English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
nationalist ملت دوست طرفدار ملت
nationalists ملت دوست طرفدار ملت
Other Matches
nationalist طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
nationalists طرفدار استقلال ملی طرفدار برتری ملت خود
A friend in need is a friend indeed.. <proverb> دوست آن باشد که گیرد دست دوست,در پریشان یالى و درماندگى.
I like to be friends with you. من دوست دارم با تو دوست باشم.
I am [have] finished with you. رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
I am done with you. رابطه بین من و تو تمام شد! [رابطه بین دوست پسر و دوست دختر]
advocating طرفدار
votary طرفدار
advocates طرفدار
partizan etc طرفدار
advocated طرفدار
advocate طرفدار
pro- طرفدار
cohort طرفدار
cohorts طرفدار
one-sided طرفدار
adherent طرفدار
adherents طرفدار
partizan طرفدار
partial طرفدار
factioneer طرفدار
party طرفدار
insurrectionist طرفدار
partisans طرفدار
partisan طرفدار
advocator طرفدار
exponents طرفدار
pro طرفدار
exponent طرفدار
factionary طرفدار یک فرقه
democrate طرفدار دمکراسی
abolitionist طرفدار برانداختن
absolutist طرفدار استبداد
activist طرفدار عمل
activists طرفدار عمل
keynesianism طرفدار کینز
risk lover طرفدار خطر
to count طرفدار شمردن
interventionist طرفدار مداخله
papist طرفدار پاپ
risk lover طرفدار ریسک
he is on our side طرفدار مااست
reformer طرفدار نهضت
reformers طرفدار نهضت
nudist طرفدار برهنگی
monopolist طرفدار انحصار
centralists طرفدار تمرکز
centralist طرفدار تمرکز
royalists طرفدار سلطنت
football fan [British English] طرفدار فوتبال
soccer fan [soccer supporter] [American English] طرفدار فوتبال
royalist طرفدار سلطنت
radicals طرفدار اصلاحات اساسی
theocrat طرفدار یزدان سالاری
radical طرفدار اصلاحات اساسی
revivalist طرفدار احیای مذهبی
revivalists طرفدار احیای مذهبی
teetotalist طرفدار منع مسکرات
negrophile طرفدار سیاه پوست
aesthete طرفدار صنایع زیبا
prohibitionist طرفدار منع مسکرات
football fan [American English] طرفدار فوتبال آمریکایی
communist طرفدار مرام اشتراکی
aesthetes طرفدار صنایع زیبا
mongamist طرفدار داشتن یک همسر
mutualist طرفدار اصول همدستی
libertarian طرفدار ازادی اراده
libertarians طرفدار ازادی اراده
partialist شخص طرفدار یا معتصب
world federalist طرفدار حکومت جهانی
autonomist طرفدار استقلال داخلی
federalist طرفدار دولت فدرال
aristocrate طرفدار حکومت اشراف
parliamentarian طرفدار حکومت پارلمانی
protectionism مکتب طرفدار حمایت
theorist طرفدار استدلال نظری
theorists طرفدار استدلال نظری
parliamentarians طرفدار حکومت پارلمانی
proponent توضیح دهنده طرفدار
proponents توضیح دهنده طرفدار
communists طرفدار مرام اشتراکی
equalitarian طرفدار تساوی انسان
feminists طرفدار حقوق زنان
feminist طرفدار حقوق زنان
supply side economics اقتصاد طرفدار عرضه
spiritualists طرفدار اصول روحانیت ومعنویت
protectionist طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
mercantilist طرفدار سیاست موازنه اقتصادی
feudalist طرفدار اصول ملوک الطوایف
adequateness طرفدار بودن وفا کردن
protectionists طرفدار حمایت از مصنوعات داخلی
protectionists طرفدار حمایت از صنایع داخلی
protectionist طرفدار حمایت از صنایع داخلی
sympathizer طرفدار همفکر پشتیبان فکری
spiritualist طرفدار اصول روحانیت ومعنویت
literalist طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
academic طرفدار حکمت و فلسفه افلاطون
humanitarian طرفدار کاهش الام بشر
suffragettes زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
