Total search result: 229 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
source |
منبع |
supplied |
منبع |
supply |
منبع |
supplying |
منبع |
reference |
منبع |
references |
منبع |
pool |
منبع |
pooled |
منبع |
pools |
منبع |
hotbed |
منبع |
hotbeds |
منبع |
cistern |
منبع |
cisterns |
منبع |
receptacle |
منبع |
receptacles |
منبع |
origin |
منبع |
origins |
منبع |
fountain |
منبع |
fountains |
منبع |
resource |
منبع |
fount |
منبع |
head spring |
منبع |
resourc |
منبع |
rootstock |
منبع |
small reservoir at well top |
منبع |
wellspring |
منبع |
site of the find |
منبع [باستان شناسی] |
archeological site |
منبع [باستان شناسی] |
provenance |
منبع [باستان شناسی] |
|
|
Other Matches |
|
ups |
منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی |
uninterruptable power supply |
منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی |
deadlock |
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند |
line source |
منبع خطی منبع شبکه |
source code |
کد منبع |
water system |
منبع اب |
cistern |
منبع اب |
cisterns |
منبع اب |
water supply |
منبع اب |
water supplies |
منبع اب |
information source |
منبع اطلاعات |
isogenous |
دارای یک منبع |
light point |
منبع روشنایی |
magnetic storage |
منبع مغناطیسی |
noise |
منبع تغذیه |
noises |
منبع تغذیه |
lighting source |
منبع روشنایی |
neutron source |
منبع نوترون |
message source |
منبع پیام |
mains supply |
منبع شبکه |
power source |
منبع قدرت |
light source |
منبع نور |
incandescent source |
منبع ملتهب |
data source |
منبع داده |
current supply |
منبع جریان |
cooling water supply |
منبع اب سرد |
cold water supply |
منبع ابسرد |
cold body |
منبع سرد |
word of mouth <idiom> |
از منبع موثق |
attack origine |
محل یا منبع تک |
aliunde |
از منبع دیگر |
agency of communications |
منبع ارتباط |
electron emitter |
منبع الکترون |
elevated tanke |
منبع اب هوائی |
image source |
منبع تصویر |
illuminant |
منبع نور |
heat supply |
منبع حرارتی |
grid bias supply |
منبع ولتاژشبکه |
fountainhead |
منبع خبر |
excitation source |
منبع برانگیختگی |
energy supply |
منبع انرژی |
energizer |
منبع انرژی |
elevator boot |
منبع بالابر |
resource |
منبع ممر |
power supplay |
منبع قدرت |
mine |
منبع مامن |
store of value |
منبع ارزش |
source routine |
روال منبع |
source register |
ثبات منبع |
source program |
برنامه منبع |
source of power |
منبع انرژی |
source of power |
منبع قدرت |
source listing |
لیست منبع |
source language |
زبان منبع |
source document |
سند منبع |
system resource |
منبع سیستم |
source |
منبع منشاء |
mined |
منبع مامن |
mines |
منبع مامن |
originals |
منبع سرچشمه |
source |
منبع برق |
wellhead |
منبع چشمه |
voltage source |
منبع الکتریسیته |
voltage source |
منبع قدرت |
voltage source |
منبع ولتاژ |
thermal reservoir |
منبع گرما |
thermal reservoir |
منبع گرمایی |
source data |
دادههای منبع |
source computer |
کامپیوتر منبع |
resource allocation |
اختصاص منبع |
power supply |
منبع انرژی |
authority |
منبع موثق |
radiation source |
منبع تشعشع |
original |
منبع سرچشمه |
resource file |
فایل منبع |
power supply |
منبع تغذیه |
resource management |
مدیریت منبع |
power supplay |
منبع تغذیه |
resource sharing |
اشتراک منبع |
second source |
منبع دوم |
goldmine |
منبع در آمد سرشار |
non renewable resource |
منبع بازگشت ناپذیر |
cash cow <idiom> |
منبع خوبی از پول |
goldmines |
منبع در آمد سرشار |
candlepower |
شدت نور یک منبع |
power supply switch |
کلید منبع تغذیه |
bonanzas |
منبع عایدی مهم |
adscititious |
دارای منبع خارجی |
bonanza |
منبع عایدی مهم |
x ray source |
منبع اشعه رونتگن |
non renewable resource |
منبع تجدید ناپذیر |
power supply cable |
کابل منبع تغذیه |
internal power supply |
منبع تغذیه داخلی |
resource sharing |
اشتراک گذاشتن منبع |
light source colour |
رنگ منبع نور |
line source |
منبع خطی شکل |
information resource management |
مدیریت منبع اطلاعات |
low frequency source |
منبع فرکانس پایین |
low voltage supply |
منبع فشار ضعیف |
magnetic energy storage |
منبع انرژی مغناطیسی |
magnetic store |
حافظه یا منبع مغناطیسی |
emergency power supply |
منبع قدرت اضطراری |
magnetic tape store |
منبع یا حافظه نوارمغناطیسی |
radix |
پایه منبع اصلی |
electronic power supply |
منبع تغذیه الکترونیکی |
mechanical energy reservoir |
منبع انرژی الکتریکی |
voltage source |
منبع فشار الکتریکی |
power supply cable |
کابل منبع قدرت |
welding source |
منبع جریان جوش |
source data automation |
خودکاری داده منبع |
motored |
منبع نیروی مکانیکی |
switches |
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله |
switched |
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله |
gravy train |
منبع در امد نامشروع |
switch |
قط ع منبع تغذیه از یک وسیله |
cisterns |
حوضچه ارامش منبع |
turn-offs |
قط ع منبع تغذیه یک ماشین |
turn-off |
قط ع منبع تغذیه یک ماشین |
turn off |
قط ع منبع تغذیه یک ماشین |
motors |
منبع نیروی مکانیکی |
motor |
منبع نیروی مکانیکی |
gravy trains |
