Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
English
Persian
highway dispatch
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
Other Matches
rules of road
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
traffic flow
کشش عبور ومرور
trafficability
قابلیت عبور ومرور
restricted area
منطقه منع عبور ومرور
bottle neck
محل تراکم عبور ومرور
controlled passing
عبور ومرور کنترل شده
airport traffic area
منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
advisory area
منطقه پوشش اطلاعات عبور ومرور هوایی
sanctioned laws
قوانین یا مقررات مصوبه
regulating station
پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
marquis queensberry rules
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
road discipline
مقررات عبور و مرور روی جاده
taximan
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
railway traffic
عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
formula
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
bull session
جلسه محاوره ومرور
traffick
عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficking
عبو ومرور وسائط نقلیه
trafficked
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic
عبو ومرور وسائط نقلیه
traffics
عبو ومرور وسائط نقلیه
wading crossing
عبور از اب درقسمتهای قابل عبور
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
arrangements
مقررات
regulations
مقررات
disposition
مقررات
regulation
مقررات
measure
مقررات
arrangement
مقررات
requirement
مقررات
precepts
مقررات
precept
مقررات
provisions
مقررات
instruction for assembly
مقررات نصب
infraction
نقض مقررات
standard specification
مقررات استاندارد
government regulation
مقررات دولتی
control measures
مقررات کنترلی
operating instruction
مقررات کار
mounting instruction
مقررات نصب
disciplinary regulation
مقررات انضباطی
military doctorine
مقررات نظامی
laws of the game
مقررات مسابقه
by rule
طبق مقررات
ordinances
مقررات محلی
holding
نقض مقررات
ordinance
مقررات محلی
by law
طبق مقررات
army regulation
مقررات ارتشی
trancscendent
ماورای مقررات
The regulations in force .
مقررات جاری
To be observant of the regulations .
ملاحظه مقررات را کردن
illegally
برخلاف قانون و مقررات
illicit
نا مشروع مخالف مقررات
institutes
اصل قانونی مقررات
ruled based deduction
استنباط بر مبنای مقررات
lodge-books
کتاب مقررات معماری
instituting
اصل قانونی مقررات
officialism
رسمیت مقررات اداری
red tape
مقررات دست و پاگیر
assembly instrudactions
مقررات یا دستورات نصب
manual
مقررات کتاب راهنما
instituted
اصل قانونی مقررات
tariff regulations
مقررات تعرفه بندی
conditions
مقررات و شرایط اسبدوانی
institute
اصل قانونی مقررات
european community competition rules
مقررات رقابت در جامعه اروپا
formally
مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
inland rules
مقررات حرکت در ابهای داخلی
discipline and adjustment board
هیئت تدوین مقررات انضباطی
poach
برخلاف مقررات شکار صید کردن
in duly substantiated cases
در موارد طبق مقررات اثبات شده
poaches
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached
برخلاف مقررات شکار صید کردن
where justified
در موارد طبق مقررات اثبات شده
where there is a valid reason
در موارد طبق مقررات اثبات شده
regulation
نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
regulatory signs
علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
meter rule
مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
curfews
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
curfew
مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
last chance rule
مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
inspector
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
inspectors
داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
There is an outcry against these regulations.
همه از این مقررات فریادشان بلند است
prodify
تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
unmilitary
بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
expedite rule
مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
deviations
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
deviation
از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
The regulations are stI'll in force ( effect ) .
این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
traffic post
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
pandect
قوانین
regulations
قوانین
statute book
قوانین موضوعه
murphy's laws
قوانین مورفی
maritime law
قوانین دریایی
succession law
قوانین وراثت
promulgation of the laws
انتشار قوانین
newton's laws of motion
قوانین نیوتون
permissive legislation
قوانین مخیره
mendelian laws
قوانین مندل
labor laws
قوانین کار
gas laws
قوانین گازها
forest laws
قوانین جنگل
explanation of laws
شرح قوانین
conflict of lows
تعارض قوانین
doctorine
قوانین اصلی
codification
وضع قوانین
codification
تدوین قوانین
codex
مجموعه قوانین
company law
قوانین شرکت
competition rules
قوانین رقابت
administrative law
قوانین اداری
hague rules
قوانین لاهه
korte's laws
قوانین کرت
kepler's laws
قوانین کپلر
kepler laws
قوانین کپلر
joule's laws
قوانین ژول
gunnery
قوانین تیراندازی
admiralty law
قوانین دریایی
interpertation of laws
تفسیر قوانین
inland rules
قوانین داخلی
infraction of rules
نقض قوانین
hovering acts
قوانین ضد قاچاق
conflict of laws
تعارض قوانین
rules of chess
قوانین شطرنج
rules committee
کمیته قوانین
zipf's laws
قوانین زیف
statue law
قانون یا قوانین
written laws
قوانین مدون
rules of the roads
قوانین دریانوردی
remedial statutes
قوانین اصلاحی
code
مجموعه قوانین
rules of engagement
قوانین درگیری
radiation laws
قوانین تابش
rules of the roads
قوانین راه
systems
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
s factor
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
rules of football
قوانین یا قواعد فوتبال
punitive article
قوانین جزایی ارتش
physical
که قوانین نرخ بیت
company law
قوانین مربوط به شرکتها
codification
گرد اوری قوانین
gunnery
قوانین تیر توپخانه
codification
جمع وتدوین قوانین
newton's laws of motion
قوانین حرکت نیوتن
laws versus tendencies
قوانین در مقابل تمایلات
law enforcement
اجرای قوانین
[حقوقی]
child labor laws
قوانین کار کودکان
newton's laws of motion
قوانین حرکت نیوتون
military justice
قوانین جزایی ارتش
under these rules
بموجب این قوانین
encodes
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
De Morgan's laws
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
enterprise
اقدام به اجرای قوانین کردن
grammar
قوانین استفاده صحیح از زمان
enterprises
اقدام به اجرای قوانین کردن
messages
قوانین از پیش تعریف شده که کد
provision
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
encode
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
grammars
قوانین استفاده صحیح از زمان
laws of motion of capitalism
قوانین حرکت سرمایه داری
coastel low
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
rules of procedure
قوانین مربوط به روش جاری
De Morgan's laws
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
copyright
محدود شده با قوانین کپی
copyrights
محدود شده با قوانین کپی
littoral law
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
message
قوانین از پیش تعریف شده که کد
valid
درست , طبق مجموعهای قوانین
adjective laws
قوانین مربوط باصول محاکمات
formula
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
draconian
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
terminal ballistics
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
Talmud
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
formulae
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
leges
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
conform
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
the rules of protocol
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
the code of justinian
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
conforms
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
mixed laws
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
LCP
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
representative government
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
format
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
link
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
formats
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com