Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
volume expander
منبسط کننده دینامیکی
Other Matches
dynamic damper
مستهلک کننده دینامیکی
expander
منبسط کننده
expanding
منبسط شدن منبسط کردن
expands
منبسط شدن منبسط کردن
expand
منبسط شدن منبسط کردن
dynamic braking
ترمز دینامیکی
dynamic strength
مقاومت دینامیکی
dynamic pressure
فشار دینامیکی
compandor
رگولاتور دینامیکی
dynamic lift
برای دینامیکی
dynamic factor
ضریب دینامیکی
dynamic equilibrium
تعادل دینامیکی
dynamical variable
متغیر دینامیکی
dynamic microphone
میکروفون دینامیکی
contract control
کنترل دینامیکی
regenetative braking
ترمز دینامیکی
volume compressor
محدودکننده دینامیکی
dynamic expander
بسط دهنده دینامیکی
poise
واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک
distent
منبسط
trig
منبسط
prolate
منبسط
rarify
منبسط کردن
rarefy
منبسط کردن
patulous
منبسط پهن
stretched
منبسط شدن
expanded
منبسط شده
stretch
منبسط شدن
extend
منبسط کردن
stretches
منبسط شدن
exploding
منبسط کردن
extends
منبسط کردن
explode
منبسط کردن
exploded
منبسط کردن
extending
منبسط کردن
explodes
منبسط کردن
gust alleviation
سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
stretch
منبسط کردن کش امدن
stretches
منبسط کردن کش امدن
cellular expanded
بتن با حفره منبسط
stretched
منبسط کردن کش امدن
upstroke
خط منبسط بطرف بالا
porrect
پهن شده منبسط
artificial expended clay
رس منبسط شده مصنوعی
salomon damper
خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
expands
منبسط کردن توسعه دادن
expand
منبسط کردن توسعه دادن
extensor
عضلهء منبسط ماهیچهء بازکننده
extensible
منبسط شدنی توسعه پذیر
porrect
منبسط کردن ارائه دادن
expanding
منبسط کردن توسعه دادن
boostrap operation
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
corrector
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
let off
<idiom>
خالی کردن (تفنگ)،منبسط کردن
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptor
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonator
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
astigmatizer
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
venerator
تکریم کننده ستایش کننده
prosecutor
پیگرد کننده تعقیب کننده
supplicant
درخواست کننده تضرع کننده
provisioner
تدارک کننده تهیه کننده
presentor
ارائه کننده معرفی کننده
contractive
جمع کننده چوروک کننده
trimmer
دستکاری کننده صاف کننده
whetstone
تیز کننده تند کننده
hangers
اویزان کننده معلق کننده
prosecutors
پیگرد کننده تعقیب کننده
homager
تجلیل کننده کرنش کننده
supplicants
درخواست کننده تضرع کننده
intermediaries
وساطت کننده مداخله کننده
cogitator
اندیشه کننده مطالعه کننده
vibrators
ارتعاش کننده نوسان کننده
intermediary
وساطت کننده مداخله کننده
vibrator
ارتعاش کننده نوسان کننده
practicer
تمرین کننده مشق کننده
gesticulant
اشاره کننده وحرکت کننده
favourer
یاری کننده مساعدت کننده
hanger
اویزان کننده معلق کننده
thickener
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners
غلیظ کننده پرپشت کننده
corruptor
فاسد کننده منحرف کننده
suberter
سرنگون کننده تضعیف کننده
acknowledger
تصدیق کننده قبول کننده
lifter
مرتفع کننده برطرف کننده
accaimer
هلهله کننده تحسین کننده
toasters
سرخ کننده برشته کننده
insulator
جدا کننده عایق کننده
toaster
سرخ کننده برشته کننده
oppressive
خورد کننده ناراحت کننده
insulators
جدا کننده عایق کننده
preventive
حفافت کننده جلوگیری کننده
corrupter
فاسد کننده منحرف کننده
striking force
نیروی تک کننده یا کمین کننده
sniffy
افهار تنفر کننده فن فن کننده
transmitters
منتقل کننده مخابره کننده
modifiers
اصلاح کننده تعدیل کننده
divider
جدا کننده تقسیم کننده
coordinator
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
discriminant
تفکیک کننده جدا کننده
diverting
سرگرم کننده منحرف کننده
designative
اشاره کننده تعیین کننده
thwarter
خنثی کننده مسدود کننده
the producer and the consumer
تولید کننده و مصرف کننده
desolator
ویران کننده متروک کننده
desolater
ویران کننده متروک کننده
presenters
ارائه کننده معرفی کننده
modulator demodulator
تلفیق کننده- تفکیک کننده
presenter
ارائه کننده معرفی کننده
spell binder
مسحور کننده مجذوب کننده
modifier
اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitter
منتقل کننده مخابره کننده
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
کج کننده واژگون کننده
army component
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
refutatory
رد کننده
whisperer
پچ پچ کننده
rebutter
رد کننده
refutative
رد کننده
skittish
رم کننده
solver
حل کننده
filler
پر کننده
benders
خم کننده
refuser
رد کننده
catterer
پچ پچ کننده
fillers
پر کننده
squelcher
له کننده
bender
خم کننده
repudiationist
رد کننده
commulator
یک سو کننده
deletive
حک کننده
crepitant
خش خش کننده
swooner
غش کننده
trackers
پی کننده
deflective
کج کننده
tracker
پی کننده
puffer
پف کننده
renunciant
رد کننده
crusher
له کننده
attacking
تک کننده
spurner
رد کننده
abjurer or abjuror
کننده
squasher
له کننده
surfy
کف کننده
noncommittal
رد کننده
hopper
لی لی کننده
hoppers
لی لی کننده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com