Total search result: 209 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
laws of the game |
مقررات مسابقه |
|
|
Search result with all words |
|
formula |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formulae |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formulas |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
inspector |
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه |
inspectors |
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه |
observer |
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور |
observers |
گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور |
prodify |
تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات |
Other Matches |
|
skull practice |
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه |
hooligan |
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند |
hooligans |
مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند |
sack race |
مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده |
tug of war |
مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن |
selling plater |
اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه |
opener |
مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی |
senior |
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی |
seniors |
مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی |
match play |
مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر |
regulation |
مقررات |
measure |
مقررات |
precepts |
مقررات |
provisions |
مقررات |
precept |
مقررات |
disposition |
مقررات |
regulations |
مقررات |
requirement |
مقررات |
arrangement |
مقررات |
arrangements |
مقررات |
The regulations in force . |
مقررات جاری |
instruction for assembly |
مقررات نصب |
trancscendent |
ماورای مقررات |
mounting instruction |
مقررات نصب |
government regulation |
مقررات دولتی |
operating instruction |
مقررات کار |
standard specification |
مقررات استاندارد |
ordinance |
مقررات محلی |
ordinances |
مقررات محلی |
holding |
نقض مقررات |
infraction |
نقض مقررات |
military doctorine |
مقررات نظامی |
army regulation |
مقررات ارتشی |
disciplinary regulation |
مقررات انضباطی |
by rule |
طبق مقررات |
control measures |
مقررات کنترلی |
by law |
طبق مقررات |
red tape |
مقررات دست و پاگیر |
assembly instrudactions |
مقررات یا دستورات نصب |
officialism |
رسمیت مقررات اداری |
instituted |
اصل قانونی مقررات |
institutes |
اصل قانونی مقررات |
instituting |
اصل قانونی مقررات |
illegally |
برخلاف قانون و مقررات |
sanctioned laws |
قوانین یا مقررات مصوبه |
ruled based deduction |
استنباط بر مبنای مقررات |
lodge-books |
کتاب مقررات معماری |
institute |
اصل قانونی مقررات |
conditions |
مقررات و شرایط اسبدوانی |
illicit |
نا مشروع مخالف مقررات |
tariff regulations |
مقررات تعرفه بندی |
manual |
مقررات کتاب راهنما |
To be observant of the regulations . |
ملاحظه مقررات را کردن |
european community competition rules |
مقررات رقابت در جامعه اروپا |
inland rules |
مقررات حرکت در ابهای داخلی |
formally |
مقررات رسمی یا اداری فاهرا" |
discipline and adjustment board |
هیئت تدوین مقررات انضباطی |
handicaps |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
handicap |
مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان |
in duly substantiated cases |
در موارد طبق مقررات اثبات شده |
road discipline |
مقررات عبور و مرور روی جاده |
highway dispatch |
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها |
regulation |
نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم |
where justified |
در موارد طبق مقررات اثبات شده |
poaches |
برخلاف مقررات شکار صید کردن |
poached |
برخلاف مقررات شکار صید کردن |
poach |
برخلاف مقررات شکار صید کردن |
regulatory signs |
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها |
meter rule |
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی |
where there is a valid reason |
در موارد طبق مقررات اثبات شده |
There is an outcry against these regulations. |
همه از این مقررات فریادشان بلند است |
last chance rule |
مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر |
curfew |
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب |
expedite rule |
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ |
curfews |
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب |
deviation |
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن |
