Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (3 milliseconds)
English
Persian
amount
مقدار میزان
amounted
مقدار میزان
amounting
مقدار میزان
amounts
مقدار میزان
Search result with all words
dose rate
نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
yardage
میزان و مقدار چیزی بحسب یارد
Other Matches
availability
میزان در دسترس بودن میزان امادگی زمان تعمیرناو
bond albedo
نسبت میزان نور بازتابش شده به میزان نوربرخوردکرده
set
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tune
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
tunes
میزان کردن میزان کردن الت موسیقی یارادیو وغیره
defaults
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
self adjusting
بخودی خود میزان شونده خود میزان
dosage
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
isobath
خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
auxiliary contours
خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
depth contour
خطوط میزان منحنی عمق میزان منحنی عمق اب
checksum
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
meters
میزان
level
میزان
rate
میزان
meter
میزان
leveled
میزان
amount
میزان
levels
میزان
amounted
میزان
levelled
میزان
adjustment
میزان
At the rate of . On a scale of .
به میزان
adjustments
میزان
measure
میزان
criterion
میزان
balances
میزان
amounting
میزان
balance
میزان
amounts
میزان
infiltration rate
میزان
rates
میزان
scales
میزان
rhythms
میزان
weight
میزان
noise level
میزان خش
yardsticks
میزان
volume
میزان
units
میزان
unit
میزان
metre
میزان
yardstick
میزان
libra
میزان
rhythm
میزان
scalage
میزان
librae
میزان
volumes
میزان
metres
میزان
adjustment
میزان کردن
performance
میزان کارائی
quantity discount
میزان تخفیف
rain glass
میزان الهوا
rain glass
میزان سنج
performances
میزان کارائی
rating
میزان عوارض
expenditure
میزان مصرف
hygrometer
میزان الرطوبه
rate of climb
میزان صعود
rate of output
میزان تولید
adjust
میزان کردن
adjusting
میزان کردن
adjusts
میزان کردن
rate of spending
میزان مخارج
goodness of fit
میزان انطباق
rate of flow
میزان جریان
survival rate
میزان ماندگاری
rate of loading
میزان بارگذاری
par
میزان متوسط
tuner
میزان کننده
barometer
میزان الهواء
speeds
میزان شتاب
speeding
میزان شتاب
speed
میزان شتاب
kiffa australis
بتا- میزان
incidence
میزان بروز
watermark
تعیین میزان مد اب
watermarks
تعیین میزان مد اب
line of cerdit
میزان اعتبار
standardization
میزان کردن
libra
برج میزان
level of effort
میزان تلاش
lapse rate
میزان افت
barometers
میزان الهواء
to figure up
مبلغ یا میزان
tuner
میزان ساز
salinity
میزان شوری
allowance
میزان مجاز
precipitation
میزان بارندگی
precipitation
میزان رطوبت
rate of turn
میزان گردش
setscrew
پیچ میزان
allowances
میزان مجاز
gradients
میزان شیب
gradient
میزان شیب
shear modulus
میزان سختپایی
ratings
میزان عوارض
tuners
میزان ساز
torsion balance
میزان ت_نش
tuners
میزان کننده
knock rating
میزان بهسوزی
decrement
میزان کاهش
module
اندازه میزان
modules
اندازه میزان
credit rating
میزان اعتبار
contour line
خط میزان منحنی
conductance
میزان هدایت
collision rate
میزان برخورد
collimate
میزان کردن
tunes
میزان کردن
damage criteria
میزان خسارات
damage criteria
میزان ضایعات
consumption rate
میزان مصرف
volumes
تعداد میزان
tuning
میزان سازی
volume
تعداد میزان
effectiveness
میزان تاثیر
aligns
میزان کردن
aligning
میزان کردن
aligned
میزان کردن
align
میزان کردن
tune
میزان کردن
humidity
میزان رطوبت
focusses
میزان کردن
focussed
میزان کردن
focuses
میزان کردن
focused
میزان کردن
focus
میزان کردن
isometrics
دارای یک میزان
birthrate
میزان موالید
beta librae
بتا- میزان
tuned
میزان شده
quantum
درجه میزان
focussing
میزان کردن
admission rate
میزان پذیرش
data rate
میزان داده
tempos
میزان سرعت
tempo
میزان سرعت
calorimeter
میزان الحراره
isometric
دارای یک میزان
alpha librae
الفا- میزان
Richter Scale
میزان ریشتر
failure rate
میزان خرابی
resistance adjustment
میزان پایداری
sensitivity
میزان حساسیت
sensitivities
میزان حساسیت
remedy
درمان میزان
tuning meter
میزان سنج
turbidity
میزان کدری
equilibration
میزان کردن
sprinkling
میزان اندک
voltage balance
میزان ولتاژ
evaporimter
میزان تبخیر
remedies
درمان میزان
remedied
درمان میزان
education stand
میزان تحصیلات
error rate
میزان خطا
height adjustment
میزان ارتفاع
meter
مقیاس میزان
degree of risk
میزان خطر
degree of protection
میزان حفافت
delta librae
دلتا- میزان
meters
مقیاس میزان
demand surface
میزان تقاضا
tuning indicator
میزان نما
discount rate
میزان تخفیف
remedying
درمان میزان
measure
واحد میزان
tension adjustment
میزان فشار
availability
میزان دسترسی
product usage rate
میزان مصرف محصول
ground visibility
میزان دید زمینی
permissible dosage
میزان داروی مجاز
optometry
تعیین میزان دیدچشم
permeability tuner
میزان ساز مغناطیسی
hand advance
میزان کردن دستی
high carbon steel
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
deflation
تقلیل میزان پول
slug
میزان سازی هستهای
below the mark
پایین تر از میزان مقر ر
adiabetic lapse rate
میزان افت ادیابتیک
fine tuning
میزان سازی دقیق
environmental lapse rate
میزان افت پرگیر
fine turning
میزان سازی دقیق
automatic spark advance
میزان کردن خودکار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com