English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (8 milliseconds)
English Persian
conic section مقطع مخروطی
Other Matches
normal slump درازمایش افت مخروطی بتن حالتی است که بتن پس ازنشست شکل مخروطی ناقص خود را حفظ کند
diffuser area ratio نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
geometrical percentage درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
cone مخروطی
spiry مخروطی
cone shape مخروطی
conic مخروطی
cones مخروطی
conical مخروطی
fusiform مخروطی
profiling مقطع
sections مقطع
tablature مقطع
segments مقطع
section مقطع
segment مقطع
profiles مقطع
profiled مقطع
profile مقطع
cross section مقطع
cutting مقطع
conoidal شبه مخروطی
cone antenna انتن مخروطی
conical scanning تقطیع مخروطی
conical antenna انتن مخروطی
chamfered end نوک مخروطی
hollow cone charge خرج مخروطی
lip angle زاویه مخروطی
conic sections مقاطع مخروطی
nun buoy بویه مخروطی
exhaust cone مخروطی اگزوز
gothic arch طاق مخروطی
conical spring فنر مخروطی
fusion cone مخروطی اتصال
cramwheel دنده مخروطی
cone shaped مخروطی شکل
conoidal مخروطی شکل
conoid مخروطی شکل
conoid شبه مخروطی
double cone insulator مقره دو مخروطی
conicalness شکل مخروطی
cone pulley صفحه مخروطی
paraboloid قطع مخروطی
hyperbola طرح مخروطی
tail cone دنباله مخروطی
conical مخروطی شکل
spires منار مخروطی
spire منار مخروطی
cone ساختمان مخروطی
taper off مخروطی شدن
chamfered end راس مخروطی
reduction crusher سنگشکن مخروطی
profile مقطع عرضی
transition section مقطع تبدیل
cross section سطح مقطع
cross reaction سطح مقطع
transverse section مقطع عرضی
cross section area سطح مقطع
cross section مقطع عرضی
areas سطح مقطع
area سطح مقطع
profiles مقطع عرضی
profiled مقطع عرضی
profiling مقطع عرضی
trough section مقطع ناودانی
structural section مقطع سازهای
circular cross section مقطع گرد
absorption cross section مقطع جذب
airfoil مقطع ایرودینامیکی
aerofoil مقطع ایرودینامیکی
lobule مقطع کوچک
necking تنگی مقطع
rectangular section مقطع مستطیلی
oblique section مقطع اریب
oblique section مقطع مایل
coil section مقطع بوبین
compact section مقطع فشرده
soil profile مقطع خاک
half section نیم مقطع
root section مقطع ریشه
sectional area سطح مقطع
strobilus گل اذین مخروطی شکل
helm [تاج مخروطی کلیسا]
sharpshooter زنجره دارای سر مخروطی
metal cone tube لامپ مخروطی فلزی
timken bearing یاطاقان غلطکی مخروطی
epi [مناره مخروطی کلیسا]
drill socket [مخروطی سه نظام مته]
erlenmeyer flask تنگ مخروطی ازمایشگاه
countersink خزینه مخروطی کردن
bevel gear drive جعبه دنده مخروطی
bevel gearing گیربکس دنده مخروطی
conical scanning انتشار مخروطی امواج
conical head lubricating nipple گریس خور مخروطی
cone type face milling cutter فرز نوع مخروطی
conifer که میوه مخروطی دارند
cone crusher سنگ شکن مخروطی
conifers که میوه مخروطی دارند
spire تاجک مخروطی کلیسا
spires تاجک مخروطی کلیسا
conical کله قندی مخروطی
automatic lathe for taper turning ماشین تراش مخروطی
bevel gear چرخ دنده مخروطی
bevel gear چرخ دندانه مخروطی
box section مقطع قوسی سکل
transection برش یا مقطع عرضی
inelastic cross section مقطع برخورد ناکشسان
intermediate frequency section مقطع فرکانس میانی
interrupted quick flashing light چشمک زن تند مقطع
work surfaces سطح مقطع اصلی
work surface سطح مقطع اصلی
total effective collision cross section سطح مقطع موثر کل
vintage model الگوی مقطع زمانی
horseshoe shaped section مقطع نعل اسبی
box spar تیرکهای با مقطع مربع
cross section سطح مقطع عرضی
cross section سطح مقطع موثر
cross sectional area سطح مقطع عرضی
cross sectional data داده ها در یک مقطع زمانی
egg shaped section مقطع تخم مرغی
tepee خیمه مخروطی سرخ پوستان
tepees خیمه مخروطی سرخ پوستان
countersink خزینه دار کردن مخروطی
uncurtailed bars ارماتور بدون تقلیل مقطع
rhombus wing بالی با سطح مقطع متقارن
effective collision cross section سطح مقطع برخورد موثر
podite مقطع با بند پای بندپایان
flumming تنگ کردن مقطع جریان اب
blade station موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
winding crodd section سطح مقطع سیم پیچی
form grind سنگ زدن در مقطع طولی
cross section نیمرخ پهنا مقطع موثر
con di nozzle نازل موتورجت با مقطع همگرا
syllabify تقسیم به هجای مقطع کردن
bevel gear planer دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
stylographic pen سرمدادی خودنویسی که نوک مخروطی دارد
helical tooth bevel gear چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
bevel gear generator ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
bevel gear grinder دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
double cone [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
standard egg section مقطع تخم مرغی شکل معمولی
haycock کومه مخروطی که ازعلف خشک درست میشود
gutta تزئینات مخروطی شکل سردیوار ساختمانهای قدیم
wickiup کلبه حصیری مخروطی شکل سرخ پوستان
conoid [فرمی مخروطی شکل در طاق های گوتیک]
nose cone دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
bevel gear hob دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
dimpling پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
rods and cones [in the retina] یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
syllabary جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
three square سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
economic section انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
drop [تزئینات مخروطی شکل سر دیوار ساختمان های قدیمی]
cones هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
cone هرچیزمخروطی یاکله قندی مخروطی شکل کردن قیف
poiseuille flow جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
hachures خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
parallel aerofoil ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
bezel حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
mandrel جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
phyrgian cap یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
policonic projection سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
barn واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barns واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
lambert projection سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
lobation قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
spire نوک تیز شدن مخروطی شدن
spires نوک تیز شدن مخروطی شدن
hay cock کومه مخروطی از علف خشک علف
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
tapers باریک شدن مخروطی شدن
taper باریک شدن مخروطی شدن
tapered باریک شدن مخروطی شدن
contraction ratio نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
profile drag پسای مقطع پسای نیمرخ
syllable جزء کلمه مقطع کلمه
syllables جزء کلمه مقطع کلمه
at this age [در این مقطع سنی] [در این سنین] [در این سن]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com