Dictiornary-Farsi | منبع ارتباط | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
agency of communications	منبع ارتباط


Search result with all words

CSMA CD	پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
Other Matches

ups	منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply	منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
teleconferencing	ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر
data link	ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
deadlock	موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source	منبع خطی منبع شبکه
cut out	وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
water system	منبع اب
supplying	منبع
supply	منبع
supplied	منبع
wellspring	منبع
cistern	منبع
cistern	منبع اب
cisterns	منبع
reference	منبع
pool	منبع
references	منبع
pooled	منبع
pools	منبع
resourc	منبع
hotbed	منبع
hotbeds	منبع
rootstock	منبع
small reservoir at well top	منبع
source code	کد منبع
head spring	منبع
receptacles	منبع
cisterns	منبع اب
fountains	منبع
fountain	منبع
origins	منبع
origin	منبع
resource	منبع
water supplies	منبع اب
receptacle	منبع
source	منبع
fount	منبع
water supply	منبع اب
intercommunication	ارتباط
relation	ارتباط
hookup	ارتباط
relationship	ارتباط
correspondence	ارتباط
correspondences	ارتباط
correlation	ارتباط
coherency	ارتباط
ligature	خط ارتباط
relationships	ارتباط
enchainment	ارتباط
coherence	ارتباط
liaisons	ارتباط
link	ارتباط
rapport	ارتباط
liaison	ارتباط
communication	ارتباط
connexions	ارتباط
communicating	ارتباط
concernment	ارتباط
connection	ارتباط
correspondency	ارتباط
cold body	منبع سرد
authority	منبع موثق
cold water supply	منبع ابسرد
attack origine	محل یا منبع تک
heat supply	منبع حرارتی
neutron source	منبع نوترون
message source	منبع پیام
source register	ثبات منبع
mains supply	منبع شبکه
excitation source	منبع برانگیختگی
magnetic storage	منبع مغناطیسی
fountainhead	منبع خبر
aliunde	از منبع دیگر
lighting source	منبع روشنایی
cooling water supply	منبع اب سرد
light source	منبع نور
elevator boot	منبع بالابر
electron emitter	منبع الکترون
energizer	منبع انرژی
energy supply	منبع انرژی
grid bias supply	منبع ولتاژشبکه
illuminant	منبع نور
data source	منبع داده
resource	منبع ممر
noises	منبع تغذیه
noise	منبع تغذیه
image source	منبع تصویر
incandescent source	منبع ملتهب
information source	منبع اطلاعات
current supply	منبع جریان
isogenous	دارای یک منبع
light point	منبع روشنایی
elevated tanke	منبع اب هوائی
store of value	منبع ارزش
second source	منبع دوم
voltage source	منبع الکتریسیته
wellhead	منبع چشمه
source program	برنامه منبع
source listing	لیست منبع
originals	منبع سرچشمه
original	منبع سرچشمه
resource management	مدیریت منبع
resource file	فایل منبع
resource allocation	اختصاص منبع
voltage source	منبع قدرت
source computer	کامپیوتر منبع
source data	دادههای منبع
voltage source	منبع ولتاژ
system resource	منبع سیستم
thermal reservoir	منبع گرمایی
thermal reservoir	منبع گرما
source of power	منبع انرژی
source of power	منبع قدرت
source language	زبان منبع
source document	سند منبع
word of mouth <idiom>	از منبع موثق
mines	منبع مامن
power supply	منبع تغذیه
power supply	منبع انرژی
power supplay	منبع تغذیه
power supplay	منبع قدرت
source routine	روال منبع
power source	منبع قدرت
source	منبع منشاء
source	منبع برق
radiation source	منبع تشعشع
mined	منبع مامن
resource sharing	اشتراک منبع
mine	منبع مامن
tie-in	ارتباط دادن
tie-in	وسیله ارتباط
tie-ins	ارتباط دادن
telephone communication	ارتباط تلفنی
data communication	ارتباط داده ها
communicable	قابل ارتباط
tie-ins	وسیله ارتباط
cryptocommunication	ارتباط رمز
tie in	وسیله ارتباط
tie in	ارتباط دادن
communicate	ارتباط گرفتن
correlation	ارتباط داشتن
asynchronous commuinication	ارتباط ناهمزمان
trunk line cable	کابل ارتباط
attachment plug	دوشاخه ارتباط
telecommunication	ارتباط دوربرد
inaccessibility	ارتباط ناپذیری
data communication	ارتباط دادهای
communicated	ارتباط گرفتن
background communication	ارتباط پس زمینه
wire communication	ارتباط با سیم
association coefficient	ضریب ارتباط
inaccessible	ارتباط ناپذیر
intercoms	ارتباط داخلی
communicability	قابلیت ارتباط
communicability	ارتباط پذیری
visual communication	ارتباط بصری
communicates	ارتباط گرفتن
intercom	ارتباط داخلی
bond	ارتباط چسب
conversational interaction	ارتباط محاورهای
connexion	ارتباط اتصال
arithmetic relation	ارتباط محاسباتی
communication theory	نظریه ارتباط
communication network	شبکه ارتباط
synchronous communication	ارتباط همزمان
mitwelt	ارتباط با همنوع
communications	ارتباط و مخابرات
wires	ارتباط باسیم
inverse relationship	ارتباط معکوس
intercommunion	ارتباط مشترک
wire	ارتباط باسیم
relevance	ربط ارتباط
intercommunication	ارتباط داخلی
connects	ارتباط رخها
connect	ارتباط رخها
one sided communication	ارتباط یکسویه
relevancy	ربط ارتباط
mass communication	ارتباط جمعی
login	قطع ارتباط
logging off	قطع ارتباط
logging in	برقراری ارتباط
log out	قطع ارتباط
put through	ارتباط پیداکردن
log off	قطع ارتباط
log in	برقراری ارتباط
relational	ارتباط شرح
association	پیوند ارتباط
subcontrariety	ارتباط قیاسی
telecommunications	ارتباط از دور
telecommunications	ارتباط تلگرافی
juxtaposition	ارتباط اجباری
disconnectedly	بدون ارتباط
disconnection	قطع ارتباط
disaffiliation	عدم ارتباط
logout	قطع ارتباط
communication	ارتباط و مخابرات
direct relationship	ارتباط مستقیم
extraneity	عدم ارتباط
selective signalling	ارتباط مخصوص