Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
turboprop
ملخ توربینی ناو یا هواپیما
Other Matches
turbojet
جت توربینی
turboblower
دمنده توربینی
turbine pump
پمپ توربینی
turboblower
بادبزن توربینی
bore hole pump
تلمبه توربینی چاه عمیق
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
turbo
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
air impingment starter
نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
turbos
پیشوندی بمعنی توربینی ووابسته به توربین
gas trubine
توربینی که توسط گاز کار وحرکت میکند
jet a
سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
landing gear
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
turbocharger
شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
altitude sickness
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
touchdown
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
aircraft scrambling
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
turbostarter
استارتر موتوراصلی که توسط توربینی میچرخد که خودتوسط خروج گاز به حرکت درامده
turbosupercharger
سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
aircraft arresting barrier
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
spoiler
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
space charter
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
compressor bleed air
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
carbon seal
وسیلهای مقاوم در برابرگرما که در موتورهای توربینی برای جلوگیری ازخروج یا نشت روغن ازمحفظه یاتاقان بکار میرود
turbopump
پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
moments
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
transition altitude
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
azimuth indicator
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
air turbine starter
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
apron
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
troop space
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
go around mode
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
aircraft block speed
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
apparent altitude
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
flight control
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
ramp
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps
سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
air transportable sonar
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
one aircraft was shot down
یک هواپیما
air plane
هواپیما
planed
هواپیما
flying machine
هواپیما
anti-aircraft
ضد هواپیما
airplain
هواپیما
plane
هواپیما
planing
هواپیما
planes
هواپیما
tailplane
دم هواپیما
escadrille
6 هواپیما
air craft
هواپیما
aeroplanes
هواپیما
flight
هواپیما
aeroplane
هواپیما
aircraft
هواپیما
airplane
هواپیما
airplanes
هواپیما
hijacker
هواپیما ربا
planed
صاف هواپیما
leading line
خط هدایت هواپیما
roll out
سر خوردن هواپیما
captain
فرمانده هواپیما
planes
صاف هواپیما
loads
بارمهمات هواپیما
load
بارمهمات هواپیما
path of flight
مسیر هواپیما
crew
خدمه هواپیما
crews
خدمه هواپیما
plane
صاف هواپیما
crewed
خدمه هواپیما
crewing
خدمه هواپیما
captained
فرمانده هواپیما
captaining
فرمانده هواپیما
airscrew
ملخ هواپیما
arresting sheave
پل مهار هواپیما
avgas
بنزین هواپیما
aviation fuel
سوخت هواپیما
aviation gasoline
بنزین هواپیما
avigation
فن هدایت هواپیما
aircraft gun laying
رادار هواپیما
agl
رادار هواپیما
aeromechanic
مکانیک هواپیما
aerocommander
نوعی هواپیما
axes of an airplane
محورهای هواپیما
aircraft arrestment
مهارکردن هواپیما
aircraft engine
موتور هواپیما
aircraft inspection
بازرسی هواپیما
albatrose
یک نوع هواپیما
airframe
بدنه هواپیما
airframe
شاسی هواپیما
airframe
اسکلت هواپیما
airframe
بدنهء هواپیما
aircraft structure
ساختمان هواپیما
aircraft specification
خصوصیات هواپیما
aircraft repair
تعمیر هواپیما
aircraft records
اسناد هواپیما
aircraft log book
بایگانیها هواپیما
axial of an aircraft
محور هواپیما
bail out
پریدن از هواپیما
landings
نشستن هواپیما
landings
فرودگاه هواپیما
landing
نشستن هواپیما
invention of the aeroplane
اختراع هواپیما
landing
فرودگاه هواپیما
propeller
ملخ هواپیما
port
فرودگاه هواپیما
altitudes
ارتفاع هواپیما
altitude
ارتفاع هواپیما
ground crew
کارکنان هواپیما
flight manifest
بارنامه هواپیما
hijacking
هواپیما ربائی
aerodromes
فرودگاه هواپیما
aerodrome
فرودگاه هواپیما
airmen
خدمه هواپیما
airman
خدمه هواپیما
crew member
خدمه هواپیما
flaps
باله هواپیما
flapped
باله هواپیما
flap
باله هواپیما
hijackings
هواپیما ربائی
captains
فرمانده هواپیما
planing
صاف هواپیما
screw
ملخ هواپیما
screws
ملخ هواپیما
hangar
اشیانه هواپیما
fuselages
بدنه هواپیما
fuselage
بدنه هواپیما
fuselage
دماغه هواپیما
fuselages
دماغه هواپیما
hangars
اشیانه هواپیما
air hostess
مهماندار هواپیما
rudder bar
فرمان هواپیما
hijackers
هواپیما ربا
ground speed
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
cockpits
اطاق فرمان در هواپیما
axis of control
محورکنترل خودکار هواپیما
aerogun
توپ محمول با هواپیما
barometric altitude
ارتفاع بارومتری هواپیما
cross loading
تقسیم بارهای هواپیما
aero
مربوط به پرواز یا هواپیما
advisory control
کنترل مشورتی هواپیما
accelerometer
سرعت نمای هواپیما
axis of control
محور کنترل هواپیما
advisory control
کنترل آزاد هواپیما
barricading
مهار هواپیما سد جاده
airlifts
حمل بار با هواپیما
caravel
نوعی کشتی یا هواپیما
combat load
بارجنگی کامل هواپیما
airlifting
حمل بار با هواپیما
combat load
بار رزمی هواپیما
airlifted
حمل بار با هواپیما
cocooning
رنگ کردن هواپیما
airlift
حمل بار با هواپیما
aerobatic
حرکات آکروباتی با هواپیما
barricaded
مهار هواپیما سد جاده
barricades
مهار هواپیما سد جاده
bank angle
سراشیب مسیر هواپیما
caravelle
نوعی کشتی یا هواپیما
landing
فرود
[هواپیما یا موشک]
angle of approach
زاویه فرود هواپیما
bomb out
شروع شیرجه از هواپیما
cockpit
اطاق فرمان در هواپیما
change over
عوض کردن
[هواپیما]
climb corridor
دالان صعود هواپیما
airscrew
پیچ ملخ هواپیما
aircrews
کارمندان و خلبانان هواپیما
aircraft handover
تبادل کنترل هواپیما
aircraft handover
تعویض کنترل هواپیما
crash land
سقوط کردن هواپیما
crash-land
سقوط کردن هواپیما
crash-landed
سقوط کردن هواپیما
aircraft control unit
کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit
قسمت کنترل هواپیما
aircraft climb corridor
دالان صعود هواپیما
aircraft modification and control
کنترل و هدایت هواپیما
aircraft plotter
وسیله ناوبر هواپیما
aircraft plumping
لوله کشی هواپیما
airplane spark plug
شمع موتور هواپیما
cabin crew
کارکن کابین
[هواپیما]
aitcraft operating weight
وزن اصلی هواپیما
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com