English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
voltage source منبع ولتاژ
Search result with all words
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
Other Matches
line voltage ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط
ups منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
transmission که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
unipolar که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند
transmissions که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند
deadlock موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
voltage regulator تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
line source منبع خطی منبع شبکه
surges یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surged یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
voltage balance موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ
electrically قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
piezoelectric ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
positive سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود
pool منبع
pooled منبع
pools منبع
source code کد منبع
water supplies منبع اب
resourc منبع
rootstock منبع
small reservoir at well top منبع
fount منبع
origins منبع
origin منبع
reference منبع
references منبع
fountain منبع
resource منبع
water supply منبع اب
fountains منبع
source منبع
supply منبع
supplied منبع
cisterns منبع اب
receptacles منبع
receptacle منبع
cistern منبع اب
cistern منبع
supplying منبع
cisterns منبع
hotbeds منبع
head spring منبع
water system منبع اب
wellspring منبع
hotbed منبع
source of power منبع انرژی
resource sharing اشتراک منبع
resource management مدیریت منبع
neutron source منبع نوترون
source data دادههای منبع
resource file فایل منبع
authority منبع موثق
noises منبع تغذیه
source register ثبات منبع
resource allocation اختصاص منبع
source routine روال منبع
message source منبع پیام
source of power منبع قدرت
power supplay منبع قدرت
source computer کامپیوتر منبع
mains supply منبع شبکه
source document سند منبع
source language زبان منبع
noise منبع تغذیه
source listing لیست منبع
magnetic storage منبع مغناطیسی
power supply منبع انرژی
power supply منبع تغذیه
power supplay منبع تغذیه
second source منبع دوم
radiation source منبع تشعشع
power source منبع قدرت
source program برنامه منبع
grid bias supply منبع ولتاژشبکه
excitation source منبع برانگیختگی
information source منبع اطلاعات
fountainhead منبع خبر
energy supply منبع انرژی
attack origine محل یا منبع تک
energizer منبع انرژی
aliunde از منبع دیگر
originals منبع سرچشمه
isogenous دارای یک منبع
data source منبع داده
incandescent source منبع ملتهب
cooling water supply منبع اب سرد
heat supply منبع حرارتی
cold water supply منبع ابسرد
voltage source منبع الکتریسیته
wellhead منبع چشمه
voltage source منبع قدرت
illuminant منبع نور
current supply منبع جریان
image source منبع تصویر
agency of communications منبع ارتباط
original منبع سرچشمه
cold body منبع سرد
elevated tanke منبع اب هوائی
thermal reservoir منبع گرما
thermal reservoir منبع گرمایی
source منبع منشاء
word of mouth <idiom> از منبع موثق
system resource منبع سیستم
store of value منبع ارزش
resource منبع ممر
lighting source منبع روشنایی
mine منبع مامن
source منبع برق
light point منبع روشنایی
elevator boot منبع بالابر
mines منبع مامن
light source منبع نور
mined منبع مامن
electron emitter منبع الکترون
potential ولتاژ
voltages ولتاژ
voltage ولتاژ
total voltage ولتاژ کل
alternating voltage ولتاژ C.A
line voltage ولتاژ خط
electric tension ولتاژ
light source colour رنگ منبع نور
cistern حوضچه ارامش منبع
non renewable resource منبع بازگشت ناپذیر
non renewable resource منبع تجدید ناپذیر
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
mechanical energy reservoir منبع انرژی الکتریکی
emergency power supply منبع قدرت اضطراری
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
magnetic tape store منبع یا حافظه نوارمغناطیسی
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
magnetic energy storage منبع انرژی مغناطیسی
candlepower شدت نور یک منبع
information resource management مدیریت منبع اطلاعات
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
low voltage supply منبع فشار ضعیف
internal power supply منبع تغذیه داخلی
low frequency source منبع فرکانس پایین
adscititious دارای منبع خارجی
bonanzas منبع عایدی مهم
bonanza منبع عایدی مهم
cisterns حوضچه ارامش منبع
magnetic store حافظه یا منبع مغناطیسی
authority منبع صحیح و موثق
motors منبع نیروی مکانیکی
motored منبع نیروی مکانیکی
motor- منبع نیروی مکانیکی
welding source منبع جریان جوش
motor منبع نیروی مکانیکی
power supply cable کابل منبع تغذیه
power supply cable کابل منبع قدرت
power supply switch کلید منبع تغذیه
radix پایه منبع اصلی
resource sharing اشتراک گذاشتن منبع
voltage source منبع فشار الکتریکی
source data automation خودکاری داده منبع
source listing لیست برداری منبع
line source منبع خطی شکل
gravy train منبع در امد نامشروع
goldmines منبع در آمد سرشار
cash cow <idiom> منبع خوبی از پول
gravy trains منبع در امد نامشروع
site of the find منبع [باستان شناسی]
archeological site منبع [باستان شناسی]
provenance منبع [باستان شناسی]
x ray source منبع اشعه رونتگن
goldmine منبع در آمد سرشار
inverse voltage ولتاژ معکوس
input voltage ولتاژ اولیه
voltage ratio نسبت ولتاژ
voltage regulation تنظیم ولتاژ
induction voltage ولتاژ القائی
induce voltage ولتاژ القایی
voltage impluse ضربان ولتاژ
impressed voltage ولتاژ موثر
voltage stabilization تثبیت ولتاژ
imaginary voltage ولتاژ راکتیو
voltage regulator نافم ولتاژ
primery voltage ولتاژ اولیه
instantaneous voltage ولتاژ لحظهای
ionization voltage ولتاژ یونیزاسیون
voltage measuring سنجش ولتاژ
voltage loss تلف ولتاژ
internal voltage ولتاژ داخلی
voltage loss اتلاف ولتاژ
voltage peak پیک ولتاژ
voltage level سطح ولتاژ
voltage rise افزایش ولتاژ
insulation voltage ولتاژ ایزولاسیون
voltage pulse پالس ولتاژ
voltage increase افزایش ولتاژ
voltage regulator رگولاتور ولتاژ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com