English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
Other Matches
reconstituting تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitute تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituted تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
measure درجه مقیاس
elevation scale مقیاس درجه
rating schedule مقیاس درجه بندی
rating scale مقیاس درجه بندی
scale میزان مقیاس درجه
range quadrant طبله مقیاس درجه توپ
graphic rating scale مقیاس درجه بندی نگارهای
grand division مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
pantograph دستگاه تغییر مقیاس نقشه
dosing machine دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
nominal scale شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
eldograph دستگاه تبدیل مقیاس نقشه مانند پانتوگراف
dispersion scale طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
windage پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
ring and bead sight دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
range disk صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
barleycorn مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
rood مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
calibration تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
wind correction تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
centigrade temperature scale مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
third class درجه سوم بلیط درجه 3
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
corrector وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
amendments تصحیح
amendment تصحیح
compensations تصحیح
editing تصحیح
It was corrected. تصحیح شد.
Bose Chandhuri Hocquenghem code کد تصحیح
compensation تصحیح
rectification تصحیح
correction تصحیح
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
correct تصحیح کردن
correction تصحیح می کنم
compensating magnet مغناطیس تصحیح
magnetic compensatory مغناطیس تصحیح
correction thermometer دماسنج تصحیح
compensation of compass تصحیح قطبنما
correctable قابل تصحیح
emendable قابل تصحیح
deflection correction تصحیح سمت
corrects تصحیح کردن
correction coefficient ضریب تصحیح
correction factor ضریب تصحیح
correcting تصحیح کردن
tam quam تصحیح حکم
redress تصحیح التیام
bug تصحیح یک برنامه
refines تصحیح کردن
refine تصحیح کردن
bugging تصحیح یک برنامه
bugs تصحیح یک برنامه
skew correction تصحیح گوشهای
checking کد تصحیح خطا
patches تصحیح در یک برنامه
patch تصحیح در یک برنامه
redressed تصحیح التیام
redresses تصحیح التیام
error correcting code کد تصحیح خطا
error correction تصحیح خطا
emendate تصحیح کردن
temperature correction تصحیح دمایی
reformed تصحیح شده
rectifies تصحیح کردن
up-to-date تصحیح شده
up to date تصحیح شده
sag correction تصحیح انحراف
program correctness تصحیح برنامه
proofreading تصحیح کردن
rectify تصحیح کردن
proofread تصحیح کردن
attenuation compensation تصحیح اعوجاج
gamma correction تصحیح گاما
red pencil تصحیح کردن
corrected تصحیح شده
rectified تصحیح کردن
frequency correction تصحیح فرکانس
proofreads تصحیح کردن
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
range correction تصحیح برد تیراندازی
rectifiable قابل تصحیح یا جبران
chart correction card کارت تصحیح نقشه
compass compensation تصحیح قطب نما
stevenson schomaker correction تصحیح استیونس- شوماکر
pincushion magnets مغناطیسهای تصحیح بالشتک
ARQ سیستم تصحیح خطا
complementary angle of site تصحیح تکمیلی تراز
corrected defelection سمت تصحیح شده
corrected azimuth گرای تصحیح شده
range disk میز تصحیح مسافت
adjusted valve مقدار تصحیح شده
range k ضریب تصحیح برد
range correction تصحیح برد سلاح
copyreader تصحیح کننده مقاله
incorrect تصحیح نشده معیوب
layer ل تصحیح خطا باشد
deflection board تابلو تصحیح سمت
layers ل تصحیح خطا باشد
errata sheet برگ تصحیح اشتباه
gun displacement تصحیح جای توپ
impluse correction تصحیح ضربه جریان
indicator مقیاس
meter مقیاس
metre مقیاس
metres مقیاس
scaling مقیاس
scale مقیاس
full size بخ مقیاس یک به یک
meters مقیاس
z scale مقیاس " زی "
nominal scale مقیاس
t scale مقیاس T
k scale مقیاس ک
f scale مقیاس اف
measure مقیاس
criterion مقیاس
full-size بخ مقیاس یک به یک
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
range k ضریب تصحیح کای برد
negative altitude ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
scale of preferences مقیاس برتریها
large scale در مقیاس بزرگ
small-scale مقیاس کوچک
scale of preferences مقیاس رجحانها
scale factor ضریب مقیاس
large scale مقیاس بزرگ
scalability مقیاس پذیری
map scale مقیاس نقشهای
scale مقیاس گذاشتن
scale down کاهش مقیاس
map scale مقیاس نقشه
scale factor مقیاس گذاری
medium scale در مقیاس متوسط
large-scale مقیاس بزرگ
on a grand scale <adv.> در مقیاس بزرگ
large-scale در مقیاس بزرگ
ration scale مقیاس نسبتی
small scale مقیاس کوچک
product scale مقیاس فراورده
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
dial graduation مقیاس درجهای
graphic scale مقیاس مصور
precision scale مقیاس دقیق
point scale مقیاس امتیازی
photographic scale مقیاس عکاسی
percentile scale مقیاس صدکی
nominal scale مقیاس اسمی
bar scale مقیاس خطی
derived scale مقیاس اشتقاقی
numerical scale مقیاس عددی
baume scale مقیاس بومه
image scale مقیاس تصویر
norm مقیاس یامعیار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com