت مشخصه تندی پایه
function مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
pressmark حروف رمزی مشخصه کتب کتابخانه
functioned مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
grid anode characteristic منحنی مشخصه شبکه-جریان اند
graticule خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
functions مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
devices مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
reserved character کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود.
sanitize حفظ کردن اسناد و مدارک بااهمیت با تغییر اسامی یامحلها یا علایم مشخصه ان
iee /s 00 مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
BAK file extension مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
design strength مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
BMP در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
DIL مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
snd مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
identification بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
attributes مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attributing مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
attribute مشخصه مخصوص یک فایل که توسط سیستم عامل استفاده میشود و فایل از کاربر پنهان است
characteristic diagram for the steel دیاگرام مشخصه فولاد دیاگرامی که تغییر شکلهای فولاد را برحسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
archive مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
characteristic diagram for the concrete دیاگرام مشخصه بتن دیاگرامی که تغییر شکلهای بتن را بر حسب مقادیرمشخصه تنشهای نظیر انهانشان میدهد
attributes مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attribute مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attributing مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
backward read یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
attributes مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attribute مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
attributing مشخصه مخصوص یک فایل که در صورت فعال بودن فقط اجازه میدهد محتوای فایل دیده شود و هیچ تغییری قابل اعمال نیست
anglo-saxon architecture [معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
Calvinist austerity [معماری قرن بیست و بیست و یک بخصوص در هلند از مشخصه های آن تیرهایی با لبه های تیز و سخت بوده است.]
sizes مقدار
spattered مقدار کم
spattering مقدار کم
spatters مقدار کم
quantity مقدار
quantities مقدار
extent حد مقدار
spatter مقدار کم
size مقدار
royalty tonnage مقدار
amounts مقدار
amounting مقدار
amounted مقدار
amount مقدار
quantum مقدار
sups مقدار
magnitude مقدار
measurment مقدار
iso quant مقدار
sum مقدار
outturn مقدار
volumes مقدار
volume مقدار
dealt مقدار
percentage مقدار
penny worth مقدار کم
total مقدار
t value مقدار تی
smidgen مقدار کم
single valued تک مقدار
volume discount مقدار
sup مقدار
supped مقدار
supping مقدار
smidgin مقدار کم
truth table دو مقدار
soupcon مقدار کم
summa مقدار
percentages مقدار
deal مقدار
deals مقدار
value مقدار
mouthful مقدار
values مقدار
scantling مقدار
sprinkling مقدار کم
modicum مقدار کم
valuing مقدار
batch مقدار
batches مقدار
mouthfuls مقدار
what چه مقدار
dose مقدار دارو
instantaneous value مقدار لحظهای
dose مقدار مجاز
initial value مقدار اولیه
value قدر مقدار
valuing قدر مقدار
average value مقدار میانگین
calorific power مقدار حرارتی
auxiliary value مقدار کومکی
characteristic number ویژه مقدار
approximate value مقدار تقریبی
parameters مقدار ثابت
certificate of measurement گواهی مقدار
certificate of quantity گواهی مقدار
drib مقدار کمی
sufficient مقدار کافی
snatching گرفتن مقدار کم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com