The regulations are stI'll in force ( effect ) . |
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است |
unmilitary |
بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی |
deviations |
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن |
stable |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
stables |
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان |
marquis queensberry rules |
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد |
table of precedence |
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند |
system |
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب |
systems |
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب |
dragstrip |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
dragway |
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت |
quadrangular meet |
مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی |
slalom |
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ |
slaloms |
مسابقه مارپیچ قایقرانی مارپیچ کوچک اسکی مسابقه اسکی روی اب مارپیچ |
ice racing |
مسابقه سرعت روی یخ مسابقه روی یخ |
customs of the services |
مقررات و روشهای جاری قسمتها امور جاری نیروها |
gamesmanship |
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
fouls |
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات |
foul |
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات |
fouled |
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات |
fouler |
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات |
foulest |
فول مانند چنگ زدن هل دادن دویدن یا پریدن غیرمجاز لغزیدن و زدن بازیگر مقابل و مجازات این خطاها اخطار و اخراج موقت یا دیسکالیفه و اکسکلود است نقض مقررات |
arms control measures |
مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار |
ski racer |
مسابقه رو |
ball game |
مسابقه |
ball games |
مسابقه |
chased |
مسابقه |
contested |
مسابقه |
raced |
مسابقه |
contest |
مسابقه |
tournament |
مسابقه |
contesting |
مسابقه |
contests |
مسابقه |
game |
مسابقه |
event |
مسابقه |
races |
مسابقه |
chasing |
مسابقه |
events |
مسابقه |
tourney |
مسابقه |
chases |
مسابقه |
race |
مسابقه |
matches |
مسابقه |
setter |
یک مسابقه |
chase |
مسابقه |
match |
مسابقه |
racing |
مسابقه |
meet |
مسابقه |
meets |
مسابقه |
chace |
مسابقه |
competitions |
مسابقه |
agonism |
مسابقه |
competition |
مسابقه |
competitions |
مسابقه ها |
setters |
یک مسابقه |
contest |
مسابقه |
kyorougei |
مسابقه |
tournaments |
مسابقه |
competition |
مسابقه |
contests |
مسابقه ها |
epee |
مسابقه اپه |
air racing |
مسابقه هواپیمابری |
race |
مسابقه سرعت |
airplane racing |
مسابقه هواپیمابری |
postboy |
سوارکار مسابقه |
raced |
مسابقه سرعت |
pigeon racing |
مسابقه کبوترها |
bobsleighs |
مسابقه لوژسواری |
fours |
مسابقه دوبل |
invitation |
مسابقه دعوتی |
invitations |
مسابقه دعوتی |
agonistics |
علم مسابقه |
racing |
مسابقه دهنده |
races |
مسابقه سرعت |
all play all |
مسابقه دورهای |
an entrant for arace |
دواطلب مسابقه |
enduro |
مسابقه استقامت |
scurrying |
مسابقه کوتاه |
scurry |
مسابقه کوتاه |
scurries |
مسابقه کوتاه |
scurried |
مسابقه کوتاه |
dogsled |
مسابقه سورتمه با سگ |
racing car |
اتومبیل مسابقه |
racing car engine |
موتور مسابقه |
racetracks |
خط سیر مسابقه |
come off |
پایان مسابقه |
finish |
پایان مسابقه |
finishes |
پایان مسابقه |
single |
مسابقه یکنفره |
dog racing |
مسابقه سگدوانی |
endurance race |
مسابقه استقامت |
barnburner |
مسابقه مهیج |
elapsed time |
مدت مسابقه |
prep |
مسابقه ازمایشی |
prize ring |
گود مسابقه |
bonspiel |
مسابقه رسمی |
legs |
قسمتی از مسابقه |
leg |
قسمتی از مسابقه |
bullriding |
مسابقه گاوسواری |
criterium |
مسابقه جاده |
singles |
مسابقه انفرادی |
tournament |
یک دوره مسابقه |
final |
مسابقه نهایی |
motordrome |
پیست مسابقه |
racehorses |
اسب مسابقه |
racehorse |
اسب مسابقه |
race horse |
اسب مسابقه |
finals |
مسابقه نهایی |
championship |
مسابقه قهرمانی |
championships |
مسابقه قهرمانی |
consolation |
مسابقه جبرانی |
coursing |
مسابقه سگدوانی |
homestretch |
مسیرانتهایی مسابقه |
invitational |
مسابقه دعوتی |
infield |
پیست مسابقه |
tournaments |
یک دوره مسابقه |
racetrack |
خط سیر مسابقه |
victors |
برنده مسابقه |
victor |
برنده مسابقه |
nightcaps |
اخرین مسابقه |
interscholastic competition |
مسابقه اموزشگاه ها |
nightcap |
اخرین مسابقه |
retire |
کناررفتن از مسابقه |
racecourses |
دور مسابقه |