white supremacist طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
centrist wing طرفدار جناح میانه رو [سیاست]
suffragette زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
fan پشتیبان [طرفدار] [هوادار] [ورزش]
sympathisers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
adhered طرفدار بودن وفا کردن
adhering طرفدار بودن وفا کردن
sympathizers طرفدار همفکر پشتیبان فکری
adhere طرفدار بودن وفا کردن
adheres طرفدار بودن وفا کردن
reformer پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
reformers پیشوای اصلاحات طرفدار دگرگونی اساسی
socialists سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
teetotaller طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
teetotallers طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
socialist سوسیالیست طرفدار توزیع وتعدیل ثروت
imperialist طرفدار حکومت امپریالیستی استعمار طلب
voluntaryist طرفدار سربازگیری از میان مردم داوطلب
manchester school مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
revivalist طرفدار احیای آداب و رسوم قدیمی
teetotaler طرفدار منع استعمال مشروبات الکلی
segregationist طرفدار جدایی نژاد سفید وسیاه
presbyteral طرفدار اصول پرسبیتری وابسته به کشسش ها
municipalist طرفدار نظارت یا اقدامات شهر داری
Zen فرقه بوداییان طرفدار تفکر وعبادت وریاضت
Zionist طرفدار نهضت تمرکز یهود در فلسطین صهیونیست
lancastrian در انگلیس طرفدار یاعضو خانواده سلطنتی لنکستر
authoritarians طرفدار تمرکز قدرت در دست یکنفر یا یک هیئت
authoritarian طرفدار تمرکز قدرت در دست یکنفر یا یک هیئت
hipster شخص طرفدار امور جدیدوبیسابقه مانند مواد مخدره وغیره
irredentist طرفدار برگرداندن همه جاهایی که ایتالیایی حرف میزنند به ایتالیا
groundhopper [British English] طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور [از خانه] تیم خود را دیدار میکند.
bozo دوست
dienophile دی ان دوست
unfriended بی دوست
philoginous زن دوست
hydrophilic اب دوست
hydrophilic compound اب دوست
philogynist زن دوست
leal دوست
heart-to-hearts دوست
allying دوست
chum دوست
friend دوست
heart-to-heart دوست
formalist دوست
friendless بی دوست
amicable دوست
friends دوست
chums دوست
buddy دوست
ally دوست
schoolmate دوست
schoolmates دوست
buddies دوست
heart to heart دوست
tammany انجمن تامانی نیویورک وابسته بانجمن طرفدار کسب نفوذ سیاسی وبلدی بوسیله رشاء
oxyphile اسید دوست
friends دوست کردن
psychrophilic سرما دوست
philanthropist بشر دوست
solomon صلح دوست
sweet tooth شیرینی دوست
friend دوست کردن
saprophytic پوده دوست
lovelier دوست داشتنی
fraternised دوست بودن
fraternises دوست بودن
fraternizes دوست بودن
phiadelphian نوع دوست
patiot میهن دوست
fraternized دوست بودن
fraternizing دوست بودن
dislike دوست نداشتن
disliked دوست نداشتن
oxyphil اسید دوست
phihellenic یونانی دوست
his friend's murder قتل دوست او
philanthrope بشر دوست
pornerastic جنده دوست
philobiblic کتاب دوست
philotechnic صناعت دوست
philotechnic صنعت دوست
fraternising دوست بودن
fraternize دوست بودن
philhellenic دوست یونان
philhellene دوست یونان
ornithophilous مرغ دوست
peaceable صلح دوست
humanitarian بشر دوست
loyalists دولت دوست
warlike جنگ دوست
take kindly to <idiom> دوست داشتن
unlovely دوست نداشتنی
pen pals دوست مکاتبهای
pen pals دوست قلمی
zoophilous حیوان دوست
zoophilic حیوان دوست
patriots وطن دوست
xenophile بیگانه دوست
patriot وطن دوست
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com