منبع در امد نامشروع |
motor- |
منبع نیروی مکانیکی |
cistern |
حوضچه ارامش منبع |
authority |
منبع صحیح و موثق |
source listing |
لیست برداری منبع |
powered |
توقف منبع تغذیه الکتریکی |
aircraft battery |
منبع الکتریکی برای هواپیما |
r f power supply |
منبع توان بسامد رادیویی |
lay in <idiom> |
ذخیره منبع وموجودی چیزی |
mains power supply unit |
واحد منبع تغذیه شبکه |
gravy trains |
منبع درامد بدون زحمت |
symbolically |
نوشتن برنامه به زبان منبع |
ghost signals |
علایم راداری بدون منبع |
gravy train |
منبع درامد بدون زحمت |
power |
توقف منبع تغذیه الکتریکی |
uninterruptable power supply |
منبع تغذیه وقفه ناپذیر |
mains electricity |
منبع الکتریسیته محلی مشتریان |
symbolic |
نوشتن برنامه به زبان منبع |
powering |
توقف منبع تغذیه الکتریکی |
source data automation |
کنترل خودکار داده منبع |
powers |
توقف منبع تغذیه الکتریکی |
switches |
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار |
switched |
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار |
switch |
یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار |
turn on |
وصل کردن منبع تغذیه یک ماشین |
source |
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند |
data packet |
منبع ارسال سری داده در یک بسته |
powers |
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش |
read in |
ارسالی داده از منبع خارجی به کامپیوتر اصلی |
powering |
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش |
output |
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر |
power |
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش |
bare base |
فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی |
outputs |
عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر |
sagged |
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه |
sags |
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه |
powered |
خاموش کردن یا قط ع یک وسیله الکتریکی از منبع تغذیه اش |
sag |
کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه |
jobs |
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها |
hog |
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد |
hogged |
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد |
limbers |
ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد |
led |
که از منبع نور LED به جای لیزر استفاده میکند |
resource |
استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر |
job |
خواندن دستورات کنترل ار از منبع ورودی و اجرای آنها |
hogs |
برنامهای که نیاز به مقدارزیادی از یک منبع قابل دسترس دارد |
p code |
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر |
powered |
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر |
flexing |
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند. |
flexes |
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند. |
over voltage protection |
وسیلهای که باعث میشود منبع تغذیه حد مط لوب را داشته باشد |
flexed |
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند. |
invisible |
مداری که تامین کننده منبع جریان متناوب است از باتری DC |
flex |
سیم یا کابلی که وسیله را به منبع اصلی تغذیه وصل میکند. |
powers |
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر |
power |
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر |
powering |
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر |
regulate |
منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند |
power |
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد |
polarity |
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است . |
sizes |
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص |
polarities |
بیان اینکه نقط های منبع یا collector جریان الکتریکی است . |
regulating |
منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند |
size |
محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص |
powering |
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد |
powered |
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد |
regulates |
منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند |
regulated |
منبع ولتاژیا جریان ثابت که خروجی آن با تغییرمنبع ورودی تغییرنمی کند |
powers |
منبع تغذیه که میتواند حتی پس از خرابی برق نیرو داشته باشد |
provider |
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند. |
vibrator |
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود |
vibrators |
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود |
three pin plug |
ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته |
providers |
شرکت یا کاربری که منبع اطلاعاتی برای استفاده در سیستم ویدیویی فراهم میکند. |
minor sort key |
یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند |
monitors |
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند |
portable |
کامپیوتر فشرده و مستقل که میتواند توسط بسته باری یا منبع تغذیه اجرا شود |
polarity |
روش بیان اینکه آیا یک نقط ه منبع یا collector الگوهای فلوی مغناطیسی است یا نه |
monitor |
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند |