English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
economic resources منابع اقتصادی
Search result with all words
overhead منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
economic mobilization بسیج منابع اقتصادی باصرفه
Other Matches
renewable resources منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
exhaustable resources منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
economic liberalism مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
economic aggregates مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic imperialism جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
mixed capitalism نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
autarky خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
sources منابع
resources منابع
resource allocation تخصیص منابع
revenue sources منابع درامد
resource sharing اشتراک در منابع
resource deallocation بازستانی منابع
allotment منابع اختصاصی
allotments منابع اختصاصی
fixed inputs منابع ثابت
sources law منابع حقوق
sourcing منابع یابی
fixed resources منابع ثابت
unused resources منابع بیکار
human resources منابع انسانی
resource endowment منابع طبیعی
control of resources کنترل منابع
control of resources نظارت بر منابع
overhead منابع حاشیهای
meanest منابع درامد
meaner منابع درامد
mean منابع درامد
complementary resources منابع مکمل
military resources منابع نظامی
allocation of resources تخصیص منابع
natural sources منابع طبیعی
natural resources منابع طبیعی
scarce resources منابع کمیاب
resources منابع اماد ذخایر
nonrenewable resources منابع تمام شدنی
hardware resources منابع سخت افزاری
misallocation of resources تخصیص نادرست منابع
optimum allocation of resources تخصیص مطلوب منابع
conservation حفظ منابع طبیعی
conservationist طرفدارحفظ منابع طبیعی
depletion کاهش منابع طبیعی
conservation programs برنامههای حفافت منابع
efficient allocation of resources تخصیص کارای منابع
conservationists طرفدارحفظ منابع طبیعی
unused resources منابع استفاده نشده
inputs عوامل تولید منابع
sourcing of suppliers یافتن منابع فروش
software resources منابع نرم افزار
exhaustable resources منابع تمام شدنی
gather دریافت داده از منابع مختلف
water utilization project پروژه بهره برداری از منابع اب
mobility انتقال اسان منابع تولید
nonrenewable resources منابع غیر قابل تجدید
gathered دریافت داده از منابع مختلف
production resource planning برنامه ریزی منابع تولید
complexity اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
complexities اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
collections عمل دریافت داده از منابع مختلف
collection عمل دریافت داده از منابع مختلف
irm Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
departmental LAN چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
To pool resources to gether . کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
resource تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
induce اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
dowse پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
available لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم
inducing اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
shares روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
share روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
permission اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
allocation سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
size محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
sizes محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
allocations سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
dynamic سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
dynamically سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
interference اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
optical اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
allocation برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
resource leveling زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
allocations برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
languages دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
language دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
jobs دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
job دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
unique مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
uniquely مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
jcl دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
socio economic اقتصادی
economic اقتصادی
economies اقتصادی
economy اقتصادی
economical اقتصادی
share سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
System Monitor امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
economic efficiency کارائی اقتصادی
economic refugee پناهنده اقتصادی
economic maturity کمال اقتصادی
economic plan برنامه اقتصادی
economic method روش اقتصادی
economic modernization نوسازی اقتصادی
economic paradoxes تناقضات اقتصادی
economic organization سازمان اقتصادی
economic dynamics پویائی اقتصادی
economic nationalism ناسیونالیسم اقتصادی
economic motivation مشوق اقتصادی
economic motivation انگیزه اقتصادی
economic integration یکپارچگی اقتصادی
economic model الگوی اقتصادی
economic mobilization بسیج اقتصادی
economic ends هدفهای اقتصادی
economic maturity بلوغ اقتصادی
economic man انسان اقتصادی
economic index شاخص اقتصادی
economic independence استقلال اقتصادی
economic income درامد اقتصادی
economic history تاریخ اقتصادی
economic growth رشد اقتصادی
economic good کالای اقتصادی
economic goals اهداف اقتصادی
economic geography جغرافیای اقتصادی
economic freedom ازادی اقتصادی
economic friction موانع اقتصادی
economic indicator شاخص اقتصادی
economic indicator علائم اقتصادی
economic reconstruction تجدیدساخت اقتصادی
economic life عمر اقتصادی
economic incentives انگیزههای اقتصادی
economic feasibility توجیه اقتصادی
economic law قانون اقتصادی
economic justification توجیه اقتصادی
economic interest منافع اقتصادی
economic fluctuation نوسان اقتصادی
economic integration همبستگی اقتصادی
economic institutions نهادهای اقتصادی
economic infrastructure زیربنای اقتصادی
economic friction اصطکاک اقتصادی
economic variable متغیر اقتصادی
economic value ارزش اقتصادی
economic unity یکپارچگی اقتصادی
economic union اتحادیه اقتصادی
economic trend روند اقتصادی
economic thought اندیشه اقتصادی
economic thought تفکر اقتصادی
economic theory نظریه اقتصادی
economic system نظام اقتصادی
economic surplus مازاد اقتصادی
economic structure بنیان اقتصادی
economic structure ساختار اقتصادی
economic warfare جنگ اقتصادی
economic warfare مبارزه اقتصادی
economic waste اتلاف اقتصادی
homo economicus انسان اقتصادی
flucuations نوسانات اقتصادی
schools of economics مکتبهای اقتصادی
shortcut طریقه اقتصادی
socioeconomic اجتماعی- اقتصادی
Economic enciclement ( blockade , embargo ) . محاصره اقتصادی
economy factor ضریب اقتصادی
economic welfare رفاه اقتصادی
economic wealth ثروت اقتصادی
economic statistics امارهای اقتصادی
economic stabilization تثبیت اقتصادی
economic profit سود اقتصادی
economic problems مشکلات اقتصادی
economic problems مسائل اقتصادی
economic principles اصول اقتصادی
economic pressure فشار اقتصادی
economic power قدرت اقتصادی
economic potential نیروی اقتصادی
economic potential قدرت اقتصادی
economic policy سیاست اقتصادی
economic progress پیشرفت اقتصادی
economic progress ترقی اقتصادی
economic prosperity رونق اقتصادی
economic stability ثبات اقتصادی
economic significance اهمیت اقتصادی
economic self sufficiency خودکفائی اقتصادی
economic sanctions مجازاتهای اقتصادی
economic sanctions تحریم اقتصادی
economic rent بهره اقتصادی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com