Dictiornary-Farsi | مقصود معنی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
idea	مقصود معنی
ideas	مقصود معنی


Other Matches

object code	خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
object module	واحد مقصود ماژول مقصود
object code	برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
zero compression	روندی که حافظه را ازصفرهای مقدم بدون معنی که در سمت چپ ارقام بابیشترین معنی قرار دارند پاک میکند
acceptation	قبول معنی عرف معنی مصطلح
signifies	معنی دادن معنی بخشیدن
signifying	معنی دادن معنی بخشیدن
signify	معنی دادن معنی بخشیدن
point	مقصود
direct objects	مقصود
objectives	مقصود
purposelessly	مقصود
meaning	مقصود
significance	مقصود
no offences was meant	مقصود
objectless	بی مقصود
objective	مقصود
meanings	مقصود
designs	مقصود
indirect objects	مقصود
object	مقصود
objected	مقصود
objecting	مقصود
objects	مقصود
innuendo	مقصود
design	مقصود
innuendoes	مقصود
innuendos	مقصود
target disk	دیسک مقصود
objective language	زبان مقصود
purpose	غرض مقصود
object routin	روال مقصود
object program	برنامه مقصود
purposes	هدف مقصود
purposefully	با داشتن مقصود
purposes	غرض مقصود
object computer	کامپیوتر مقصود
purposive	متضمن مقصود
target program	برنامه مقصود
target language	زبان مقصود
purpose	هدف مقصود
to what end?	برای چه مقصود
misconstruing	در فهمیدن مقصود
sentiment	نیت مقصود
he has an a. to grind	مقصود دارد
misconstrues	در فهمیدن مقصود
misconstrued	در فهمیدن مقصود
misconstrue	در فهمیدن مقصود
nonce	مقصود فعلی
inexpressive	نرساننده مقصود
object module	واحد مقصود
object machine	ماشین مقصود
object language	زبان مقصود
object code	دستورالعمل مقصود
propositioned	مقصود قیاس منطقی
propositioning	مقصود قیاس منطقی
proposition	مقصود قیاس منطقی
i misapprehended him	مقصود او را درست نفهمیدم
drifts	مقصود جریان اهسته
drifting	مقصود جریان اهسته
drifted	مقصود جریان اهسته
drift	مقصود جریان اهسته
now what did you mean by it	مقصود شماچه بود
for the nonce	برای مقصود فعلی
object deck	دسته کارت مقصود
propositions	مقصود قیاس منطقی
And exactly what do you mean by that ?	مقصود ؟( درمقام اعتراض )
To achieve ones object ( aim ) .	به مقصود خود رسیدن
lad der	وسیله پیشرفت یارسیدن به مقصود
what is the purpose of thislaw	مقصود از این قانون چیست
object oriented programming	برنامه نویسی مقصود گرا
do you see what i mean?	ایا میفهمید مقصود من چیست
what do you meant	مقصود شما چیست چه مراددارید چه می خواهید
much little	هنگامی که درجه کمتری مقصود باشد
The moral point of this story is that…	مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
dedicated	کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
that is i. to this purpose	برای این مقصود مناسب یاکافی نیست
areas	بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area	بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
feather bedding	مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather-bedding	مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
fullwrite professional	یک برنامه جدید واژه پردازی برای کامپیوتر مکینتاش که متن را با نمودارهای متمایل به مقصود کاملا" عجین میکند
source computer	کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
hokum	بی معنی
meaning less	بی معنی
drift	معنی
drifted	معنی
unmeaning	بی معنی
neer do well or well	بی معنی
purporst	معنی
semantics	معنی
implication	معنی
implications	معنی
dumber	بی معنی
drifting	معنی
effecting	معنی
fool begged	بی معنی
meaningless	بی معنی
frothy	بی معنی
rigmarole	بی معنی
rigmaroles	بی معنی
equipollent	هم معنی
pointless	بی معنی
translation	معنی
innuendos	معنی
drifts	معنی
irrationable	بی معنی
intendment	معنی
synonymous	هم معنی
insensate	بی معنی
innuendo	معنی
innuendoes	معنی
purport	معنی
meaningful	پر معنی
meanings	معنی
significance	معنی
witless	بی معنی
effect	معنی
effected	معنی
dull	بی معنی
dulled	بی معنی
significant	پر معنی
signification	معنی
purported	معنی
purporting	معنی
purports	معنی
definition	معنی
definitions	معنی
significantly	پر معنی
meaningfully	پر معنی
meaning	معنی
to explain away	معنی
duller	بی معنی
abstracts	معنی
tosh	بی معنی
dulls	بی معنی
dulling	بی معنی
abstract	معنی
dumbest	بی معنی
abstracting	معنی
dullest	بی معنی
dumb	بی معنی
of no significance	بی معنی
irrational	بی معنی
falderol	کلمه بی معنی
sementem	معنی ساده
scat	اواز بی معنی
significative	معنی دار
wastrel	ادم بی معنی
fallal	کلمه بی معنی
fallal	چیزبی معنی
fandangle	چیزبی معنی
figurative sense	معنی مجازی
amphibolic	دارای دو معنی
falderol	چیز بی معنی
falderal	چیز بی معنی
blat	بی معنی و بی ملاحظه
blatherskite	سخن بی معنی
ASH	معنی این لغت چیست ؟
by extension	بابسط معنی
by extension	باتعمیم معنی
mystic sense	معنی رمزی
dead dog	ادم بی معنی
significant figure	رقم با معنی
torpe	معنی مجازی
suggesting a meaning	افاده معنی
frothily	بطوربی معنی
opposite meaning	معنی وارونه
inutility	اوم بی معنی
to this effect	باین معنی
neer do well or well	ادم بی معنی
polysemous	بسیار معنی
mystic sense	معنی پوشیده
parexcellence	بتمام معنی
trope	معنی مجازی
it does not make sense	معنی نمیدهد
lexical meaning	معنی لغوی
literal sense	معنی لغوی
opposite meaning	معنی متضاد
insignificancy	بی معنی گری
pregnantly	بطور پر معنی
that is to say	بدین معنی که
grammatical sense	معنی دستوری
to bear a meaning	معنی دادن
inexpessive	بی اثر بی معنی
wish wash	سخن بی معنی
fall into place	معنی گرفتن
dyed-in-the-wool	به تمام معنی
par excellence	به تمام معنی
with out rhyme or reason .	بی معنی وقافیه
in letter and in spirit	ئر لفظ و در معنی
mal	پیشوندی که معنی بد
meanings	معنی دار
meaning	معنی دار
balderdash	سخن بی معنی
purporting	معنی دادن
jade	مرد بی معنی
synonym	واژه هم معنی
purports	معنی دادن
synonyms	واژه هم معنی